بازدید امروز : 92
بازدید دیروز : 196
کل بازدید : 1405795
کل یادداشتها ها : 2015
خاطره ای از نسخه پیچ :
خانمی با بچه 1 ساله اش اومد داروخونه . دهن بچه زخم بود .
گفتیم : چی شده ؟
گفت : نمیدونم . دکتر برای بچه ام داروی آفت نوشته بود .
تا زدم دهنش جیغ بچه بلند شد ...
نسخه پیچ : نگاه کردم دیدم به جای " ویولت " پرمنگنات داده بودن .
خانومه هم رفته بود پیش دکتر و بچه شو نشون داده بود .
دکتر هم وقتی متوجه اشتباه داروخونه شد خانومو فرستاد تا داروش تعویض بشه .
ولی طوری برخورد کرد که خانم حساسیتش برانگیخته نشه .
پیرزن تو نسخه اش استامینوفن کدیین نوشته بود .
با ذکر مشخصات ما رو متوجه کرد که کدیین شرکت فلان رو میخواد که 20 میلی گرمیه .
( بقیه شرکت ها 10 میلی بودن )
می گفت : روزها که تو شالیزار کمرمون خمه - شب تا صبح از درد مثل سگ زوزه می کشیم ...!!!
(( * شو تا صوی سگ واری زوز کشمبی * ))
(( برنجی که هر روز تو سفره هامون هست اینجوری بدست میاد .
چه جوری میشه بی خیال اسرافش کرد ؟؟؟ ))
دو تا جوان یه بسته داروی خارجی آوردن داروخونه . میخواستن ببینن برای چیه .
نسخه پیچ پر ادعا دارو رو گرفت و این ور اون ور کرد و روی جلدش یه کلمه ی آشنا پیدا کرد و گفت :
ترکیبات تستوسترون داره . داروی رویش موئه !!!
(( تستوسترون باعث ریزش مو در سر میشه . این دارو می بایست ضد تستوسترون باشه . ))
بیمار می خواست داروی چرک خشک کن رو ناقص ببره ( به ذهنم میاد که داروهای تب مالت بود ) .
نسخه پیچ ها بهش گفتن که این کار صحیح نیست .
او را به من ارجاع دادن .
گفتم : درمان نباید ناقص بمونه . یا همه رو ببر یا هیچی .
عصبانی شد و گفت : چی میگی ؟ 8000 دکتر بیکارن !!!
(( چه ربطی داشت ؟؟؟ ))
قهر کرد و تا مدتها پایش رو داروخونه نذاشت .
از پشت شیشه نگاه می کرد روزایی که من بودم نمی اومد تو !!!
پیرمرد خوشمزه هر بار میومد داروخونه می گفت : قرص زن کش آوردین ؟
ما هم بهش وعده میدادیم و با یه خنده تموم میشد .
بعد از سالها یه بار گفت : هنوز قرص زن کش نیاوردین ؟ ما یه چیز از شما خواستیما .
نسخه پیچ : اگه بود که خودمون ازش استفاده می کردیم !!!
سال 83 یا 84 بود .
دانشگاه اخطار داده بود که تا فلان تاریخ هر کی داروی بدون مجوز داره به شرکتش مرجوع کنه و دیگه حق فروش تو داروخونه رو نداره .
داروخونه ی بووووووق بعد از اون تاریخ یه شگرد تازه ای به کار برد .
داروهای قاچاق رو داخل ماشینشون قرار دادن و به متقاضیان می گفتن :
بعد از ظهر بیا این دارو رو بهت بدیم ( در ساعت تعطیلی ادارات . و بالطبع احتمال کمتر بازرسی !!! )
آقایی اومد داروخونه و تقاضای آنتی بیوتیک تزریقی کرد .
گفتم : فقط با تجویز پزشک ارائه میشه .
گفت : برای بزغاله میخوام . بزخاله ام آدمه دیگه !!!
(( بزغاله ام جانداره دیگه . ))
جوان 5-24 ساله که خمیده راه می رفت گفت : مرفین چک دارین ؟
فروشنده : واسه چی ؟
جوان : خانواده به من شک کردن میگن تو معتادی . نیستما میخوام بهشون ثابت کنم !!!
فروشنده : نه . الان شما نیستی .
جوان : بله ؟؟؟
فروشنده : هیچی . میشه 850 تومن .
چند روز بعد :
جوان اومد و گفت : داداش دمت گرم . جوابش منفی بود . دستت خیلی خوب بود !!!
بیمار اومد پیش نسخه پیچ . فکر کرد دکتره . گفت : من شکمم 24 ساعته کار نکرده . درد دارم .
نسخه پیچ : اسهال که نداری ؟!!
________________________________________________
صاحب داروخونه که میدید من تو دادن چرک خشک کن سختگیری می کنم هر چند ته دلش ناراضی بود
اما در حضور من ظاهر رو حفظ می کرد .
یه روز یه نفر اومد پیشش و گفت : چرک خشک کن بده .
گفت : برای چی میخوای ؟
بیمار : گلوم درد می کنه .
صاحب داروخونه : از کجا میدونی گلوت درد می کنه ؟!!
(( خواست ژست بگیره . آخه تو رو چه به این حرفا ؟؟؟ ))