بازدید امروز : 35
بازدید دیروز : 196
کل بازدید : 1405738
کل یادداشتها ها : 2015
نسخه پیچ : دکتر سوال دارن .
گفتم : 2 دقیقه ی بعد میام .
نسخه پیچ : خانم بارداره . تو داری اینجا گیلاس می خوری ؟
نسخه پیچ 2 گفت : خوب بارشو بذاره پایین !!!
همه زدن زیر خنده .
گفتم : چطور به عقل تو نرسید . خوب بارشو یه دقیقه بذاره پایین !!!
نسخه پیچ 1 : آهن با گلوکونات فرق می کنه ؟؟؟
نسخه پیچ 2 : گلوکونات ملحشه . ( ملح = نمک )
هر چیزی با یه نمکی باید قاطی بشه تا پایدار بشه !!!
(( این سوال و جواب اینقدر سنگینه که شیمی دان ها توش میمونن و هنگ می کنن !!! ))
(( بله . عناصر در طبیعت اغلب بصورت املاح وجود دارند مثل کلسیم کربنات ( آهک ) .
نه اینکه با یه نمک قاطی بشن بلکه جزیی از نمک هستند . ))
خانم یه پلاستیک دارو آورد و گفت : دارومو میخوام پس بدم .
نسخه پیچ : دارو که بره بیرون از داروخونه پس نمی گیریم .
خانم : دست بهش نزدم .
نسخه پیچ : کلا حق پس گرفتن نداریم .
خانم : چند ساعت پیش گرفتم .
نسخه پیچ : فردا هم که گرفته باشی ... !!!
_____________________________________________________
نسخه پیچ : پنی سیلین نسخه 1000 بود؟
گفتم : 1000 یا یک میلیون ؟؟؟
گفت : الان دیگه 1 میلیون ارزش 1000 رو داره !!!
_____________________________________________________
نسخه پیچ بیمار رو صدا زد .
خانمی گفت بله و اومد جلو .
نسخه پیچ : نسخه تون شده 85600 تومن .
خانم : نسخه رو ببینم . شاید مال من نباشه !!!
نسخه پیچ : حالا گرون شده مال کس دیگه ایه ؟؟؟
مال شماست دیگه !!!
مرد میانسال وقتی داروشو گرفت گفت : این اسپری رو قبلا یه بار می زدم .
دکتر گفته روزی 2 بار بزن . تو نسخه چی نوشته ؟
گفتم : تو نسخه ات دستوری ننوشته .
گفت : دوباره برم پیش دکتر ؟!!
گفتم : نه دیگه . بری که بنویسه ؟ همون شفاهی که گفته کافیه .
________________________________________________________
وقتی یه پزشک شربت Prospan رو می نویسه Prosban چه باید گفت ؟
یعنی این دکتر دارو رو تا حالا از نزدیک ندیده ؟
و مطلبی هم در باره اش نخونده ؟
پس چطور دارویی رو که نمی شناسه تجویز می کنه ؟؟؟
________________________________________________________
تو شلوغی داروخونه یه بچه جیغ جیغ می کرد .
به نسخه پیچ گفتم : ترجمه کن این چی میگه .
گفت : این ؟
گفتم : آره .
گفت : میگه دکترتون چقدر زشته !!!
خانم جوان : دکتر ببخشید تو ماهواره تبلیغ میکنن یه دارویی رو برای مشکل مغزی- من از روی ناچاری- من بچه ام مشکل مغزی داره ...
گفتم : نه . نه . هر دارویی که تایید شده باشه تو داروخونه هست .
گفت : دستور "شربت نوتروپیل" روزی 3 سی سی بوده کاردرمان گفته بود بیشتر بده .
دادم . اما بچه ام بدتر شده . الان عذاب وجدان دارم .
دکترش گفته : به خاطر اون نیست . باید میشده ...
گفتم : چند سالشه ؟
گفت : 3 ساله .
گگفتم : چی شده ؟
گفت : زردی نوزادی لعنتی !
تلفن : خانم :
من بچه ام مریض بود . "فوق تخصص کودکان "!!! نبود بردمش دکتر عمومی .
معاینه اش کرد و گفت : علائم خاصی نداره!!!
تب داشت و دل درد . یه شربت مترونیدازول نوشت یه قرص پنی سیلین و قرص استامینوفن .
تا حالا قرص پنی سیلین مصرف نکرده اشکال نداره ؟
گفتم : نه .
گفت : اگه به پنی سیلین حساسیت داشته باشه قرصشو میتونه بخوره ؟
گفتم : اگه حساسیت داشته باشه احتمالش هست که به قرص هم حساس باشه .
گفت : من از کجا بفهمم ؟
گفتم : از کجا فهمیدی که به آمپولش حساسیت داره ؟
گفت : خوب تا حالا نزده !!!
گفتم: هر دارویی که تا حالا مصرف نکرده باشه باید نگرانی داشته باشی ؟؟؟
پیرمرد با تب و علائم سرماخوردگی به درمانگاه مراجعه کرد .
هرچند همیشه اکراه داشت که به خاطر این جور مسائل به پزشک مراجعه کند .
( می گفت این همه داروی اعصاب و قلب می خورم داروهای دیگر ممکنه تداخل کنه )
به هر حال .
پزشک برایش اریترومایسین نوشت .2
-3 روز بعد تبش خوب شده بود اما موقع برخاستن به زمین خورد و این زمین خوردن چند بار تکرار شد .
( علت : تداخل اریترومایسین و نیفدیپین بود .)
تداخل بر سر آنزیم های کبدی و بدنبال آن افزایش غلظت نیفدیپین و افت شدید فشار خون .
با قطع اریترومایسین مساله حل شد .
(( من پزشک درمانگاه رو مقصر نمیدونم . اشکال در سیستم درمانی ماست .
اصلا تجویز بدون مراجعه به منابع علمی غلط در غلطه . آیا پزشکان ما چنین امکانی رو در مطب و درمانگاه و ... دارند ؟؟؟ ))
(( دید مردم هم باید عوض بشه : پزشکی که به کتاب مراجعه میکنه دلیل بی سوادیش نیست بلکه باید به دیده ی تحسین نگاهش کرد . ))
پیر مرد اومد داروخونه و تقاضای قرص استامینوفن کدئین داشت .
چون عرضه ی آن ممنوع بود پس از اصرارش با قیچی 2 دونه قرصو بریدم و بهش دادم .
پیر مرد که انگار بهش بر خورده بود قرص رو پرت کرد و با ناراحتی رفت !
____________________________________________
پزشک روستا اومد داروخونه ام و نامه ی اداره ی بیمه مبنی بر غیر شرعی بودن استفاده ی دفترچه ی دیگران رو تو داروخونه دید .
یه کپی از نامه برای خودش برداشت و برد مطب .
از اون به بعد وقتی برای یه مریض تو دفترچه دیگران دارو می نوشت سرش منت میذاشت که :
این کاری که من دارم برای تو میکنم غیر قانونیه - شرعا هم مشکل داره !!!
جوان اومد و آمپول دیکلوفناک خواست . بهش ندادم .
گفت : مادرم سردرد داره .
گفتم : فقط با تجویز پزشک میدیم .
رفت و مادرش رو آورد مطب .
بعد اومد و از من تشکر کرد .
گفت : فشار مادرم 19 بود . اگه نمی آوردمش شاید تا صبح سکته می کرد .
این قضیه مال 10 سال پیشه :
صاحب داروخونه داشت مشتری افغانی رو ترغیب می کرد به دارو و کالای گرون قیمت .
گفتم : چرا این کار رو میکنی ؟
گفت : بذار یه کم پولشونو خرج کنن . ارز ما رو می برن !!!