بازدید امروز : 100
بازدید دیروز : 161
کل بازدید : 1405607
کل یادداشتها ها : 2015
بسم الله
چرخ خیاطی خراب بود .
شیوا به مادرش گفت : ببرش دکتر خوب بشه !!!
یا حق
کلمات شیوا : پموئگ ( پنگوئن )
________
نک نک ( لک لک )
_________
من سرما خوردم . 2 تا !!!
________
من آدم برفیم . آدم برفی !!!
_________
داشتم قصه ی گاو می گفتم و اینکه از شیرش ماست و ... قره قروت درست میکنن .
شیوا : من میخوام . مامان آش درست کن فردا با قره قروت بخوریم . منم میخوام دهنم ترش بده !!!
بسم الله
پیرزن اومد داروخونه و گفت : پریروز داروهامو گرفتم دستور نزدین .
نسخه پیچ نگاهی به داروهاش انداخت و گفت : این دستوره دیگه . این روزی یکی این ...
پیرزن رفت و برگشت و گفت : منظورم اینه که قبل از غذا بخورم یا بعد از غذا .
نسخه پیچ جوابشو داد .
رفت و برگشت و گفت ک من که چیزیم نبوده . این داروها مال تقویت قلبه .
نسخه پیچ جوابشو داد .
رفت و برگشت و سرش رو آورد نزدیک و آروم گفت : قلیونم می کشم . برای اینه ؟!!
بسم الله
بیمار : قطره کلرور سدیم رو ندین .
نسخه پیچ قطره رو از سبد برداشت و بدون قطره نسخه را قیمت زد .
بیمار بعد از چند لحظه گفت : قطره رو میخوام .
نسخه پیش : دکتر قطره رو براش بذار .
موقع دستور زدن اومد بالا سرم و گفت : کتوتیفن رو نمیخوام .
من کتوتیفن رو خط زدم .
و پس از لحظاتی پرسید : کتوتیفن با بیمه چقدر میشه ؟
گفتم : نمی دونم ... ببینم هنوزم شک داری که بگیری ؟
فکراتو بکن بعد تصمیم بگیر . اینا اوراق بهاداره نمیشه که خط خطیش کرد .
(( مزاحمتش به کنار . بعضیا اصلا توجیه نیستنا ))
بسم الله
آقای میانسال : این قرصا خارجی هم داره ؟
نسخه پیچ : اونایی که میرن کربلا یا مکه بگو برات بیارن !!! مکه بهتره .
دکترای - مطب های تهران می تونن قاچاق وارد کنن !!!
یا خلبانا که زیاد تردد دارن می تونن برات بیارن !!!
من که 15 ساله ندیدم " متیل دوپا" ی خارجی رو .
و من هاج و واج موندم که این چی داره میگه
بسم الله
جوان : مریض ما فراموشی داره . یه جور بنویسین بخونه !
گفتم : مگه به کسی شفاهی می گفتم که میگی مریض ما فراموشی داره ؟؟؟
گفت : خوش خط بنویسین !
گفتم : برای همه خوش خط باید نوشت .
چه فراموشی داشته باشه چه ...
یا حق
جوان : یه قطره برای چشمم بده .
نسخه پیچ که از آشناهای جوان بود گفت : چی شده ؟
جوان : سیمان رفته تو چشمم .
به همسایه داشتم غر می زدم سیمان ریخت تو چشمم !
نسخه پیچ : امیر جان یه " ایر باس " بهش بده !!!
ایرباسی - توپولوفی چیزی !!!
یا حق
ساعت 15 : 12 شب
داشتم دستور می نوشتم .
آقای بیمار : این قرص ها خواب آورم هست ؟
سرم رو بلند کردم بقایای خنده رو در او و خانمش دیدم .
گفتم : خواب آور دوست داری ؟
گفت : من احساس کردم قرص دوم رو که دستور زدی خواب آور بود !!!
گفتم : احساستون کاملا اشتباه بود .
( من هنوز سر حالم )
یا حق
نسخه پیچ 1 : ههه . نگاه کن " تاوانکس" رو نوشته " تاناوکس" !!!
نسخه پیچ 2 : خیلی تشخیص درست میذارن داروهای جدیدم می نویسن !!!
همین کارا رو میکنن که مقاومت دارویی ایجاد میکنن !!!
نگاه کردم دیدم نسخه ی پزشک عمومی بود از درمانگاه .
یا حق
نسخه ی بانک تجارت شده بود 16800 تومن .
خانم رفت و برگشت و پرسید : این آزادش چنده که بیمه ایش اینقدر شده .
نسخه پیچ مجددا حساب کرد شد 2800 تومن !
خانم موقع رفتن گفت : ببخشید .
گفتم : ما که نگفتیم ببخشید لااقل اون گفته !
نسخه پیچ : شاید به طعنه گفته .
گفتم : نه . به خاطر اینکه وقت ما رو گرفته .
نسخه پیچ : ما پول زیادی گرفتیم طوری نبود اون وقت ما رو گرفت ... وقتی که برای احقاق حق خودش بود ؟