نوشته شده در تاریخ 93/9/16 ساعت 12:23 ع توسط دکتر بالتازار
یا رب
آقایی از آشناهای نسخه پیچ با خانمش اومد داروخونه .
آقا : خانومم شبا دستش درد می کنه . چند جا بردم . دکترای متخصص . ارتوپد . هیچکی تشخیص نداده .
نسخه پیچ : عکس گرفتی ؟
آقا : آره .
نسخه پیچ : ور دار بیار .
عکس رو تو نور لامپ نگاه کرد و یه دستکش دستش کرد و به کتف خانوم دست زد و معاینه کرد
و گفت : یه ذره مو ورداشته !!! 
جوان : آقا ! ما این داروها رو از شما گرفتیم هر جا می بریم نمی زنن .
نسخه پیچ : از اون ور بوم افتادیم . همه چی رو می زنن به سفتریاکسون می رسن میگن " عوارض داره " .
گفتم : ببر بیمارستان @ اونجا بزن .
گفت : بردم . نزدن .
گفتم : نسخه رو باید ارائه بدی .
گفت : دادم .
مریضو فرستادم قسمت " داروهای بدون نسخه " تا اسپریش رو بگیره .
نسخه پیچ : هندی داریم .
مریض : هندی نمیخوام - خارجی میخوام !!! .
نسخه پیچ : هند خارجه دیگه - ایرانه ؟؟؟
گفتم : میخواد دورتر باشه خارجش !!! 
آقایی نسخه ی حاوی داروی ترکیبی رو ارائه داد و پرسید : کی آماده میشه ؟
نسخه پیچ : فردا . مثل ترشیه . باید جا بیفته .
او شوخی کرد و مریض باور کرد . زنگ زد به خانمش و گفت : میگه باید جا بیفته !!!
توی نسخه 100 تا کپسول " کلسی تریول " نوشته بود .
بچه ها نوع خارجیشو گذاشتن .
نسخه اومد جلو .
آقا : این دارو ایرانیشو دارین ؟
نسخه پیچ : آره .
آقا : قبلا خارجیشو گرفتم . ایرانیش بهتره .
گفتم : چه جور متوجه شدی این بهتره یا بدتره ؟
گفت : یه استامینوفنو که می خوری متوجه میشی .
گفتم : اون مسکنه . اما این دارو چیزی نشون نمیده .
_____________________________
نسخه قیمت خورد . آقا : چرا اینقدر گرون شد ؟
نسخه پیچ : این اختلاف قیمت داره . خارجی 20000 تومن ایرانی 60000 تومن .
آقا : همون خارجی رو بده .
نسخه پیچ زیر لب گفت : اون که می گفت " ایرانی تاثیرش بهتره " دیدی آخر همون خارجی رو برد ؟
نوشته شده در تاریخ 93/9/11 ساعت 8:11 ص توسط دکتر بالتازار
یا حی
طلاق در اسلام مباح است اما مطلوب نیست .
اگر طلاق مطلوب بود پیمبر اولی بود به طلاق دادن بعضی از همسرانش ... همانهایی که آزارش می دادند .
________________________________
پارسال تو یکی از جلسات عزاداری سخنران از حضرت علی حدیثی ذکر کرد که فرمود :
پیامبر جوری تبیین کرد که ما فکر می کردیم " زن رو نمیشه طلاق داد مگر اینکه مرتکب فحشا بشه "
علت آمار بالای طلاق امروز ایران اینه که خانواده ها فرزندانشونو مسئولیت پذیر بار نیاوردن .
لوس و ننر و خودخواه تحویل جامعه دادن .
همه سختیها رو به جون خریدن تا بچه شون نفهمه پول از کجا میاد .
اصلا فقر هم وجود داره ...
( اقرا کتابک . کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا - اسراء آیه 14 ) ...
در قیامت به انسان ندا می شود " کتاب وجودی خود را بخوان . امروز تو برای محاسبه ی خود کافی هستی " .
هر کسی حسابرس اعمال خودشه .
نیاز به حسابرس نیست .
هر کسی خود می داند که چه کاره است و هر کسی خود حکم می کند که کجایی است - بهشتی یا جهنمی .
یقینا کتابی ازجنس کاغذ یا پوست آهو نباید باشد
و چنین کتابی قابلیت طوق شدن بر گردن ندارد و با یک نظر همه آن قابل رویت و مرور نیست .
همه اش تمثل است .
نوشته شده در تاریخ 93/9/11 ساعت 8:9 ص توسط دکتر بالتازار
یا حی
" بهشت را به بهانه می دهند نه به بها "
یعنی آیت الله بهشتی اشتباه کرده اند ... منظور شما حالا کدام بهشت است ؟ -
آبادستانقول آیت الله بهشتی " بهشت را به بها می دهند نه به بهانه " جنت الذات است و برای معصومین و تالی تلو آنهاست .
اما عامه ی مردم ... به بهانه ای هم ...
به بهانه ای ؟! ... این هم تلبیس شیطان است ... باعث جرأت در مقابل خدا می شود ... و یک دستی گرفتن نافرمانی خدا ... -
amir 123بهشت را هم به بها می دهند هم به بهانه. -
حق جو-3شور و شعور باید با هم باشد. -
حق جو-3بهشت را به بهانه ای می دهند . ما باید بهانه اش را بجوییم ... مثل اقرار به ذنب و توبه .
بهشتی که به بهانه ای داده شود به بهانه ای هم گرفته میشود بهای بهشت هم بسیار عظیم و بلند مقدار است و ما اصلا فکرش به ذهنمان نمیرسد ..بهشت هدیه ایست برای کار ناقابل بنده ای غافل تا بقیه راه را با قدرت بیشتری بیاید و ان راه راه کمال است ..به انجا که رسیدی بهشت تازه بهشت میشود وگرنه بهشت بهانه ای ارزشی ندارد -
شکیبا!بهشت هم درجاتی دارد البته .
بارک الله به همت اونایی که بهشت دم دستی آرزوشون نیست و به قرب الهی می اندیشند .
تو یه جمعی صحبت معجزه شد .
یکی گفت : معجزه قدیما خیلی اتفاق می افتاد اما امروز نه .
کاشکی امروز هم معجزه رخ می داد .
گفتم : یکی از دانشمندان غربی گفته " معجزه اون چیزیه که هر روز در اطراف ما اتفاق می افته
و از بس تکرار شده عادی جلوه می کنه .
من از حرکت آب به سمت پایین در شگفتم و برای من معجزه است " .
براستی عظمت رود نیل با اون مسیر 2500 کیلومتری و طی طریق رود گنگ در مسیر 3000 کیلومتریش
معجزه نیست ؟
زنده شدن زمین مرده و رویش نبات و حیوان از نطفه معجزه نیست ؟؟؟
از ویژگی های قرآن کریم این هست که اعجازش جاویدانه و توی هر دوره ای جلوه ای از اعجازش نمایان میشه
نفس کشیدن ما هم معجزه است چه برسه به.... -
HamRaZ
خداوندا ! به ما چشم بینا و قلب سلیم عنایت فرما . آمین .
نوشته شده در تاریخ 93/9/11 ساعت 8:8 ص توسط دکتر بالتازار
یعنی " خریته " اگه کسی گمان کنه که مشکل ما و آمریکا ناشی از یه سوء تفاهمه . یه سوء تفاهم کوچولو !!! .
من گمان میکنم مشکل ما با آمریکا ناشی از یه "خریته" -
*محمد سعید*
ما با آمریکا مشکل نداریم....آمریکا خودش مشکل دارد...! -
پیام رهایی
آنان که خواب آمریکا می بینند خدا از خواب بیدارشان کند ( امام خمینی ) -
کیوان گیتی نژاد و
آمریکا با کی مشکل نداره ؟؟؟
مگه میشه کسی که تفرعن داره و با چشم حقارت به بقیه کشورها نگاه می کنه به تعامل و بردبرد و منافع مشترک فکر کنه ؟
الان عربستان ( متحد آمریکا در منطقه ) تحت سلطه نیست ؟ بحرین ؟ پاکستان ؟ افغانستان ؟
حتی کره و ژاپن که غول های اقتصادیند ... آیا در سیاست و اقتصاد مستقل اند ؟؟؟
نوشته شده در تاریخ 93/9/11 ساعت 8:7 ص توسط دکتر بالتازار
یا حی
جوون داروشو گرفت و اومد پیش نسخه پیچ و سلام کرد .
نسخه پیچ که هم محلی اش رو دید گفت : سلام . نسخه داشتین ؟
جوان : دارومو گرفتم .
نسخه پیچ : بد شد . ایشالله دفعه بعد اومدی خبرم کن !!!
گفتم : بهتر شد . گناه نکردی . ( بی نوبتی نکردی )
___________________________________________________
آقا : بعد از ظهر خاک اره رفته تو چشمم . خیلی اذیت می کرد . رفتم دکتر قطره " نفازولین " داد . قطره بهتر ندارین ؟
نسخه پیچ : نه .
آقا : بهتر شده ها ...
نسخه پیچ
: چند روزه ریختی ؟!! آقا : تازه 2 بار ریختم .
نسخه پیچ : همون خوبه . باید صبر کنی . بهتر میشه .
تلفن : خانم : من بچه ام 7 ماهشه - شربت استئوجویس که کلسیم زیادی داره بهش بدم اشتهاش کم نمیشه ؟
گفتم : کی گفته بدی ؟
گفت : دکتر .
گفتم : متخصص بوده ؟
گفت : آره . ولی من چون به دکتر اعتماد ندارم خواستم بپرسم !!! 
گفتم : به دکتر متخصص اعتماد نداری پس به کی اعتماد داری ؟؟؟
خنده اش گرفت و گفت : حالا شما جواب منو بدین اشتهاش کم نمیشه ؟
و نسخه پیچ که این قصه رو شنید گفت : مردم خیلی اعتماد به نفسشون بالاست .
نوشته شده در تاریخ 93/9/11 ساعت 8:6 ص توسط دکتر بالتازار
یا حی
جوانی اومد داروخونه و نسخه اش رو داد و گفت : من فقط میخوام نسخه ام رو قیمت بزنین . داروشو نمیخوام .
نسخه پیچ : نمیشه .
جوان : پس بپیچید .
نسخه رو آوردن .
موقع تحویل دارو گفت : اینو دارم - اینو دارم .
نسخه ی مهر کرده و قیمت زده رو گرفت و رفت !!!
در اثر بی دقتی نسخه پیچ ها هر کدومشون چند صد هزار تومنی کسورات خوردن .
نسخه های مورد دار رو دستشون مونده بود ( نسخه هایی که تاریخ مخدوش یا بی اعتبار یا بدون مهر پزشک و ... )
صحبت می کردن که فلان پزشک خوبه برای ما نسخه ی جایگزین می نویسه .
اما فلانی بده .
نسخه پیچ : البته حق با این دکتره ها . اگه پزشک متعهدی باشه نباید بنویسه .
من یکی رو می شناسم که تو بیمارستان کار می کرد با این نسخه ها یه 206 صندوق دار خرید
از هر دفترچه یه برگ اضافی می کند می داد دکترای بیمارستان دارو بنویسن .
نسخه رو میذاشت تو داروخونه و پولشو ور می داشت .
دکتر - دکتر فلانیه ( دکتر قلب ) .
مادرمو که بردم پیشش - مادرم گفت " یه اکو برام انجام بده " .
دکتر گفت " اکو لازم نیست " .
هر کی بود اکو می کرد .
50 تومن پولشه .
خوشم میاد از دکتری که کاسب نباشه .
نسخه پیچ بیمار را صدا زد : آقای فلانی ! آقای فلانی !
آقا : جانم . چی برنده شدم ؟!!
نسخه پیچ : فیشو بگیر برو صندوق . بهت میگه چی برنده شدی !!!
_______________________________
پیرزن : این دارو ( اورسوبایل ) برای چیه ؟
نسخه پیچ : معده .
پیرزن : معده ؟؟؟
نسخه پیچ : نه . روده .
پیرزنم : روده ؟؟؟
نسخه پیچ : نه . کلیه .
پیرزن : کلیه ؟ من سنگ کیسه صفرا دارم .
نسخه پیچ
: آره . همونه !!! هه هه هه . همه چی رو گفتم .
____________________________________________
پیرمرد : داروهامو بده ( زودتر بده ) من باید برم پسرم رو برسونم دانشگاه .
جوونای امروز تنبلن .
من سنش بودم کارگری می کردم عملگی می کردم - الان پسره یه نون نمی خره .
میگه " من حقوق می خونم " .
بازم شکرش باقیه که متدینه !!!
(( این دیگه چه جور متدینیه ؟؟؟ ))
__________________________________________________
یکی زنگ زد داروخونه و پرسید
: قطره " آ + د " 20 قطره زیاد نیست برای چشم ؟ تو چشم جا میشه ؟!!
(( قطره آ + د خوراکیه ))
نوشته شده در تاریخ 93/9/11 ساعت 8:5 ص توسط دکتر بالتازار
یا رب
اینقدر دانشگاه هامون حاشیه ای و بی خاصیت شده که مدرک می تونه همه کاری بکنه .
مهم نمره و امتحان آخر ترم و پاس کردنه .
درس ها تناسبی با نیازهای جامعه نداره .
محفوظات شب امتحانی کار می رسه .
ارتباطی بین درس ها و زندگی واقعیمون نیست .
برای همینه که دانشجو هدفش فقط قبول شدن تو یه رشته است بدون توجه به علایق شخصی .
برای همینه که بسیاری از دانشجوها دارن کار می کنن تا شهریه ی اون دانشگاه لعنتی رو بدن .
نسخه پیچ عصر که از دانشگاه اومد داروخونه گفت : " امتحان امروزو خراب کردم ... خراب کردم ... امروز کلا خوابم .
دیشب جای فلانی شیفت واستادم . سرد بود . تا صبح تو داروخونه لرزیدم ... "
لعنت بر اون دانشگاه که با امکانات بیت المال رشد کرد و سرمایه 290 میلیارد دلاری به هم زد و ادعا کرد " این ارث پدری ماست " !!!
مدرک یه زمانی خیلی کارا می کرد ...الآن فقط پارتی داشته باش ..رابطه داشته باش ...به یه جایی وصل باش ....مهم نیست از کجا مدرک می گیری ...مهم نیست خوندی یا نخوندی سواد داری یا نداری ....با پارتی و رابطه ..همه چی حله ..کار . پول . زن .. بچه ..همه چی .... -
حضورپنهان .دکتر حرف دل منو زدی والا به خدا همش باید فکر نمره پایان ترم بود هیچی به درد بخوری هم یاد نمیگیری -
2-آسمان آبی
نوشته شده در تاریخ 93/9/11 ساعت 8:4 ص توسط دکتر بالتازار
یا رب
نسخه پیچ : یادمه اولین باری که تنهایی رفته بودم دکتر دبیرستانی بودم .
به تابلو دکترا نگاه می کردم .
یکی نوشته بود " داخلی - پوست - اطفال " یکی نوشته بود " داخلی - اعصاب " .
با خودم می گفتم " من که این مریضی ها رو ندارم " یه همچین آدم چشم و گوش بسته ای بودم !!!
____________________________
جوان : این داروها برای چیه ؟ ضد توهمه ؟
نسخه پیچ : آره .
جوان
: همه کلی خرج می کنن توهم بزنن . دکتر برای ما داروی ضد توهم نوشته !!!
_________________________________
خانم : یه ملین خیلی خوب میخواستم برای مادرم .
گفتم : خوب و بد نداره . اگه عادت کنه همه اش بده . باید سبزی و میوه تو غذاش باشه .
تحرک کافی هم داشته باشه تا دچار یبوست نشه .
گفت : دیابت داره نمی تونه تکون بخوره . دارویی که براش داده بودن یه شیشه بزرگی داشت .
خانم جوانی که منتظر داروهاش بود گفت : شربت شیرمنیزی بگیر براش .
روی برگه شربت لاکتولوز نوشتم و بهش دادم و گفتم : به خانوم دکتر بگو دخالت نکنه .
- * کمیل *
