نوشته شده در تاریخ 95/10/7 ساعت 11:59 ع توسط دکتر بالتازار
بسم الله الرحمن الرحیم
آقا : یه شربت سرماخوردگی بده و یه آموکسی .
نسخه پیچ : بچه ات سرفه داره ؟
آقا : نه .
ن : آبریزش داره ؟ تب داره ؟
آقا : نه . فقط سینه اش خس خس می کنه . 1 سالشه . آموکسی 100 بده .
ن : آموکسی که 100 نداره . اشتباه می کنی .
زنگ زد خونه و دوباره گفت آموکسی 100 !
ن : چرا دکتر نمی بری ؟
آقا : دکترای اینجا داروهای قوی میدن !
ن : فکر نکن آموکسی سیلین داروی ساده ایه . الان شما هم داروی مهمی میخوای .
نسخه پیچ : اینو شنیدی ؟ تو داروخونه @ مسئول بهداشتی از 5 بعد از ظهر تا 12 شب تست مرفین رو به جای تست بارداری فروخته بود . تازه 12 شب متوجه شد که صبحی ها اشتباهی چیده بودن . قفسه ها رو جابه جا پر کرده بودن . تست مرفین رو تو ظرف تست بارداری خالی کرده بودن !
آقا : یه قطره استفراغ بده .
نسخه پیچ : علت چیه ؟ همینجوری که قطره استفراغ نمیشه داد .
آقا : نه . شما بده .
نسخه پیچ : برای چیه . بگو .
آقا : هر موقع قطره استامینوفن میدیم بالا میاره !
آقا : بچه ام 3 سالشه . دو طرف صورتش سفیدک زده . خیلی هم مشخص نیست .
نسخه پیچ : دکتر چی بدیم ؟
گفتم : پزشک باید ببینه .
آقا : شما یه چیزی بده . بدتر که نمی کنه !
نسخه پیچ : چرا . ممکنه بدتر بشه .
آقا : بدترم مگه میشه ؟ خیلی معلوم نیستا . خانومم خیلی حساسه . گفته به دکتر بگو یه دارو بده .
خانمی یه مشت از جلد قرص داد به نسخه پیچ و گفت : از هر کدوم 3 ورق به من بده . پوزارکس 25 میلی و لوزار 25 و لوزارتان مدیفارم و و و .
نسخه پیچ قلم سوم رو پیدا نکرد .
از من پرسید : دکتر از این شرکت نداریم . خانم گفته از همین شرکت ها باشه .
گفتم : واستا ببینم . این 3 تا قرص که همش یکیه .
رفتم جلو از خانم پرسیدم : مریضت چه جور مصرف می کنه ؟
گفت : مریض خودش می دونه . صبح و شب می خوره .
گفتم : اینا همش یکیه .
گفت : آها . پزارکس مال پدرمه . لوزار مال مادرم .
سومی رو هم نمی دونست کدومشون می خوره .
گفتم : برای اینکه اشتباه نشه همیشه اصل نسخه ملاکه نه جلد دارو .