نوشته شده در تاریخ 95/8/24 ساعت 9:54 ص توسط دکتر بالتازار
بسم الله
ما در دادن داروهای اعصاب خصوصا به افراد جوان محدودیت داریم ...
خانمی زنگ زد داروخونه و با نسخه پیچ صحبت کرد : آقای @ ! بچه ام رو فرستاده بودم چرا بهش دارو ندادین ؟
نسخه پیچ : نمی دونستم برای شماست . شما همیشه قبلش زنگ بزنین اطلاع بدین .
پرسیدم : چی می گفت ؟
گفت : کلونازپام 1 می خواست . پسرش رو فرستاده بود . این خانم شوهرش مرده این دارو رو مصرف می کنه .
نسخه پیچ ادامه داد : یه خانومی هم چندسال پیش زنگ زد و خیلی از ما تشکر کرد . گفت " شوهرم اومده بود داروخونه و شما بهش ترامادول ندادین - یه آشنای نزدیک شما رو فرستاد بازم ندادین . شوهرم معتاده بهش ندین " .
زن افغانی که بچه کوچیک بغلش بود از ما داروی سرفه می خواست .
گفت : بچه ام سرفه داره و آبریزش بینی .
گفتم : سرفه اگه شدیده باید ببری دکتر . اگر تک و توکه نیاز به دارو نداره .
2 بار تکرار کردم و او هم حرف خودشو می زد .
گفت : به من دارو نمیدی ؟
گفتم : نه دیگه .
نسخه پیچ : خانومه میگه قبلا برای چشم بچه ام قطره دادین . چشم بچه ام خراب شد !
گفتم : پس چه مرضیه که اصرار به دارو داره ؟ ازش بپرس اگه بینی بچه اش کیپه قطره سدیم کلراید بهش بده .
گفت : نه .
گفتم : پس شربت کتوتیفن بهش بده برای حساسیت .
یکی از فامیلامون یه بچه 4 ساله داره .
این پسر گاه گاهی دست به طرف گوشش می برد و می گفت : آخ .
وقتی مادرش می پرسید : چی شده ؟
می گفت : هیچی . الکی گفتم .
مدتی گذشت .
بیماری شدیدتر شد .
وقتی دکتر بچه رو معاینه کرد گفت : گوش بچه عفونت داره و 25 درصد کاهش شنوایی پیدا کرده .
( علت این تاخیر ترس بچه از دکتر بود . پس بیماریشو پنهان می کرد )
به نظر شما ، راه حل چیه ؟ راهکار اینکه ترس کودک از پزشک از بین بره ؟
مادرها باید به بیماری بچه هاشون حساس تر باشن ... بچه ها رو هم نباید از چیزهای موهوم یا واقعی ترسوند .
شاید بشه با قصه های خوب ترس بچه ها رو کم کرد .
در مورد آمپول و درد اون هم باید واقع بین بود .
بچه رو نباید از دکتر و آمپول ترسوند .
وقتی بچه گریه می کنه بهش بگیم دردش یه کوچولو ادامه داره و زود خوب میشه .
از سلامتی و تاثیر مثبت دارو بگیم .
متشکرم اما حرف من ترساندن نیست بیشتر ترس ذاتی درون خود کودکه . -
* گل نرگس *
البته کودک استرس بزرگترها رو دریافت می کنه .
حتی در دوران جنینی هم همینطوره .
اگه ترس بیمارگونه باشه باید با روان شناس و روانپزشک صحبت بشه .
نسخه پیچ با اعجاب از کار خودش تعریف می کرد : دکتر ! اون خانومه که اومد داروخونه دیدی ؟ می گفت " من هر چی دکتر رفتم و داروهاشو خوردم خوب نشدم تو به من پنتوپرازول و فاموتیدین دادی . الان 2 هفته است که خوبم " .
گفتم : چرا 2 تا رو با هم دادی ؟؟؟ ( یه نوع کافی بود ) ... قبلا چی می خورده ؟
گفت : امپرازول + آموکسی سیلین + مترونیدازول . نسخه رو هی می برد مطب تجدید می کرد . 2 ماه بود که این داروها رو می خورد !
تا بیماران ما کارت الکترونیکی درمان نداشته باشن همینطور درمان های کور و پرهزینه خواهیم داشت .
نسخه پیچ به مسئول خرید گفت : سلکسیب 100 رازک ( شرکت داروسازی رازک ) بگیر .
مسئول خرید : سلکسیب گرفتم اما از شرکت دیگه . تا اینا تموم بشه بعد دوباره بگیرم .
نسخه پیچ : یه پیرمرده قبول نمی کنه . شرکت های دیگه رو نمی پذیره . میگه " شما میخواین زن منو بکشین " .
مسئول خرید : این که لطفیه در حقش .
نسخه پیچ : نه . بر عکس . خیلی زنشو دوست داره . میگه اگه اون نباشه من آب و غذا ندارم .
پرمصرف ترین داروی بدون نسخه ( OTC ) داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی هستند .
ایندومتاسین و بروفن و مفنامیک و ...
نکته مهم در مورد این داروها رعایت دوره درمان است .
چه بسا پزشک برای زمان کوتاهی این داروها را تجویز کند و بیمار بدون اجازه برای ماه ها و سال ها آن را مصرف کند .