نوشته شده در تاریخ 94/11/8 ساعت 7:20 ص توسط دکتر بالتازار
بسم الله
دستور داروها رو براش نوشتم : سیپروترون کامپاند " روزی یکی تا 21 روز " .
استروژن کنژوگه 1.25 " 2 تا - هفته " !!!
گفتم : دستورش معلوم نیست . باید بری از پزشکت بپرسی .
بیمار گفت : دکتر رفته . چیکار کنم ؟ تقصیر معلماست که خوب کار نکردن .
در تاییدش گفتم : هر چیه از آموزش پرورشه .
آقا : یه داروی خیلی قوی برای گلودرد بدین ... چهارصده .
گفتم : لابد هم مخصوص شما تولید شده باشه .
گفت : همینو گفتم یه داروخونه دیگه به من دارو داد .
گفتم : اشتباه کرده . گلودرد 80 درصد ویروسیه . یه سرم شستشو بگیر استفاده کن و یه اکسپکتورانت .
گفت : از سفر کربلا درگیرم ( 2 ماهه ) هی کم میشه هی زیاد میشه .
گفتم : همون کارو که گفتم انجام بده . با تمیز کردن حلق و بینی محیط کشت میکروبها رو از بین می بریم .
آقای میانسال : یه شربت هست 13 ویتامینه . شما دارین ؟
گفتم : برای کی میخوای ؟
گفت : برای بچه .
گفتم : این قفسه همش ویتامینه و تقویتی .
گفت : آها . مشتقاتی از ویتامین ها داره ؟
گفتم : آره .
گفت : کدومشون 13 ویتامینه است بگم دکتر بنویسه ؟
گفتم : اینا بحث تجاریه . هیچ کدوم عین هم نیستن ولی همشون تقویتین .
گفت : اصلا هست که بگم ؟ یه وقت مسخره ام نکنه !
خانمی قسمت بهداشتی داشت خرید می کرد .
داشتم رد می شدم که جلومو گرفتن و گفتن : دکتر ! این خانوم سوال داره .
خانم : این صابون PH داره ؟!!
گفتم : PH معیاریه برای سنجش اسیدی و بازی .
گفت : PH چی هست ؟
گفتم : اون که دیگه یه بحث شیمیه .
گفت : نمیخوام بحث شیمی کنین . بگین PH چیه !!!
گفتم : برای نشون دادن اسید و قلیاست .
گفت : صابون های دیگه اسیدیه نمیخوام این اسیدی باشه .
گفتم : برعکس . صابون های معمولی قلیاییه و مناسب نیست . این صابون که دستتونه مخصوص اطفاله و PH اش خنثی است .
از اون هم بهتر " پن " هاست که PH نزدیک به پوست بدن داره ولی یه کم گرونه .
منشی تلفنمون گفت : خانومه زنگ زده گفته " آقام شیر نارگیل خورده - بو می داده - مسموم میشه ؟!!
آقا : شونه ی ضد شپش دارین ؟!!
نسخه پیچ زیر لب گفت : هه هه هه . شونه رو مسموم می کنیم شپش می زنه به موهاش کچل میشه افسردگی می گیره !!!
گفتم : نگاه کن . ملاتونین ( خواب آور ) رو نوشته ضهرها یک دوم قرص . چزا این کارو کرده ؟
نسخه پیچ : آره دیگه . ظهرها خوابش نمی برده قبل از قیلوله مصرف کنه !!!
نسخه پیچ اومد پیشم و سوال بیمار رو انتقال داد : دکتر ! یه همچین قرصی وجود داره ؟ میگه " کلیدینیوم سی " ای میخوام که کلردیازپوکساید داشته باشه !!!
( " سی " آخر کلیدینیوم سی همون کلردیازپوکسایده )
من صدای مسئول فروش آرایشی رو از دور می شنیدم که داشت به مریض می گفت : الان باید بری 40000 به دکتر بدی ویزیت بشی ( یعنی من همون کار رو برات می کنم و ویزیت هم نمی گیرم !!! ) .
نسخه پیچ بامزه ما حاشیه زد : اه خانوم ! چرا پوستتون شبیه کروکودیل شده ؟ می تونین از کرم ضد پوست کروکودیل شدن شرکت شلغم دارو استفاده کنین !!!
بیمار رو به من ارجاع دادن اما اشتباهی اومد پیش نسخه پیچ کناریم و گفت : شوهرم وقتی غذا می خوره شکمش درد می گیره . انگار مشت می زنن .
زیر لب گفتم : بره معاینه بشه .
نسخه پیچ به خانم گفت : برو یه ورق کلیدینیوم سی بگیر .
گفتم : همینطوری ؟
گفت : اگه براش مهم بود می رفت دکتر !!!
گفتم : او نمی دونه . شاید بیماریش مهم باشه .
گفت : تشخیص اهمیت با مریضه نه با ما !!!
نسخه پیچ : یه آشنا پیدا کردم تو بیمارستان ولی عصر قراره برام " کپسول اسلتامیویر " بفرسته .
گفتم : چرا اینکارو می کنی ؟ اگه این دارو هم بی رویه مصرف بشه و ویروس آنفلوانزا بهش مقاوم بشه دیگه چیکار کنیم ؟
گفت : تجویز دکتره . خانوممو بردم دکتر متخصص . براش هیدروکورتیزون نوشت . یه روز خوب بود ولی دوباره حالش بد شد . دکتر گفت اگه بعد از 48 ساعت خوب نشد این کپسولو مصرف کنه !!!
اینم 2 تا غلط میشه 18 .
( اگه بیماری ویروسیه که زدن هیدروکورتیزون نتیجه معکوس داره . اگه تشخیص آنفلوانزای خوکیه که 48 ساعت تاخیر جایز نیست )
واقعا برا این آنفولانزا باید چکار کرد .من الان دو ماهه در گیرم . اندازه ده سال اخیرم آمپول و قرص و دکتر رفتن داشتم و هنوز آش همون آشه و کاسه همون کاسه ؟ -
کوچه روبرو
موقع دستور زدن یه قلم ناآشنا دیدم " لاتریکس " .
بچه ها اونو کوتریموکسازول خوندن و آوردن . اما من قبول نکردم .
از بیمار سوال کردم : این چیه ؟
گفت : نمی دونم . این یه قلم واسه کسیه !!!
گفتم : نمی شناسیمش .
رفت و نمونه قرص رو آورد .
این بود " Letrax 2.5 mg " !!!
خانم : یه بسته سفیکسیم بدین دکتر نوشته بوده کم نوشته .
گفتم : چند تا نوشته ؟
گفت : 10 تا .
گفتم : روزی یکیه . 10 تا کمه ؟
گفت : آخه دخترمم خورده !!!
خب معمولا یه نفر به جای یه خونواده یا فامیلمیره دکتر . ده تا واقعا کمه -
کوچه روبرو
نسخه پیچ داشت شام بچه ها رو می کشید .
سر و صدای زیادی از کف گیر و ته قابلمه بلند شد .
گفتم : چه سر و صدایی . مردم چه فکری می کنن ؟
نسخه پیچ : رو سر و بدن قابلمه داره کار می کنه !!!
گفتم : حالا امشب غذا چی هست ؟ نسخه پیچ : چلو ماست !!!
خانم جوان آلپرازولام می خواست .
فرستادنش پیش من .
گفتم : نسخه نداری ؟
گفت : نسخه دارم . تو کیفمه . کیفم تو ماشینه . ماشینم بد جاییه جریمه می کنه !!!
گفتم : نسخه رو بیار اگه متخصص بود یه ورق بهت میدم .
گفت : نسخه آوردم 2 ورق بدین که بیرزه .
رفت و هر چی منتظر موندیم برنگشت .