نوشته شده در تاریخ 94/10/13 ساعت 10:55 ص توسط دکتر بالتازار
بسم الله
نسخه پیچ : آها . بیا یه مطلب وبلاگی برات بگم دکتر . یکی زنگ زد داروخونه و گفت " آقا ! بچه من آمپول زده - 5 سالشه - به من گفتن هر 4 ساعت شیاف بذارم . من اونقدر گذاشتم که تب بچه ام شده 34 درجه ! بازم بذارم ؟!! " بهش گفتم چیکار کردی خانوم ؟؟؟ همین الان بچه رو ببر کنار بخاری .
بسم الله
نسخه پیچ 1 رو به نسخه پیچ 2 که مدیر داخلی داروخونه است گفت : تو یارانه هم می گیری ؟ خجالت بکش .
دکتر بالتازار که می گیره برش حرجی نیست . اون دشمن روحانیه میخواد بهش ضربه بزنه !!!
خانم جوان : یه قطره چشم میخوام برای چشم ضعیف !!!
نسخه پیچ : برو پیش دکتر .
خانم اومد پیش نسخه پیچ ( کارمند بهداشت ) و گفت : یه قطره چشم میخوام برای چشم ضعیف ... حساس شده . چه قطره ای بگیرم ؟
نسخه پیچ : نفازولین .
خانم : سوزش داره - در حد آبریزش نیست .
نسخه پیچ : علامت درمانیه دیگه . اگه مشکلش مهمه برو دکتر .
وقتی خانم رفت نسخه پیچ گفت : خواستم بپرسم نمره چشمش چنده روم نشد .
جوان : این قرص ( آتوروستاتین ) برای چیه ؟ اعصابه ؟
گفتم : نه . برای چربی خونه .
پرسید : پس این ( کپسول فلوکستین ) چیه ؟
گفتم: اعصابه .
گفت : نوچ نوچ نوچ . من اونو نمی خوردم فکر می کردم مال اعصابه . پس بگو خوابم زیاد بود . به خاطر این بود .
داشتم برای خانم میانسال دستور داروهاشو می زدم .
گفتم : اسپری رو با " دم یار " بزنین .
گفت : دم یار چیه ؟
گفتم : یه وسیله ایه که باعث جذب بهتر اسپری میشه .
گفت : روزی چند بار بزنم ؟
گفتم : برات می نویسم .
گفت : یه جور بنویسین بی سوادی باشه !!!
نسخه پیچ 1 که از دست اقلام زیاد نسخه خسته شده بود گفت : خدا لعنت کنه این دکترای پایین رو ( درمانگاه پایین داروخونه ) .
یک ساعت داشتم این نسخه رو قیمت می زدم ...مردم یاد گرفتن ..." من تا سرم نزنم خوب نمیشم " .
نسخه پیچ 2 : امروز صبح یه خانم دکتر داروساز جدیدی اومده بود ( از تهران ) . می گفت " من تو عمرم این همه سرم و آمپول یه جا ندیدم " .
آقا : دکتر این شیر رو نوشته ( A.L 110 ) شنیدم خیلی قویه !!!
گفتم : یعنی چی ؟
گفت : شنیدم بدن سازا می خورن .
گفتم : این شیر برای اسهاله . شیرها برای بچه هاست بزرگسالان هم می تونن غذای بچه ها رو بخورن .
صندوق دارمون که حرفامو شنید گفت : دکتر ! یعنی ما هم صبحا میخوایم بیایم سر کار می تونیم غذای بچه رو بخوریم ؟؟؟
نسخه پیچ : خدا چی آفریده . هم بچه دوست داره هم بابای بچه دوست داره !!!
جوانی اومد پیشم و کاغذی رو نشون داد و گفت : این داروها رو می خوام ( سفازولین - ب 12 - ب کمپلکس - بتامتازون ).
گفتم : کی گفته ؟
گفت : مربی مون گفته . تقویتیه بزن . ما چون ورزشکاریم دکتر نمیریم !!!
( چه ربطی داره ؟؟؟ )
بعد عکسشو در حالی که ژست گرفته بود تو گوشیش نشونم داد .
گفتم : سفازولین نمیشه داد .
گفت : تعهد بدم خوبه ؟!! چرا نمیدین ؟
گفتم : اجازه نداریم . ضمنا سفازولین و بتامتازون تقویتی نیست .
نسخه پیچ : امروز یه مریض اومد بیماری قلبی داشت . پول داروهاش شده بود 500 هزار تومن .
گفت " قلبم وایسه که بهتره " !!!
تو نسخه نوشته بود Tulefust 180 .
گفتم : نگاه کن ! تلفست ( Telfast ) رو چه جوری نوشته .
نسخه پیچ : عمومیه دیگه !!!
( کسی که نوشتن صحیح دارو رو بلد نیست چه جور میخواد طبابت کنه ؟؟؟ چرا به اعتبار همکارانش ضربه می زنه ؟؟؟ )
خانم : یه شربت گیاهی میخوام . برای اعصابه ...
نسخه پیچ : اسمش چیه ؟
خانم : تو مایه های ... تو مجله چیز خوندم !!!
نسخه پیچ : یه آقای میانسال با لهجه کرمانی یه ورق پاره آورد که داروهای فارماتون - ب کمپلکس خارجی - قرص کلیدینیوم سی و کلردیازپوکساید روش نوشته بود . گفتم کلردیازپوکساید رو با نسخه میدیم . این کاغذ مهر و امضا نداره . گفت " خانمم دکتر بوده . بازنشست شده مهرشو ازش گرفتن " !!!
( دروغ شاخ دار )
نسخه پیچ ( دانشجو ) : دکتر ! یه نفر میخواد حجه الاسلام بشه چند تا حدیث باید حفظ باشه ؟
گفتم : لازم نیست حفظ باشه ...
گفت : پس همینجوری از خودش بگه ؟!! ( از خودش در بیاره ؟ )