نوشته شده در تاریخ 94/5/6 ساعت 10:16 ع توسط دکتر بالتازار
یا حی
پیرمرد : اگه داروهایی که تو خونه دارم بیارم بگم اینا رو ندین - دفعه بعد که نسخه داشتم - سختتون نمیشه ؟
گفتم : نه . اشکال نداره . اسماشونو بنویس و با خودت بیار .
گفت : اسماشونو بلد نیستم .
گفتم : پس یه ورق از هر کدوم بیار .
ادامه داد : کلی دارو تو خونه هست . شاید یکی بیاد هون دارو رو بخواد و نداشته باشین . گناه داره . درسته واسه ما مجانیه ( بیمه مکمل داشت ) ولی خدایی هم اون بالا هست .
جوان : آزمایشگاه بیمارستان فلان آزمایشگاه معتبری هست ؟ آزمایش تخصصی برام نوشتن .
گفتم : دکترت نگفت کجا بری ؟
گفت : بیمارستان از نظر هزینه برام به صرفه تره .
گفتم : یه آزمایشگاه هست تو صفائیه .
گفت : اون خیلی گرونه .
( و این نگرانی همچنان باقی است . وظیفه وزارت بهداشت استاندارد کردن آزمایشگاه هاست اما ... )
جوان : یه آموکسی سیلین بده .
نسخه پیچ : میخوای بدون تجویز پزشک مصرف کنی ؟
جوان : آخه چیزیم نیست . یه کم داره گلوم درد می گیره !!!
نسخه پیچ : چیزیت نیست که نباید آموکسی سیلین مصرف کنی . یه ادولت کلد بخور و با یه آب نمک رقیق شستشو بده .
برو اون ور یه آب نمک رقیق بگیر !!!
گفتم : آب نمک ؟ بگو سرم شستشو .
نسخه پیچ : خودش باید عقلش برسه !!!
نسخه پیچ بیمار رو به من ارجاع داد .
آقا : دکتر سلام . این دارو رو تازه دکتر برام نوشته . برای چیه ؟ آرامبخشه ؟
گفتم : داروی اعصابه . کاربردهاش زیاده .
مرد تشکر کرد و رفت .
نسخه پیچ : دکتر ! اینو منم که بلد بودم بهش بگم داروی اعصابه !!!
یه نسخه روانپزشک اومد .
قلم آخر ناخوانا بود .
از پذیرش پرسیدم : قلم آخر چیه ؟
او هم به نسخه پیچی که نسخه رو حاضر کرده بود ارجاع داد .
نسخه پیچ : من نخوندم . شما نمی خونی ؟
با تمسخر گفتم : ایزوگام 100 !!!
از پیرمرد صاحب نسخه پرسیدم او هم گفت " ایزوگام " !!!
نسخه پیچ یه لحظه جرقه ای به مغزش زد و گفت : آها ." ایزی کام " .
گفتم : چطوری ؟؟؟
گفت : همینطوری ... حدس زدم .
Isogam کجا و Isicom کجا ؟؟؟
خدا رحم کنه به بیماران با این دستخط های خواندنی پزشکان!! -
*ابرار*
نسخه پیچ 1 : دیشب من یه شیشه زینک پلاس ( شربت تقویتی ) شکوندم . هر چی هم خواستم بخورم نتونستم .
نسخه پیچ 2 : لیس می زدی روی زمینو ... عین سگ !!!
نسخه پیچ : برین پیش دکتر .
آقا : یه سفالکسین میخوام برای بچه .
گفتم : مشکلش چیه ؟
گفت : صداش گرفته .
گفتم : سنش ؟
گفت : 3 ماهه .
گفتم : زیر 2 سال اصلا خوددرمانی نکنین چون اینا زود بیمارستانی میشن .
تشکر کرد و رفت .
گفتم : بعد از 2 سال هم اگه اومد میگم زیر سن مدرسه هم خوددرمانی نکنین .
نسخه پیچ : آره . اینم حرفتو گوش می کنه . الان میره داروخونه دیگه می گیره !!!
نسخه پیچ : برو پیش دکتر هر چی تجویز کرد بهتون بدیم .
خانم : لب دخترم تبخال زده . نگاه کنین به زردزخم تبدیل نشده باشه !!!
زن جوان اومد پیشم و پرسید : من باردارم . صورتمو با چی بشورم ؟!!
( نسخه پیچ : من باردارم میخوام برم خونه با تاکسی برم یا اتوبوس ؟ این دقیقا سوالش مثل این بود . )
داشتم از بچه ها برای یه اردوی دانش آموزی ( مشهد ) کمک جمع می کردم .
نسخه پیچ : هر کس به اندازه لانه کبوتری مسجد بسازه خدا در بهشت یه لونه کبوتر بهش میده !!!
گفتم : با دهن روزه ؟؟؟
گفت : من که انشا نکردم املا کردم !!!