نوشته شده در تاریخ 93/8/2 ساعت 3:43 ع توسط دکتر بالتازار
یا قیوم
جوان : یه سرم قندی خواستم گفتن " نسخه میخواد " .
حرف نسخه پیچ رو تایید کردم و گفتم : قانونا همینه . برای چی میخوای ؟
گفت : برای خانومم .
گفتم : مشکلش چیه ؟
گفت : ضعف داره .
گفتم : ارزش نداره ها . 2 لیوان شزبت هم بخوره همون کارو می کنه .
اگه اسهال یا استفراغ داشت سرم خوب بود ولی اینجا نه .
تشکر کرد ولی رفت و سرم رو خرید .
__________________________________
جوان : پدربزرگم - اینجاست - رگ سیاتیکش گرفته .
منم قبلا یه بار اینجوری شده بودم .
اون داروها رو براش بگیرم ؟!!
گفتم : نه .
گفت : ام آر آی و ... براش گرفتیم . خوب نشده !!!
گفتم : ام آر آی تشخیصیه . درمان که نیست . اول باید مشخص بشه مشکلش چیه بعد پزشک درمان رو شروع کنه .
آقایی اومد داروخونه و گفت : من پسرم تو مدرسه یکی دستاشو اینجوری باز کرده خورده تو چشمش .
الان ورم کرده و درد داره .
گفتم : حتما باید معاینه بشه.
ولی دیدم منتظره براش دارویی بنویسم .
براش قطره بتامتازون نوشتم و گفتم : فردا ببر دکتر چشم ببینه.
کاغذو گرفت .
خانوم و آقایی از بیماران منتظر دارو او رو ترسوندن و گفتن که اورژانسی ببر بیمارستان @ اونجا دکتر ببیندش .
حرف اونا رو قبول کرد و رفت .
(( بارها شده که مراجعان داروخونه حرف اون وری ها رو بیشتر از این ور پیشخوان گوش میدن . چرا ؟؟؟ ))
آورین آورین . خیلی باهوشی .
آقا : یه 1/200 و یه 800 ( پنی سیلین ) بدین .
گفتم : نسخه میخواد .
گفت : لرز داره . همیشه می زنه .
گفتم : کی ؟
گفت : خانومم .
کلی چونه زد و بهش ندادم .
آخر سر گفت : یه چرک خشک کن بده بریم .
مجبوری گفتم : برو اون ور بگیر .
خرید و زیر لب فحش داد و غرغر کرد .
نسخه پیچ : 2000 تومن آموکسی خرید تمام مملکتو برد زیر سوال !!!
(( اکثر مردم قانون گریزن .
مثلا از پلیسی خوششون میاد که جریمه نکنه
یا از دکتری که باب میل اونا نسخه بنویسه
یا از داروخونه ای که هر چی بخوان بهشون بده .
این خیلی خطرناکه و اثر سوء برتکامل جامعه داره .
همه باید تلاش کنیم جامعه به سمت رعایت چهارچوب ها بره .))