نوشته شده در تاریخ 93/5/21 ساعت 6:43 ص توسط دکتر بالتازار
یا حی
نسخه پیچ : احساس می کنم یه لقمه خوردم همینجوری تو راه نایم گیر کرده !!!
گفتم : نای ؟؟؟
گفت : آره دیگه . پس چیه ؟ مری ؟ هه هه هه .
93/5/19
صدای خنده های نافرمی از اون سوی داروخونه شنیده می شد .
نسخه پیچ 1 رو به 2 : فلانی تو بودی اینجوری می خندیدی ؟؟؟
نسخه پیچ 2 : نه . یه توریست بود ...
گفتم : خنده هاشو تو ترجمه می کردی ؟
گفت : فقط خنده هاشو ما انگلیسی می فهمیدیم بقیه شو فارسی حرف می زد !!!
گفتم : فلسفه اش چیه که شما پوشش بستنی رو می اندازین و با دست آلوده اونو می خورین ؟؟؟
نسخه پیچ 1 : یه کم میکروب لازمه تا سیستم ایمنی رو فعال نگه داره که ایدز نگیریم .
ایدز میدونی کی پیش میاد ؟ وقتی که سیستم ایمنی خوابه !!!
نسخه پیچ 2 : تا حالا به این زیبایی کسی ایدزو تعریف نکرده بود !!!
گفتم : اجازه میدی این نظریه رو به نام تو ثبت کنم ؟؟؟
گفت
: نه . نمیخواد منو جهانی کنی !!!
پس یه تفکیک جنسیتی نیاز داری اخوی ..... خلبان کجایییییی -
||علیرضا خان||
نسخه پیچ خانم : من نمیدونم این خزعبلاتو پسرا از کجا در میارن .
گفتم : خیلی بامزه ان .
گفت : همه شون تا ازدواج نکردن بامزه ان وقتی ازدواج کنن دیگه زنه نطقشونو کور می کنه !!!
خانم داروشو گرفت و پرسید : من آزمایش دادم فیبر خونم کم بود از این " فایبر کلیر ( فیبر ذرت ) " می تونم بخورم ؟!!
گفتم : فیبر خون ؟؟؟
گفت : یبوستم دارم .
گفتم : خوب . این پودر رو دکتر برای یبوست داده . خوبه . مصرف کن .
جوان : من داروهامو از شما گرفتم - دستور نزدین و گفتین برو از داروخونه های نزدیم مطب بپرس .
کارمند اون داروخونه برخورد بدی با من کرد و گفت " دارو رو جای دیگه می گیری دستورشو از من میخوای ؟؟؟
نسخه پیچ : کم لطفی کرده دیگه .
جوان : حالا کم لطفی رو من نمی دونم . عصبانی شد و بد جوابم رو داد .
نسخه پیچ : ما که اینجا برای مردم قیمت می زنیم - نسخه می خونیم - دستور می زنیم ... باید کار مردمو راه انداخت .
جوانادامه داد : تازه گفته " یه دارو رو اشتباه دادن . به جای کپسول بیوتین یه چیز دیگه دادن " .
نگاه کردیم به نسخه . دیدیم نوشته قرص بیوتین و ما درست داده بودیم .
قرص بیوتین با نام " ویتامین اچ " .
نسخه پیچ : ما درست دادیم . اون خواست بگه اگه جای دیگه بگیری معلوم نیست چی میدن .
(( این بود برخورد غیراخلاقی یک رقیب ))
خانم میانسال : آقای دکتر سلام . این دارو ( 6.3.3 ) اضافیه . میخوام پس بدم به جاش این دارو ( کپسول لیموترش ) رو بگیرم .
گفتم : نمیشه .
گفت : بندازم دور ؟؟؟
گفتم : نه . تا وقتی که تاریخ داره می تونی نگه داری .
گفت : پس بندازم دور ؟ این چه قانونیه از خودتون در آوردین ؟؟؟
گفتم : از خودمون در نیاوردیم .
گفت : پس از کجا در اومده ؟
گفتم : از وزارتخونه . قهر کرد و رفت .
آقای بیمار : قلم اول نسخه ام چیه که هیچ جا ندارن ؟
گفتم : سوکرالفیت . ما هم نداریم .
گفت : جایی سراغ ندارین ؟
گفتم : نه . توزیع نشده .
گفت : یعنی تولید شده و توزیع نشده ؟
گفتم : ما فقط با شرکت های پخش در تماسیم از تولید خبری نداریم .
گفت : گفتن تهران هست .
گفتم : ممکنه . شاید کم بوده فقط تو تهران توزیع کردن .
گفت : مشابه داره ؟
گفتم : نه .
گفت : برای چیه ؟
گفتم : برای زخمه .
گفت : زخم که ندارم . دکتر گفته " التهاب داری . اگه بخوری خوبه " .
گفتم : کاری نمی کنه . روکش برای زخم ایجاد می کنه شمام که زخم نداری .
گفت : پس اگه نباشه مهم نیست ؟
گفتم: نه .
گفت : یعنی چه دلیلی می تونه داشته باشه ؟ خودش گفته " زخم نداری " ؟
( ( سخن من اشتباه بود . این دارو برای پیش گیری از زخم گوارشی هم داده میشه . ))