بازدید امروز : 1064
بازدید دیروز : 421
کل بازدید : 1414051
کل یادداشتها ها : 2015
" یا قوی و یا عزیز "
امام سجاد غلامی داشت که اهل مراقبت از بطن و فرج بود .
غلام به امام گفت : چرا مردم را به شفاعت پیامبر مغرور می کنید ؟
بگذارید خودشان با عمل صالح خود را نجات دهند .
حضرت فرمود : آیا مغرور شدی به پاک کردن دهان و بطن و دامنت ؟
اگر فزع روز قیامت را درک می کردی می دیدی که هیچ پیمبری نیست مگر اینکه محتاج به شفاعت پیامبر اکرم است .
امام حسین در عاشورا تمام اصحابش را شفاعت ( دستگیری ) کرد .
لحظه جان دادن که سخت ترین اهوال است بر بالینشان حاضر شد و آن ها را پرواز داد .
شب قبل به همه گفت " بروید " تا کسی طلبکار نباشد .
هر که ماند خودش با رضایت خود مانده باشد تا وفاء را بتواند به آخر برساند و مقرب تر شود .
حبیب می دانست که بی حسین چیزی نیست
ظهیر هم
مسلم بن عوسجه همچنین .
لذا گفت : اگر هزار بار کشته شوم و زنده گردم دست از تو بر نمی دارم .
چنین است که انبیاء هر شب جمعه به کربلا می روند و بر سفره حسین می نشینند .
شیطان ذره ای نتوانست " باب شفاعت " را ببندد .
به امام سجاد گفت : دیدی خدا با پدرت چه کرد ؟؟
فرمود : صبر کن تا ظهر شود آنگاه خواهی دید که پیروز این جنگ کیست "