آمارو اطلاعات
بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 21
کل بازدید : 1416638
کل یادداشتها ها : 2015
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
نظر
خط خطی بود .
نوشته شده در تاریخ 94/12/22 ساعت 1:20 ع توسط دکتر بالتازار
بسم الله الرحمن الرحیم
دلیل تنگناهای اقتصادی ما بسته شدن درهای غرب به روی ما نیست .
بی توجهی به فقرا و نیازمندان عامل همه فشارهای مادی و معنوی ماست .
غرب گرداب است ... باتلاق است ... لجنزار است .
فرهنگ غربی یعنی اصالت انسان - اصالت لذت - اصالت سرمایه - اصالت سود .
پیرمرد در مورد نگهداری انسولین ابهام داشت .
گفت : بعضی ها میگن تو یخچال باشه بعضی ها میگن بیرون یخچالم میشه بمونه .
نسخه پیچ : هر دوش درسته . قبل از مصرف باید در یخچال باشه . حین مصرف می تونه بیرون باشه .
پیرمرد : حتی تابستون ؟
نسخه پیچ : آره . دمای خونه از 25 و 30 که بالاتر نیست . چون اینا مواد نگهدارنده دارن نگهش می داره !!! 
( مواد نگهدارنده فقط جلوی رشد میکروب ها رو می گیره و ربطی به دما و شرایط نگهداری نداره )
یه قلم از داروهای نسخه جوان رو نداشتیم .
ظاهرا این دوز در بازار دارویی هم موجود نیست .
برایش علامت زدیم تا از دکترش بپرسه .
جوان : کدوم دارومو ندادین ؟
گفتم : والزارتان 40 .
گفت : فارسی بگو بفهمم !!!
__________________________________
نسخه پیچ 1 در باره یکی از بیماران گفت : نگاه کن . فلانی هر روز داروخونه است .
نسخه پیچ 2 : آره . بعضی ها مشتری ثابتن . یه روز نیان مریضن !
نسخه پیچ : بازار ها شلوغه . چیزی هم نمی خرن ها . طرف 3 روز میره با 6 نفر آخرش هم یه دمپایی می خره !
گفتم : اونم به خاطر اینکه دمپایی پاره کرده .
نسخه پیچ : از بس مثل سگ پاسوخته راه رفته !
نسخه پیچ : آقای دکتر ! یه خانومی پرسیده " قرص اورژانسی ضدبارداری رو بی نظم خورده . قرص 1.5 میلی رو نمی دونسته یه دونه اش کافیه 3 ساعت بعد یه دونه دیگه خورده . امکان داره اختلال ایجاد بشه به جای جلوگیری از بارداری بارداری ایجاد کنه " ؟!!
( این سوال جا داره تو کتاب گینس چاپ بشه )
دو قلم از داروهای پیرمرد خونده نمیشد .
تکرار داروهای مصرفیش بود .
گفت : جعبه هاشو خونه دارم .
رفت و آوردشون .
پیرمرد با گلایه به بغل دستیش می گفت : داروهامو رفتم از خونه آوردم تا نسخه مو بتونن بدن . نوه من که کلاس اوله خطش بهتره ! ( از متخصص قلب )
_________________________________
نسخه پیچ : شربت معده مال 8 ماه پیش بود ( 8 ماه از انقضاش گذشته بود ) خوردم اثر کرد .
نسخه پیچ 2 : چه بدن گرسنه ای داری !
نسخه پیچ 3 : چه معده گرسنه ای !
پیرمرد که تازه سکته کرده بود اومد نسخه شو بگیره .
تا منو دید گفت : یه عمریه ما می اییم اینجا دکتر تکون نخورده - همون جوری مونده ... شما چی می خوری اینجا ؟
... دکتر به هیچکی نمیگه ( راز جوونیشو ) . ما که هر روز داریم آب میریم !
فرق است بین فقر و اظهار فقر .
پیامبر فرمود " الفقر فخری " ( افتخار من اینه که فقیر و محتاجم به ذات اقدس الهی )
خود را نیازمند دیدن به ذات بی نیاز عین توحید است اما اظهار فقر به بنده مذموم و زشت .
تنها در صورتی مجاز به درخواست هستیم که جان و آبرویمان در خطر باشد .
در حدیث آمده که شیعه حتی اگر بمیرد گدایی نمی کند .
ان الله جمیل و یحب التجمل ...
پیامبر لباس کهنه می پوشید اما تمیز .
لباس پاره می پوشید اما شسته .
سر و صورت را در آب می آراست عطر می زد شانه می زد مسواک می زد ... این بود تجمل .
اما عده ای تجمل را زندگی اشرافی تعریف کردند و غرق در شهوات خود شدند .
از رحمت خدا بدور باشند کسانی که خود را یک سر و گردن از عامه مردم برتر می خواهند .
^ 94/12/19
ان الله جمیل و یحب الجمال .... و فرق است بین جمال و تجمل ! جمال اصل زیبایی است و تجمل زیبانمایی ! با عرض معذرت از جناب دکتر به نظر می رسد صحیح روایت جمال باشد نه تجمل ... بازهم بررسی بیشتری بفرمایید ... با تشکر - بوستان ادب و عرفان
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْجَمَالَ وَ التَّجَمُّلَ وَ یَکْرَهُ الْبُؤْسَ وَ التَّبَاؤُسَ فَإِنَّ اللَّهَ إِذَا أَنْعَمَ عَلَى عَبْدٍ نِعْمَةً أَحَبَّ أَنْ یَرَى عَلَیْهِ أَثَرَهَا قِیلَ کَیْفَ ذَلِکَ قَالَ یُنَظِّفُ ثَوْبَهُ وَ یُطَیِّبُ رِیحَهُ وَ یُجَصِّصُ دَارَهُ وَ یَکْنُسُ أَفْنِیَتَهُ حَتَّى إِنَّ السِّرَاجَ قَبْلَ مَغِیبِ الشَّمْسِ یَنْفِی الْفَقْرَ وَ یَزِیدُ فِی الرِّزْقِ
امام صادق علیه السلام : خداوند زیبایى و خودآرایى را دوست دارد و از فقر و تظاهر به فقر بیزار است .
هرگاه خداوند به بنده اى نعمتى بدهد ، دوست دارد اثر آن را در او ببیند .
عرض شد : چگونه؟
فرمودند : لباس تمیز بپوشد ، خود را خوشبو کند ، خانه اش را گچکارى کند ، جلوى در حیاط خود را جاروکند ،
حتى روشن کردن چراغ قبل از غروب خورشید فقر را مى برد و روزى را زیاد مى کند وسایل الشیعه ج 5 ، ص 7 ، ح 5746
نوشته شده در تاریخ 94/12/14 ساعت 6:2 ع توسط دکتر بالتازار
بسم الله الرحمن الرحیم
نسخه پیچ ها داشتند در باره یه جانباز که داروهاشو می بره می فروشه صحبت می کردن .
نسخه پیچ 1: خوب چه اشکالی داره اشتغال زایی کرده - هم برای دکتر ( ویزیت داده ) هم برای ما .
نسخه پیچ 2: این شغلش چیه ؟
نسخه پیچ 1: شغلش همینه . شغل اول و دوم و سومش همینه - دارو فروشی .
بعد رو به نسخه پیچی که باجناق اون جانباز بود گفت : باجناق تو مصداق اینه که میگن باجناق فامیل نمیشه .
نسخه پیچ 3 : باید باجناقشو عوض کنه .
بعد ادامه داد : باید رودروایسی رو باهاش کنار بذاری . منم یه بار همین کار سرم در اومد . یه آشنایی که خیلی باهاش رودرواسیی داشتم اومد و نسخه شو داد و گفت به جای داروهام فارماتون بده . با خودم گفتم اگه یه بار کار غیرقانونی بکنم همیشه باید بکنم . گفتم نمیشه . خیلی بهش برخورد دیگه هم نیومد داروخانه ما ... مرگ یک بار شیون هم یک بار .
نسخه پیچ 3 : اینا 1 درصدن که دارن بقیه جانبازا و خانواده شهدا رو بدنام می کنن .
جوان : مسئول داروخونه کیه ؟
گفتم : کارتون چیه ؟
گفت : اینو ( دستمال مرطوب کودک ) خریدم تاریخ گذشته است . برچسب روش چسبوندن که دیده نشه . پوست بچه ام حساسیت داده .
بعد بلند بلند گفت : داروخونه به این مهمی باید تاریخ گذشته به مردم بفروشه ؟
یکی از بچه ها رو فرستادم رسیدگی کنه.
رفت و برگشت و گفت : الکی جو می داد . اون تاریخ تولیدش بود . تا 2018 وقت داشت . وقتی نشونش دادم وای نایستاد - رفت .
نسخه پیچ : نیومد پیش مردمی که سر و صدا کرده بود و به ما تهمت زده بود عذرخواهی کنه ؟
نسخه پیچ 2 : نه بابا در رفت .
پیرمرد وقتی شنید که باید 200 هزار تومن پول بده گفت : چرا ؟
نسخه پیچ : داروش ( زیپمت ) آزاده .
پیرمرد : آزاد میخوام چیکار ؟ اسمشو بنویس شاید جای دیگه دولتی بگیرم . رفته بودم داروخونه دیگه به من گفتن بیام اینجا که دولتی بگیرم . خانم دکتر فکر نمی کنه ... مردم روی گنج نشستن ؟
نسخه پیچ : دکتر تجویزشو می کنه . اون که نمی دونه قیمت دارو چنده . یا کدوم دارو بیمه ایه .
یکی از عجایبی که من در این سال ها دیدم نسخه ای بود از یه جراح دندان پزشک ( شماره نظام حدود 9500 ) که شیاف دیکلوفناک نوشته بود
و به جای نوشتن Supp نوشته بود Shiaf !!!
نسخه پیچ 1 : برای گرفتگی کمر چی بدیم ؟ آمپول میخواد .
گفتم : بگو قبلا آمپولشو ( متوکاربامول ) زده - اگه زده بود بهش بده وگرنه نه .
نسخه پیچ 2 : اگه دروغ بگه چی ؟
گفتم : اون دیگه گردن خودشه .
نسخه پیچ 2 : گردنش نیست که کمرشه !
گفتم : به کی رای دادی ؟
نسخه پیچ : من رای ندادم . انگشتمو کثیف نکردم !
گفتم : مادرت چی ؟ برادرت چی ؟
گفت : برادرم هم نداد ولی مادرم رای داد .
پدرش مرحوم شده بود .
گفتم : پس مادرت نتونست خوب تربیتت کنه .
گفت : مادرم به من گفت بیا بریم رای بدیم . تا در مسجد هم باهاش رفتم ولی رای ندادم .
گفتم : مادرتو دور زدی ؟ انگشتتو کثیف نکردی ولی لکه ننگ رو پیشانیت موند .
یه جوان از آشناهای یه نسخه پیچ قدیمی ما اومد داروخونه و سراغ آشناشو گرفت .
گفتم : از اینجا رفته .
گفت : چند تا آمپول بده بزنم برای سرماخوردگی .
گفتم : آمپول نیاز نداره . سرماخوردگی دوره اش باید طی بشه .
گفت : نروبیون می زدم حالم بهتر می شد .
گفتم : ربطی نداره . مایعات بخور .
گفت : آنتی هیستامین چی ؟
گفت : تاثیری در درمان نداره .
گفت : آمپول چرک خشک کن چی ؟ فلانی بهم می داد .
گفتم : نه
گفتم : نه . پس دیفن هیدرامین بگیر و سرم شستشو .
در سال هایی نه چندان دور یکی بود که مثل طوطی تکرار می کرد " دوم خرداد - پیام دوم خرداد "
الانم یکی پیدا شده که میگه " پیام سال 92 و افراط و تقابل و ... "
چرا ؟؟؟
چرا چنین توهم هایی در یه فرد پیدا میشه ؟
یکی از بچه های داروخونه می گفت : همکارم کاندید شده برای یکی از حوزه های حومه نطنز . گفته هر کی بره بهش رای بده کرایه رفت و برگشت و ناهار روز جمعه رو به عهده گرفته و 50000 تومنم پول میده . یکی گفت : اگه تو همین قم باشه من حاضرم ولی این همه راه رو نمیرم . این رفتارها از یه شخص زشته ولی اگه از یک ائتلاف و یک جبهه سر بزنه به مراتب زشت تره .
^ 94/12/12
اینکه تو یکی از حوزه های دولت آباد یکی بیاد به همه رای دهندگان بگه اگه به هاشمی رای ندین یارانه هاتون قطع میشه .
اینکه بعد از فروکش کردن جمعیت در ساعت 12 شب تو شهرک شهید محلاتی یکدفعه سیلی از مردم بریزن و تا ساعت 2 شب همه به لیست امید رای بدن .
موقع ذکر گفتن هم هدف ما " خود ذکر " است نه " همنشینی با مذکور " .
^ 94/12/12
نوشته شده در تاریخ 94/12/11 ساعت 7:52 ص توسط دکتر بالتازار
یا حی و یا قیوم
خانم جوان قطره هالوپریدول ( آرامبخش ) خرید و از من پرسید : دستورش چیه ؟
گفتم : دستورش موردیه و بستگی به بیمار داره . پزشک باید مقدار مصرف رو بگه .
گفت : دکتر گفته 10 قطره . زیاد نیست ؟ ضرر نداره ؟!
_________________________________
خانم جوان داروهاشو تحویل گرفت ( آمپول بیوتین و آمپول ب پانتن )
از من پرسید : اینا رو چه جوری بزنم . قاطی کنم ؟
گفتم : دکترت تو نسخه چیزی ننوشته .
گفت : دکتر گفته یکی در میون بزن !!!
( پس چرا می پرسی ؟؟؟ )
قبول باشه از همه .
رفتیم و رایمونو انداختیم تو صندوق .
خدا قبول کنه .
انشاء الله قاطبه 378 نماینده بهارستان انسان های خدومی باشن و همچنین مجلس خبرگان .
94/12/7
خانمی بستری در بیمارستان که دخترش بعنوان همراه کنارش بود با اون وضعیت رایش رو داد و گفت : " وظیفه شرعیمونه . به خاطر کشورم . به خاطر خون شهدا "...
شرم باد بر کسی که با رای این مردم بیاد بالا و به خون شهدا خیانت کنه .
2 تا جوون اومده بودن پیشم . یکیشون صحبت می کرد .
سرم می خواست .
هر چه براش دلیل می آوردم که سرم لازم نیست قانع نمی شد .
وقتی رفتن با اخم پرسیدم : این سرمو کی فرستاده پیش من ؟
نسخه پیچ 1 : من فرستادم . گفت یک سوم دو سوم میخوام گفتم دستی نداریم گفت پایی بده !
گفتم : این بی ادب رو باید می فرستادی پیش من ؟؟؟
نسخه پیچ 2 : بی ادب نبود . طناز بود !
جوانی اومد و ترامادول می خواست .
نسخه پیچ : نسخه میخواد .
جوان : مریضم .
نسخه پیچ : مریض نسخه باهاشه . برو - درمانگاه بغل - دکتر بنویسه .
دقایقی بعد جوانی اومد داروخونه و گفت : چرا هر چی معتاد عملیه می فرستین درمانگاه ؟
( ظاهرا دکتر درمانگاه بود )
نسخه پیچ : ما نفرستادیم که بنویسین . گفتیم معاینه کنین اگه لازم داشت بنویسین . بالاخره کار پزشک همینه .
جوان : کار پزشک همینه ؟؟؟
با قهر ما رو ترک کرد .
نسخه پیچ 2 : ما که تشخیص ندادیم معتاده . اگه این توانمندی رو داری براش ننویس !
مرد میانسال دیازپام 10 می خواست .
گفتم : نسخه ایه . برای چه موردی میخوای ؟
گفت : بخوابه .
گفتم : دیازپام برای خواب نیست .
براش ملاتونین نوشتم. پرسید : کار دیازپامو می کنه ؟!
نسخه پیچ : می کنه ولی شدت و ضعف داره .
دوباره اومد پیشم و گفت : 2 دونه دیازپام می دادی آزمایش کنیم . 3 روزه نخوابیده . دکتر هم بردیم - روانپزشک - دکتر ! دیازپام برای خواب نیست ؟ پس چی خوبه ؟
گفتم : همونی که نوشتم
گفت : 2 دونه نمی تونستی بدی خونه باشه ؟!!
شبهه :
آیا امام خمینی معصوم بود ؟ احیانا اشتباه نکرد ؟
آیا رهبر اشتباه نمی کنه ؟ حالا که اشتباه محتمله چرا ما باید تابع ولی فقیه باشیم ؟؟؟
1) هر کسی از بنی بشر حاکم باشه این احتمال خطا هست . نتیجه این فکر اینه که ما اصلا نیازی به حاکم نداریم .
2) یه جراح حاذق هم تو 30 سال کارش چندین هزار عمل انجام میده و ممکنه 20-10 تا خطا هم داشته باشه . آیا به خاطر این احتمال ما بیمارمون رو به او نمی سپاریم ؟
3) خداوند می فرماید *" و من یتق الله یجعل له مخرجا " *. تقوا راه برون رفت از مشکلات و فتنه ها را به فرد متقی نشان می دهد . کسی که بنا دارد به عمد حتی مکروهی را انجام ندهد قطعا از این حمایت الهی برخوردار است .
4) جمهوری اسلامی با دمیده شدن روح اسلام در کالبد جمهوریت شکل گرفته . آیا پذیرفتنی است در راس چنین حکومتی یک اسلام شناس خبره نباشد ؟
جوان داروشو که گرفت از من پرسید: یه برگه استعلاجی دارم مهر داره . شما برام می نویسین ؟
گفتم : پزشک باید بنویسه .
گفت : شما نمی نویسین ؟ میخوام خطش دکتری باشه .
نسخه پیچ : ما خطمون داغونه .
جوان : همون دیگه . میخوام دکتری باشه .
نسخه پیچ : نه . از اون ور داغونه !
گفتم : خط ما خوبه . دکتری نیست .
جوان خندید و رفت .
نسخه پیچ : خواستم از زیرش در برم گفتم خطمون داغونه گفت چه بهتر !منم گفتم از اون ور داغونه .
نسخه پیچ 1 داشت در باره یکی از دکترای اطفال صحبت می کرد : می دونی چند تا مریض می بینه از 4 بعد از ظهر تا 4-3 صبح ؟ نسخه پیچ 2 : این مزه پول زیر دندوناش اومده . هر مریضی که می بینه یه خلال می زنه انگار گوشت خورده !
نوشته شده در تاریخ 94/12/7 ساعت 2:43 ع توسط دکتر بالتازار
بسم الله الرحمن الرحیم
تلفن چی تا گوشی رو برداشت وصل کرد به من و گفت : دکتر ! گوشی رو بردار سوال ضروری داره .
گفتم : از کجا فهمیدی سوالش ضروریه ؟
سرم شلوغ بود . تلفن رو ور نداشتم .
نسخه پیچ بغلیم گوشی رو برداشت .
خانمی پشت خط بود .
خانم گفت : من 35 سالمه . شوهرم می گفت " چرا اینقدر رو مخ من میری " منو برد روانپزشک . یه داروهایی می خورم که رو مخ شوهرم نرم !!! آلپرازولام و الانزاپین و ... 6 ماه بعد میخوام باردار بشم .
ادامه : این داروها رو بچه تاثیر نداره ؟
نسخه پیچ : نه . 2 هفته از قطع دارو که بگذره اثرش میره ... گفتم که ضرری نداره ... از راه کلیه از راه کبد دفع میشه ... از بدن خارج میشه . نه مشکلی نداره .
تلفن رو گذاشت و تو 2 دقیقه شرح ماجرا رو داد .
گفتم : ول کن نبود ؟ تو که یه ربع داشتی باهاش چک و چونه می زدی !
10 هزار کودک پناهجوی سوری در اروپای متمدن گم شدند ... دقت کنید کشته نشدند . نمردند . دزدیده شدند !!!
شاید یکی بخواد بگه من دوست ندارم رای بدم . حق خودمه . نمیخوام استفاده کنم . ( هر چند هم حقه و هم وظیفه ) .
خوب . دشمن چی ؟ وقتی بر کشورت مسلط شد بین تو و دیگران فرقی میذاره ؟؟؟
جانباز که یک پا نداشت و به عصایش تکیه کرده بود از مقررات جدید بیمه ایران ناراضی بود .
دیگه داروهای خارجی کلا از تعهد بیمه خارج شده بود .
خواست با مسئول خرید ما صحبت کنه .
هر چی صداش زد نیومد .
جانباز : انشاءالله با حسن روحانی محشور بشه . میگه مرغ یه پا داره . ما رو کشوند اونجا - خودش نیومد . بدین داروهای شوهرمو !!!
آقا : بچه ام 10 ساله است . جسارتا گوشه چشمش قی می کنه .
براش سولفاستامید 20 درصد نوشتم .
خرید و اومد پیشم و پرسید : این آنتی بیوتیک هم هست یا فقط استریله ؟!!
( استریل یعنی عاری از میکروب نه استریل کننده . همه قطره های چشمی استریلن ولی خواصشون فرق داره : ضد التهاب . مسکن . ضد حساسیت . ضد ویروس . ضد باکتری . مرطوب کننده . نشان دهنده جسم خارجی . ضد قرمزی . بی حس کننده . گشاد کننده مردمک . کاهنده فشار چشم . )
نظر
سال 88 ... نسخه پیچ : رفتم رای بدم . می خواستم بنویسم امام زمان . بعد نمی دونم چطور شد که نوشتم روحانی !!!
( واقعا چقدرم روحانی تو فکر و عمل به امام زمان شبیهه !!! )
من نمی دونم این کتابای اطلاعات دارویی رو برای کی چاپ می کنن .
برای مریض ؟
برای مامان بابای مریض ؟
برای من داروساز ؟
برای پزشک ؟
برای کی ؟
چرا باید خانم دکتر فوق تخصص آلرژی آسم و ایمونولوژی برای بچه یک ساله داروی سینگولیر 5 ( ملوکاست ) بنویسه . در حالی که در کتاب برای بچه 6 سال به بالا تعریف شده است .
جوان : یه شربت کوآموکسی کلاو بدین .
فروشنده : شماره اش ؟
گفت : نمی دونم .
فروشنده : من نمی تونم بدم . شماره شو بگو هر چی شما بگی میدم .
جوان به خونه زنگ زد و با خانمش صحبت کرد : میگه هر چی شما بگی .
بعد گفت : پایین پایینه شو بده .
فروشنده رفت و یه شربت آورد .
جوان : این چنده ؟
فروشنده : 228 .
جوان : بالاترش چنده ؟
فروشنده : 457 .
جوان : متوسطشو بده !!!
بیمار : آموکسی کلاو و آموکسی سیلین و ... بده خونه باشه !
فروشنده : آدم نباید 3-2 نوع آنتی بیوتیک بخوره . یه نوع می خوره .
بیمار : پس همون کو آموکسی کلاو کافیه ؟
فروشنده : اونم دکتر باید برات تجویز کنه . نه خودسر بگیری بخوری .
بیمار : هر دوشو بده من یه نوعشو مصرف می کنم ! آزیترو هم میخوام بخورم !
فروشنده : با هم سنگین میشه معده رو می پوکونه .
نسخه پیچ 1 زیر لب زمزمه می کرد : می دونی دوست دارم قد یه دنیا - قد اون ستاره های آسمون ها - پا به پای تو میام هر جا که باشی ...
نسخه پیچ 2 : الان دکتر میگه " اینا چی میگن ؟ " .
نسخه پیچ 1 : تا حالا کسی به دکتر نگفته دوست دارم . خودشم تا حالا کسی رو دوست نداشته به جز شکم . اینا رو دکتر در وصف قابلمه باید بخونه ! من و قابلمه ... شرح حال من و قابلمه ... در فراق قابلمه !!!
دکتر اینا رو در وصف قابلمه می خونه . بعد که غذا داره تموم میشه میگه " بمون بمون بمون تو ای آروم جونم " ... یه جاهایی هم چشمش اشکبار میشه !!!
تلفن :
مرد جوان : کوآموکسی کلاو برای بچه 18 ماهه است ؟
گفتم : برای هر سنی می تونه تجویز بشه . ماده موثره اش همون آموکسی سیلینه .
گفت : کوآموکسی کلاو 156 منظورمه . میخوام نبرمش دکتر !!!
ما ایرانیا که خدای نرم افزاریم چرا باید هنوز مثل عقب مونده ها کپی شناسنامه یا کارت ملی یا کارت طلایی بیمه مکمل رو به نسخه منگنه کنیم ؟؟؟
شب و نصف شب مریض رو بفرستیم دنبال کپی . چرا بیمه ها یه تکونی به خودشون نمیدن ؟؟؟
کجای دنیا سابقه داره که بدون مشورت باهات اسمتو تو لیستی بذارن که سمت و سوی سیاسی و هدف ها و آرمان هاش 180 درجه باهات متفاوته ؟؟؟
پ ن : اعتراض بعضی چهره های اصولگرا و اعلام بی اطلاعی از گنجاندن اسمشون تو لیست به اصطلاح " اصلاح طلبان " .
بیچاره مردم تهران . مسئولیتشون خیلی سنگینه .
کجای دنیا سابقه داره که برای انتخاب 35 نفر باید بین 1100 اسم اکثرا ناشناس حیرون بمونی ؟
تازه به این شیوه زشت ثبت نام افتخار هم بکنن و بگن این نشانه اقبال مردم به انتخاباته ؟
پ ن : به نظر من هدف از این سهل گیری در ثبت نام ریزش بی سابقه و مانور دادن بر روی اون بود . همچنین سردرگمی مردم در انتخاب و رای آوردن افراد بد سابقه قاطی افراد خنثی و سایرین بود .
دشمن اگر می توانست و حرفش برش داشت انتخابات را تحریم می کرد همانطور که چند سال پیش دشمنان خارجی و دوست نمایان داخلی این کار را کردند و موفق نشدند .
پس ما نه تنها یک صدا و با صلابت در انتخابات شرکت می کنیم بلکه با انتخاب اصلح پوزه دشمنان دین و دنیامان را بر خاک می مالیم.
94/12/5
دشمن می داند تحریم کارساز نیست پس با حمایت از جریان دنباله رو غرب میخواهد با نفوذ در مراکز حساس حاکمیتی از درون ما را به دگردیسی و تهی شدن از انگیزه های الهی سوق دهد .
صحبت انتخابات بود .
نسخه پیچ اولی : من که تا حالا رای ندادم . تو چرا میری رای بدی ؟
دومی : منم دفعه قبل رفتم رای بدم خواستم به امام زمان رای بدم ! بعد نمی دونم چه جوری شد که نوشتم " روحانی " !
( اسم اینا رو میشه گذاشت دانشجو یا روشنفکر ؟؟؟ ... یهویی !!! )
اولی : کلا خیلیا هستن که میرن یه چیز دیگه رای بدن بعد یهویی رای میدن "روحانی " یا " احمدی نژاد " رای میاره !
نوشته شده در تاریخ 94/12/5 ساعت 10:49 ص توسط دکتر بالتازار
بیمار : یه چرک خشک کن میخوام . پودریه .
نسخه یپچ : چه چرک خشک کنی ؟ اسمش چیه ؟
بیمار : از این پودرا ... !
( فرهنگ مصرف داروی ما صفره - صفر . )
___________________________
بیمار : قرص انگل میخوام .
نسخه پیچ : چه قرصی ؟ هر انگلی قرصش فرق می کنه .
بیمار : مال بچگونه است !
ینی چی فرهنگ مصرف دارومون صفره ؟سلام - حضورپنهان .
یعنی عامه مردم ( اعم از درس خوانده و نخوانده . دانشگاهی و غیره ) در زمینه مصرف دارو اطلاعات لازم را ندارند .
از مصرف خودسرانه دارو هیچ باکی ندارند .
خانم جوان : قرص لاغری دارین ؟ .
فروشنده " فرمولاین " رو معرفی کرد و گفت : این آلمانیه . خوبه .
خانم : شما تضمین می کنید ؟
فروشنده : آره .
صداشونو شنیدم و آروم گفتم : دارو با گارانتی دیده بودی ؟
نسخه پیچ : اوهو . داروخونه ما مد کرده !
فروشنده رو صدا کردم و گفتم : تضمین می کنی ؟ مگه تاثیر دارو هم تضمین داره ؟
حرفشو عوض کرد و گفت : من گیاهی بودن دارو رو تضمین کردم !
جانباز صداشو بلند کرد : باید پول بدیم چون خارجیه ؟ بازیکن فوتبال میره زمین 1 میلیارد می گیره . جانباز باید برای داروهاش پول بده . دلم خوش است که نامم کبوتر حرم است .
خانمی میانسال ناراحت شد و گفت : خوب نمی رفتی .
جانباز : نمی رفتم تو چیکار می کردی ؟
خانم : نمی رفتی هم همون می شد که رفتی . منت سر ملت میذاری ؟
جانباز: منت سر دولت میذارم .
خانم : نه . منت سر مردم میذاری . برای ناموس خودت رفتی .
( نگاه کردم بینم این خانم چه سر و وضعی داره . دیدم چادری و سنگینه .
البته از حرفش که " برای ناموست رفتی " پیدا بود که با اصل دفاع مقدس مشکلی نداره . با طلبکاری و هیاهو و ... مخالفه . )
جوان : کوآموکسی کلاو 625 بدین ... دوره اش چند روزه ؟!
فروشنده : نمی دونم . دکترتون باید بگه .
جوان : من سینوس هام عادت کرده ! 2 ورق بدین .
خرید و پرسید : 6 ساعت یه باره ؟
نسخه پیچ : نه . 8 ساعته است .
رفت بیرون و برگشت و گفت : 2 ورق دیگه هم بدین !
( این طرز مصرف دارو در ایرانه ! )
فروشنده برای آموزش بیمار سوند رو از پوشش در آورده بود .
البته با دستمال کاغذی اونو گرفته بود !
اومد پیشم و گفت : دکتر اینو تا کجا باید فرو کنه ؟!
گفتم : این استریله ؟ چرا بازش کردی ؟
دیدم داره با دستمال کاغذی پاکش می کنه !
گفتم : با دستکش استریل باید استفاده بشه . پرستاری - بهیاری - کسی که وارده باید بیاد خونه براشون بذاره و به اونا یاد بده .
جوان داروشو که گرفت از من پرسید : یه برگه استعلاجی دارم مهر داره برام می نویسین ؟
گفتم : پزشک باید بنویسه .
گفت : شما نمی نویسین ؟ میخوام خطش دکتری باشه .
نسخه پیچ : ما خطمون داغونه .
جوان : همون دیگه . میخوام دکتری باشه .
نسخه پیچ : نه . از اون ور داغونه !
گفتم : خط ما خوبه . دکتری نیست .
جوان خندید و رفت .
نسخه پیچ : خواستم از زیرش در برم گفتم خطمون داغون گفت چه بهتر ! منم گفتم از اون ور داغونه .
نسخه پیچ : من یه مطلب کاملا عقلی میگم . شما خودتون قضاوت کنین . من دکترای فیزیک دارم یا روابط بین الملل یا هر چی . چرا من باید 50-40 تومن هزینه کنم که برم مجلس ؟ که برم به مردم خدمت کنم ؟ که آیا رای بیارم یا نیارم ؟ پس بدونین که همش برای منافعه . اونی هم که کمک می کنه همینطور . میخواد فردا که این رای آورد جایی براش جبران کنه .
گفتم : فلانی ! تو مال زمانی هستی که پوست گراز به خودشون می بستن و تو غاز زندگی می کردن . گفت : پوست گراز نبود . برگ انجیر بود !
( مگه میشه بدون حکومت ؟ ما تو داروخانه که 40 تا نیرو داریم از رییس بی نیاز نیستیم .
من رای نمیدم چون ممکنه اون فرد بره بالا و بخوره و ... !!! این هم شد دلیل ؟
مسئولیت ما سنگینه . مسئولیت خواص از ما هم سنگین تره )
نوشته شده در تاریخ 94/12/1 ساعت 10:48 ص توسط دکتر بالتازار
نسخه پیچ : دکتر بالتازار چوپان راستگو !
گفتم : من به داشتن چنین بزهایی افتخار می کنم .
بعد ادامه داد : منم چوپان دروغگوام ! .
( یعنی دروغ گفتم که تو راستگویی . )
اگه دروغ بگم ؛ باید منتظر باشم یک دروغ بهم گفته بشه - مادر یوسف
بیماری اومد پیشم و گفت : آقای دکتر ! ببخشید . من یه سفتریاکسون 1 گرم زدم .
انگار خوب قاطی نشده بود چون تو شیشه اش پودر بود ...
نکنه همه رو آب مقطر زده ؟! چون درد هم نداشت !
دکتر ارولوژ تو نسخه ای نوشته بود : دایمتیکون یا پانکراتین ... با هر غذا یکی !
( آخه این دو دارو چه ربطی به هم دارن ؟ )
این تبلغ رو تو تلویزیون دیدم " ایران زیبا رو بگردیم . نوروز 95 ... پویش مردمی تحریم سفر به کشورهای حامی داعش : ترکیه - امارات "
صد در صد موافقم .
94/11/25
اونایی که کلا به اون ور غش کردن شیر فهم بشو نیستن - * کمیل *
بله . اونایی که کلا دنیا اومدن برای خوش گذرونی که این چیزا تو سرشون فرو نمیره .
ولی هنوز هستن کسانی که وجدانشون کاملا نمرده .
چی شد داداش ؟؟؟ فتیله برجام هم پایین کشیده شد . تموم شد رفت ؟
آخرش چی شد این بازی ؟ چند چند شدیم ؟ من دقیقه نود خوابم برد .
باختیم... - شمس الظلام
سیـــــــــــــــــــــــــــــــاه بازی بود - ?عطرحرم?
2 سال سیاه بازی آمریکا و اسراییل و اذناب داخلیشون
س : چه کسانی از بی خبری مردم سود می برند ؟
ج : کسانی که مذاکراتشون محرمانه است .
فکت شیتشون محرمانه است .
حتی قراردادهاشون محرمانه است .
کلا سکرتن دیگه .
بیمار جانباز وقتی داروهاشو گرفت برای نسخه یپچ دعا کرد : انشاء الله بری کربلا و سوریه .
نسخه پیچ : سوریه خطرناکه .
جانباز : سوریه بری شهید میشی . کار دیگه ات که نمی کنن که . مثل مکه نیست که .
نسخه پیچ : عوارض ساختمانی برامون اومده بود 800 هزار تومن به خاطر بهمن ماه 200 هزار تومن گرفتن .امسال باید برم راهپیمایی به خاطر این !
گفتم :30 درصد تخفیفو بنرشو دیدم . نه اینقدر .
ادامه داد : پدرم هر سال میره . حتی اگه دهات هم باشه میاد تا شرکت کنه . به خاطر هلی کوپتر دیدن .
بعد ادامه داد : گل که می پاشه از اون لحظه خوشش میاد !
بعد ادامه داد : گل که می پاشه از اون لحظه خوشش میاد !
داشتم می نوشتم .
گفت : ننویس .
گفتم : طنزه دیگه . منم که طنز نویسم
94/11/21
نسخه پیچ 1 : از الان تا 1 هفته همش 22 بهمنه . دیگه تلویزیون هیچی نداره .
گفتم : 22 بهمن از ایام الله است . تو قران هم اومده که " فذکرهم بایام الله " .
گفت : زمان پیامبر هم 22 بهمن بود ؟؟؟
گفتم : هر پیامبری و هر قومی ایام الله داشتن . مثلا حضرت موسی ع روز عبور از دریای سرخ و غرق شدن طاغوت زمان براشون یوم الله بود
94/11/21
نوشته شده در تاریخ 94/11/27 ساعت 1:10 ع توسط دکتر بالتازار
دخترم تب داشت . خیلی غذا نمی خورد .
برای خنک شدنش بهش عرق شاتره دادم .
هی می گفت : دارم آتیش می گیرم .
خواهر خانمم که در طب سنتی سالها کلاس رفته بود گفت : شاتره گرمه . نباید می دادی .
گفتم : پس چرا همیشه در کنار کاسنی شاتره هم تجویز میشه ؟
گفت : به خاطر اینکه سردی زیادی کاسنی رو بگیره .
( این مطلبو برا این زدم که بدانیم تجویز بدون داشتن اطلاعات کافی کار معقولی نیست . )
94/11/24
نظرات مختلف در باره شاتره هست : 1 - معتدل 2 - خنک ( بین معتدل و سرد ) 3 - گرم ( درجه 1 و 2 )
برادرم که خودش به خاطر گرمایی بودن خانومش درگیر این مسائل بود گفت : ولش . آدم همون قرص بخوره بهتره از دست اینا .
گفتم : تک و توک پیش میاد که تناقض باشه .
گفت : وقتی بین علماء اختلافه آدم باید به اکثریت مراجعه کنه یا احتیاط کنه ؟
شیخ حسن : " بزرگترین دستاورد برجام این بود که پروژه ایران هراسی شکست خورد ... مردم جهان دیگر از ایران نمی ترسند "
94/11/22
( این سخن یعنی بزرگترین دستاورد ما از برجام باد هواست .
کدام مردم از ما می ترسیدند ؟
مردم آمریکای لاتین ؟
آفریقا ؟
آسیای شرقی ؟
غرب آسیا ؟
آسیای میانه ؟
کشورهای اسلامی ؟
کدام مردم ؟؟؟ )
- قلمدون
( مردم آمریکا از ما می ترسیدند ؟
مردم اروپا ؟
دیگه نمی ترسند ؟
دیگه تحت تاثیر غول های رسانه ای یهود نیستند ؟
یعنی خنده های ظریف جناب ظریف تونسته وجهه ما رو تو نظر اونا خوب کنه ؟؟؟ )
نسخه پیچ 1 : همیشه استرس داشتم که روز عروسی چقدر باید بدوم .
روز عروسی دیدم که اطرافیان بیشتر از خودت باید بدون .
ما عروسیمون با خرید و همه چیز 30 میلیون تومن خرج شد .
12 تومنش ( عمده اش ) شام بود البته پدرخانوم پولشو داد .
بعد رو به من کرد و گفت : شما چی ؟ شام دادین ؟
گفتم : آره .
گفت : ما رو دعوت نکردی .
گفتم : شمال بود .
گفت : عجب خائنی هستی . دونتو پیش ما می خوری و تخمتو جای دیگه میذاری .
بعد ادامه داد : یه چیز جالب اینه که از وقتی عروسی کردم حقوقم خیلی رفته بالا .
2 تومن رفته بالا - هر چند که خانوم همه شو خرج می کنه .
نسخه پیچ 1 : خلاصه عروسی به خیر و خوبی تموم شد .
نسخه پیچ 2 : و دعواها شروع شد .
نسخه پیچ 1 : هه هه هه دعواها با قسط ها .
جوان : یه سرم بده .
نسخه پیچ 1 : سرم با نسخه است .
جوان : ها ؟؟؟
نسخه پیچ : یه سری داروهاست که با نسخه تحویل میشه .
جوان رفت .
نسخه پیچ 2 : خیلی گنده بود .
نسخه پیچ 3 که داشت شامپوها رو می چید گفت : نگاه کردم ببینم کیه دیدم یه نر قوله .
نسخه پیچ 1 : بدنساز بود . دکتر اینا همش با آمپوله ها . خوشم نمیاد از اینا .
تو تاکسی نشسته بودم .
راننده داشت با سرنشین جلویی صحبت می کرد : یه روز یه کارگر سوسیس و کالباس سازی سوار تاکسیم شد . بهش گفتم " تو رو به خدا یه سوال ازت می پرسم راستشو بگو . واقعا خودت از این محصولاتی که درست می کنین می خوری ؟ " گفت نه . مرغ که میاد یه چنگال میندازیم توش تا اندام های داخلیش رو جدا کنیم بعد میره تو دستگاه خونابه اش یه سمت و استخونش یه سمت . گوشتشم چرخ میشه . این تازه محصول خوبمونه . ( کیفیت بالا )
( کیفیت بالا )اما آخر ماه که میخوایم نفری 2-1 کیلو کالباس ببریم خونه دستگاه ها رو می شوریم و سینه مرغ می ریزیم توش . تا محصولشو بتونیم ببریم خونه .
نسخه پیچ : دکتر ! یه سوال . این سرم قند و نمک نیم نوشته ما یه لیتری داریم نصفش مورد استفاده قرار نمی گیره - باید بریزه دور . آیا درسته پول اون نیم لیتر رو از مریض بگیریم ؟؟؟
گفتم : از دکتر @ ( موسس ) بپرس .
گفت : دکتر که میگه " خوب نصفه رو دور نریزه " .
بیمار که داروهاشو دید گفت : از این قرصا کوچکترشو ندارین ؟ من زخم معده دارم !!!
( ریزی و درشتی قرص تاثیری نداره )
دوستی داشتم می گفت : رفتم تو یه شهر کوچیک برای تبلیغ .
شب جمعه ای بود . گفتم برم زیارت اهل قبور . دیدم اکثر قبر ها متعلق به جووناست .
گفتم " باید این مردم گناه بزرگی مرتکب بشن که اینقدر مرگ جوون در اونا زیاده " .
یکی از مردم شهر که مومن بود گفت " این مردم یه اخلاق بد دارن و اون اینه که تو عصبانیت به خدا و پیغمبر فحش میدن " . معاذ الله .
2 سال پیش دچار سنگ کلیه شدم ( به خاطر نشستن طولانی و کم خوردن آب )
برادر خانمم که تو طب سنتی سررشته ای داره گفت : روزی 20 گرم خارشتر رو بجوشون و ده روز بخور . خوردم و خیلی نتیجه ای ندیدم . سنگ هنوز دفع نشده بود .
بهش زنگ زدم .
گفت : اگه گرمیت نمی کنه می تونی روزی 1 و نیم لیوان بخوری و 5 روز دیگه هم ادامه بدی .
گفتم : من که هر چی مطالعه کردم تو اینترنت خارشتر رو سرد معرفی کرده بودن .
گفت : تو اینترنت اینقدر چرت و پرت نوشته که نگو ...
جوان که فیش پرداختیش را دید پرسید : دفترچه آزاده ؟!!
نسخه پیچ : دفترچه آزاد نیست . داروش آزاده .
همه با هم در راهپیمایی 22 بهمن شرکت می کنیم که خداوند فرمود : لئن شکرتم لازیدنکم.
وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِى لَشَدِیدٌ
و یاد کن موقعى که اعلام فرمود پروردگار شما که هرآینه اگر شکر کردید، من براى شما زیاد می کنم و هرآینه اگر کفران کردید، محققاً عذاب من شدید و سخت است.
نوشته شده در تاریخ 94/11/21 ساعت 10:34 ع توسط دکتر بالتازار
یا حی و یا قیوم
پیرزن : آقای دکتر ! قرص قند های منو خارجی بدین . من معده ام از بین رفته از بس از این گچ ها خوردم !!!
نسخه پیچ : طبق دستورالعمل جدید هیچ قرص خارجی نمی تونیم بدیم مگر با تجویز متخصص و بعد از تایید .
پیرزن : من که نمیخوام دارو خارجی بخورم . من معده ام زخمه . این داروها مثل گچ میره روی زخم می شینه . پس چرا دارو خارجی می خورم این طور نیست ؟ برن خودشونو اصلاح کنن . برن داروهاشونو اصلاح کنن .
پیرزن : من میرم شکایت می کنم . به بالاترش شکایت می کنم .
چرا من مادر شهید باید این موقع شب بیام ؟ دخترم بیرون در واستاده . میگه به من نمیدن ...
الان شما در مقام تایید این هستید که قرص ایرانی بده ؟ یا خیر صرفا نقل خاطرس؟سلام - حضورپنهان .
سلام بر شما . صرفا نقل خاطره است .
بیمار کلاریترومایسین نسخه رو نخواست چون خارجیشو ( کلاسید ) نداشتیم .
موقع گرفتن داروهاش پرسید : ایرانیش کیفیت داره ؟
نسخه پیچ : باید یه حداقل رو داشته باشه که تولید بشه .
بیمار : چنده ؟
نسخه پیچ : 4000 تومن . خارجیشم 49000 تومن .
بیمار : اووووووووووووو
نسخه پیچ : کیفیت دارو که به قیمتش نیست .
بیمار : بدین .
نسه پیچ تو قیمت ها نگاه کرد و گفت : ایرانیش 10 تومنه . بدم ؟
بیمار : آره . بده .
جوان : یه چرک خشک کن بدین .
نسخه پیچ : چه چرک خشک کنی ؟
جوان : چیز خوب !!!
نسخه پیچ : دکتر باید بری . همینجوری میخوای بخوری ؟؟؟
این جمله از کیست ؟
" حضرت علی مشروعیت خود را از مردم گرفته همانطور که معاویه مشروعیت خود را از مردم گرفته است "
این جمله از کیست ؟
" جامعه ایران فاز سنتی خود را پشت سر گذاشته و می خواهد مدرن و صنعتی شود ... اما در این جامعه هنوز خدا نمرده است . بنابراین ما چگونه می توانیم به این وضعیت چیره شویم "
این جمله از کیست ؟
" همجنس بازی در کشور ما باید آزاد باشد - از نظر حقوقی نباید ممنوع باشد - گر چه از نظر اخلاقی زشت است "
نسخه پیچ 1 از همکار سابقه دارترش پرسید : آقای @ ! اگه آمپول بشکنیم جاش نسخه بیاریم حروم میشه ؟
نسخه پیچ 2 : آره . دیگه بیمه چه گناهی کرده که باید خسارت ما رو بده ؟
نسخه پیچ 1 : کسورات چی ؟
( کسورات یعنی نسخه هایی که بیمه اونا رو به کوچکترین بهانه ای مثل مخدوش بودن تاریخ یا نداشتن اعتبار رد می کنه )
نسخه پیچ 2 : کسورات به نظر من اشکال نداره یه وقتی خط خوردگیه و ... ولی نوع بیمه نباید عوض بشه .
بعد ادامه داد : دیگه ؟ استفتایی نبود ؟
نسخه ی آقا گرون شد .
پرسید : چرا گرون شده ؟
نسخه پیچ : " دکوتان " دارین . ارزون ترش هم هست " ژنی ترت " .
آقا : کجاییه ؟
نسخه پیچ : یونان .
آقا : همون ایتالیا ؟!!
نسخه پیچ : نه . یونان .
آقا : تاثیرش چه جوریه ؟
نسخه پیچ : تو یه رده اند ...
94/11/17
نوشته شده در تاریخ 94/11/21 ساعت 10:31 ع توسط دکتر بالتازار
یا حی و یا قیوم
نسخه پیچ ( صبح ها کارمند بهداشته ) : یه پزشک رو می خواستیم جا به جا کنیم .
از یه مرکز بهداشتی - درمانی ببریم یه مرکز دیگه .
مردم طومار پر کردن که ما این دکترو میخوایم .
بالاخره انتقال داده شد .
دکتر می گفت " من تحت فشارم ... مردم - شورای شهر زنگ می زنن . امام جمعه زنگ می زنه .
منو برگردونین "
ما هم از شورای شهر پیگیری کردیم قصه رو .
گفتن " نه . ما اونو نمیخوایم .
ال بود بل بود "
گفتم : پس چطور مردم طومار پر کردن ؟
مسئول شورا گفت میخوای یه طومار جمع کنم در مخالفت با این دکتر ؟!!
کلا مردم روستای ما نخونده طومار پر می کنن .
کافیه بگی بودن این دکتر یا نبودن این دکتر برای آبادانی این روستا چقدر موثره مردم طومار رو امضا می کنن !
( اگه این قصه راست هم باشه باز می رسیم به نقش خواص )
بیماری زنگ زد داروخونه و گفت : متفورمین هگزال 500 دارین ؟
نسخه پیچ : 1000 داریم . باید نصف کنی .
بیمار : من نوونورم نیم می خواستم 1 دادین با دستگاه قرص نصف کن هم نصف نمیشه . خیلی ریزه . این متفورمینه نصف میشه ؟
نسخه پیچ : آره . قرصاش انقدر بزرگه که با دندونم می تونی نصف کنی !!!
خانمی زنگ زد داروخونه و گفت : من سرما خوردم باید آموکسی سیلین بخورم آموکسی تو خونه نداریم می تونم به جاش سیپروفلوکساسین بخورم ؟!!
گفتم : نه . اگه سرما خوردین سرماخوردگی یه بیماری ویروسیه . آنتی بیوتیک موثر نیست . استراحت - مایعات فراوان مثل سوپ - لیمو - اگه بدن درد دارین استامینوفن 500 .
یه نسخه اومد حاوی Celexib .
زیرشم داخل پرانتز نوشته بود ( اصل مرگ بر آمریکا ) !!!
نسخه از متخصص داخلی بود .
نسخه پیچ گفت : ترشحات یک ذهن معیوب !
یه نسخه اومد که انگار نویسنده اش رعشه داشت .
خط خطی بود . نسخه پیچ : شماره نظامش 800 و خورده ایه . 500 سالشه فکر کنم !!!
نسخه پیچ ما که صبح ها تو اداره است و شب ها پیش ما کار می کنه گفت : یه جانباز به من گفت " پسرم تو یه داروخونه کار می کنه . گفته بابا از وقتی که نسخه های بنیاد رفته زیر نظر بیمه ایران چند نفرن که هر روز نسخه میارن 3 میلیون - 4 میلیون " . منم گفتم حالا که اینطوریه یه سر به نمایندگی بیمه ایران بزن و خودت بگو ... پی گیری کن .
تلویزیون روشن بود .
داشت فوتبال نشون می داد .
نسخه پیچ 1 : هر کار کردم که از فوتبال خوشم بیاد نشد ... یه بار با دامادم رفته بودیم ورزشگاه . نفر جلویی ام اینقدر فحش خواهر مادر داد که حالم بد شد . دیگه از هر چی فوتباله بیزار شدم . نسخه پیچ 2 : اون حتما استقلالی بود . نسخه پیچ 1 : نه بابا . ما تو جایگاه پرسپولیسیا بودیم چون دامادم پرسپولیسیه . وقتی تموم شد جوونا زار می زدن . خودشونو می زدن
خواستم بگم خاک بر سر . مگه ننه ات مرده ؟
بعد ادامه داد : شیر سماور - اگزوز خاور - داور دقت کن !!!
خانم شیشه آزیترومایسین رو که دید گفت : اینا بدمزه است . شرکت دیگه ای ندارین ؟
نسخه پیچ : شرکت اکسیر خیلی معروفه . تو قرص و اینا معروفه . تو شربت نمی دونم !!!
نسخه پیچ : 3-2 سال بود سرگیجه داشتم . 3 ماه اخیر وضع خراب تر شده بود . بتاسرک می خوردم . رفتم دکتر گوش و حلق و بینی گفت عفونت گوش داخلی داری . برام مترونیدازول و ... و بتاسرک نوشت . 2 ساعت تاثیر دارو بود . موقع بلند شدن از جام سرم گیج می رفت . اشتهام خراب بود . با نصف بشقاب غذا در روز سر می کردم .نا امید شدم . تا اینکه با یکی از دوستام صحبت کردم . آزمون مزاج شناسی دادم . مزاجم سرد و خشک بود .
باید تعادل پیدا می کرد . عرق اسطوخدوس خوردم . 9-8 لیتر عرق رو لیوان به لیوان مثل آب خوردم . سیاه دونه خوردم . عصاره گل بنفشه رو به ملاجم مالیدم و هر شب 2 قطره تو هر سوراخ بینیم ریختم . بعد از 2 هفته سرگیجه ام خوب شد .
یادمه هر وقت می دیدمش حالشو می پرسیدم . می گفتم : هنوز زنده ای ؟
الان بحمدلله خوب خوب شده .
نسخه پیچ : پسرم 3 ساله بود . رفتیم شمال . اردیبهشت ماه بود . تا رسیدیم داشتن صبحانه می خوردن برن مزرعه .
پسرم یه دونه باقلا خورد و یه دونه آلوچه .
شب اسهال شد . بستریش کردیم .6-5 روز بستری تاثیری نداشت .
همه داروهایی که بهش می دادن حالشو بدتر می کرد ( کوتریموکسازول - فورازولیدون ... ) .
به زور مرخصش کردم .
اومدیم قم .
دکتر @ گفت : همه داروهاشو قطع کنین . آزمایش نوشت . معلوم شد نقص آنزیمی داره
این جمله از کیست ؟
" اگر دین هم در برابر آزادی قرار بگیرد این دین است که باید محدود شود نه آزادی "
وقتی وارد داروخونه شدم نسخه پیچ از وضع صبح داروخونه داشت می نالید : امروز از صبح به خاطر دستورالعمل جدید بنیاد همش درگیر بودیم .
تازه دکتر @ و &از مسئولین هم اینجا بودن تا روند کار رو ببینن .
بهشون گفتیم که کار خیلی سخت شده و خدمات رسانی مختل شده .
گفتن " هر موقع سوال داشتین زنگ بزنین بپرسین " .
پریدم وسط حرفشو گفتم : اگه 2 نصف شب هم سوال پیش اومد میشه پرسید ؟؟؟
94/11/17
گفت : هه . 2 نصف شب ؟؟؟ یه ربع بعد از رفتنشون 2 تا نسخه جانباز 70 در صد اومد .
به دکترا زنگ زدیم تا کسب تکلیف کنیم هیچکدومشون گوشی رو برنداشتن !!!
از دور می شنیدم که نسخه پیچ داشت یکی از آشناهاشو راهنمایی می کرد : آبگوشت . هیچی مثل آبگوشت نیست ... ارده شیره بهش بده .
مرد : غذای کمکی چی بگیرم ؟
نسخه پیچ : غذای کمکی سرلاکه که خوب نیست . خارجی اگه پیدا کنی خوبه !!!
(بهترین غذا برای کودک غذای خونگیه . مادرا باید وقت بذارن .)
نوشته شده در تاریخ 94/11/14 ساعت 1:29 ع توسط دکتر بالتازار
بسم الله
مادر خانمم می گفت : یه همسایه داشتیم اسمش " زینت سادات " بود .
از اول محرم طلاهاشو از دستش در می آورد .
آب خنک نمی خورد .
غذاهای خوب درست نمی کرد .
مهمونی نمی رفت .
لباس رنگی نمی پوشید .
دو ماه لباسش مشکی بود ...
همینطوری . خواستم یادی ازش بکنم و از شوهرش حاج عباس . خدا رحمتشون کنه .
چه خلوص نیتی ... - نگارستان خیال
این جمله رو روی برگ دفترچه بیمار دیدم برام جالب بود
" همکار محترم عین داروهای تجویز شده داده شود و داروی بهتری توصیه نفرمایید "!!!
( جراح و متخصص ارتوپد و ستون فقرات ) .
پیداست از دست داروخونه ها عاصی شده بود .
آقا : ارزون حساب کنین مشتری بشیم .
نسخه پیچ : دکتر @ ( متخصص اطفال ) مگه داروی گرونم بلده بنویسه ؟
قطره استامینوفن داشت و شیاف استامینوفن و ...
آقا : بچه ام قطره استامینوفن نمی خوره .
قطره رو حذف کردیم .
آقا : می برم نشون میدم بعد میارم کم کنین !!! اگه دکتر پرسید چرا قطره رو نگرفتی چی بگم ؟!!
نسخه پیچ زیر لب گفت : از دکتر می ترسه !!!
نسخه پیچ : یه جوون اومد 10 تا آلپرازولام می خواست . خیلی اصرار کرد . اعصابمو خورد کرد . منم فردین بازی درآوردم گفتم " برو 100 تا بگیر " و داد زدم 100 تا بهش بدین . گفت من فقط 10 تا میخوام . گفتم " 10 تا بهش بدین . چرا کاری می کنی که خواهش کنی ؟؟؟ "
94/11/9
ما چند تا اسپری دهانی سرتاید فرانسوی داشتیم .
یه نسخه جانباز اومد .
گفتیم : یه دونه داریم برای شما که مصرف کننده ای . بعضی ها می برن می فروشن .
مرد خوشش اومد و گفت : آفرین . آفرین . چه کار خوبی .
اما به جای اسپری بینی فلکسونیز نوع هندیش ( فلومیست ) رو تو نسخه اش گذاشتیم .
وقتی داروهاشو دید گفت : نمیشه اختلاف قیمت این اسپری ها رو - پولشو به من بدین ؟!!
______________________________________________
جانبازی نسخه ی پوستی آورد .
بهش گفتن تایید میخواد .
گفت : چرا ؟ من همیشه می گیرم .
نسخه یپچ : نسخه های پوستی همیشه تایید می خواست .
با ناراحتی داروخونه رو ترک کرد و بلند می گفت : شما آدمو مجبور می کنین دزدی کنه !!! تا حالا نکردم اما مجبور می کنین آدم بره داروهاشو بفروشه !!!
نسخه پیچ 2 : جالب اینه که خودشونم می دونن این کار دزدیه .
___________________________________________________
یه جانباز اومد که خیلی طلبکار بود .
قیافه اش تابلو بود که معتاده .
نسخه پیچ : اسپری رو نداریم . اگه داشتیم به شما که می دادیم .
زیر لب گفتم : بهش بگو شما که مصرف کننده ای !!! بعضی ها هستن می برن می فروشن تریاک می کشن . تو چشاش نگاه کن و رک بهش بگو .
( علی رغم اعتراض های مکرر ما به عده ای محدود از این افراد سوء استفاده کننده که آبروی 99 درصد بقیه رو می برن اینا همچنان دارن جولان میدن و بیت المال رو صرف کارهای ناشایست خود می کنن )
- sajede
جوان چند تا قرص کافئین خرید .
از من پرسید : به من گفتن 1 ساعت قبل صبحانه و 1 ساعت قبل تمرین بخورم . عوارض نداره ؟
گفتم : کی تجویز کرده ؟
گفت : مربی !!!
گفتم : چند سال پیش تو تلویزیون اطلاع رسانی کردن . اون موقع بحث نوشابه های انرژی زا بود ( که حاوی کافئینه ) . گفتن که می تونه فشار خون رو بالا ببره و باعث سکته بشه .
گفت : پس ضرر داره ؟
گفتم : آره .
گفت : اعتیادآوره ؟
گفتم : آره .
نسخه پیچ مجرد وقتی شنید دخترم رو شوهر دادم و ساده هم گرفتم برتکه کاغذی نوشت : خوشا زنی که پدرزنش تو باشی !!! تقدیم به عشقم با عشق .
پیام رسان
+
سلام به همه، پس از سه سال دوری
+
شما برای تحقق کلام رهبر معظم که فرمود ،، آقایی و سروری دلار را بشکنید ،، چه کردید ؟ آیا در سفرهای خارجی خود ارز کشور مقصد را بر دلار ترجیح دادید یا نه ؟
+
راستی آدرس کانالم در سروش آینه ( طب اسلامی ایرانی )tebeirany@. لطفا سر بزنین و به دوستانتان هم معرفی کنین . ممنون.
+
مجلس ما که گل و بلبله . گل و بلبلا ... نظارت . اگه وقت کردین یه کوچولو به عملکرد دولتیان در برجام نظارت کنین . البته دست خودتون هم تو حناست ولی اون قسمت که مربوط به دولته ... آه .. کجایی مدرس .
+
با بلندگو اعلام می کنم تا گوش های سنگین قوه قضاییه بشنوه ... قبل از اینکه روحانی متواری بشه محاکمه اش کنین ... یا قبل از اینکه تو استخر فرعون غرق بشه و بی شرفا ازش امام زاده درست کنن محاکمه اش کنین . خیانت او کمتر از بنی صدر نبود .
+
ملت شریف ایران ، یادتان هست ... یادش به خیر یه روزی بود که هر روز میومدیم پارسی . الان تقریبا یه سال هست که ارتباطم کم رنگ شده . دلم تنگ شد برای دوستان ... سلام بر دوستان پارسی بلاگ .
+
ملت شریف ایران یادتان هست؟ این ما بودیم که با برجام مشکل آب شما رو حل کردیم و در دولت دوزادهم باز این مابودیم که موهبت تلگرام را به شما ارزانی داشتیم...
+
*کسی که به دشمنش و دشمن ملتش اعتماد کنه با حمارطاحونه چه فرقی داره ؟؟؟*
+
*کسی که غیرت نداره دین نداره . کدوم آدم شریفی می تونه تحمل کنه که دشمن هر وقت خواست دوربین رو روشن کنه و از خونه اش - محل کارش و ... فیلم بگیره ؟ هر وقت دلش خواست صدای ما رو ضبط کنه ؟ هر وقت دلش خواست بعضی پیام ها رو به ما نرسونه ؟*
+
*مردم سالاری دروغ بزرگ غرب بود برای پوشش دیکتاتوری سرمایه داران .*
