بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 13
کل بازدید : 1416278
کل یادداشتها ها : 2015
" یا مکون "
توی نسخه نوشته بود "Solution استامینوفن "
نسخه پیچ سوسپانسیون اورد .صدایش زدم تا بیاید و ایراد نسخه را رفع کند .
امد و"سوسپانسیون" را در دست گرفت و گفت : ( این پس چیه ؟شربت خرچنگه ؟ )
گفتم : سوسپانسیون اوردی" شربت "بیار .
گفت : "سولوشن" سوسپانسیونه دیگه !
گفتم : آ- سید حسن ! تو نور چشم مایی . چون بیشتر مطالب وبلاگم مربوط به توئه !
" یا الهی "
خانمی زنگ زد وپرسید :
واکسن انفلوانزا برای تهیه اش نیاز به نسخه پزشک داره ؟
گفتم : نسخه نمی خواد ولی با پزشکتون مشورت کنین .
پرسید : این اصلیه ؟
یه دوست پرستار دارم ....
میگه تقلبی اش تو بیمارستان اومده .
چینی اش اومده .
" یا رباه "
آقایی وارد داروخانه شد و گفت : یه پنی سیلین 1/200 بدین . نسخه رو گم کردم .
(بشنو و باور نکن )
نسخه پیچ : بدون نسخه صلاحه بزنی ؟
اقا : آره . برای همسرمه .
نسخه پیچ : اگه فکر می کنی اشکالی نداره از اون ور بگیر .
" یا سیداه "
* نسخه پیچ 1 : انقدر راه رفتم کف پام داره می پکه .
نسخه پیچ 2 : به "سندرم پای نسخه پیچان "مبتلا شدی !
________________________________________________
**نسخه پیچ 1 خسته شد و غرغرکنان دنبال یه جایگزین می گشت .
نسخه پیچ 2 : خون خودتو کثیف نکن .من" پلنگ بیشه نسخه پیچی " الان میام جات !
_________________________________________________
** نسخه پیچ 1 همش با موتور تصادف می کرد و هر روز با سر و دست باند پیچی می امد .
نسخه پیچ 2 : به به . برادر تصادفیان !!!
نسخه پیچ 1 : هه هه ... ببند نیشتو !
4 تا مثل تو هستن که میزنن به من دیگه !!!
" یا منتهی رغبتی "
بیمار : یه آرامبخش بدین ...( آمپول دیکلوفناک )
نسخه پیچ امپول را آورد .
بیمار : این آرامبخشه یا ضد درده ؟
نسخه پیچ : هر دو تاشم هست !!!
بیمار : جدی میگی ؟
(( دیکلوفناک ضد درد والتهابه نه آرامبخش ))
" یا ملجا الهاربین "
بعد از ظهر یک روز گرم تابستان بود .
نسخه پیچ : عصر تشنه بودم . یه طالبی رو تنهایی خوردم . شدم مثل خرس !!!
دیگه نمی تونم تکون بخورم.
گفتم : اون "تنبله" نه "خرس" !
نسخه پیچ : همونی که از خوشه درخت آویزون میشه ؟!!
(( خوشه ی درخت !!! ))
" یا دائم الفضل علی البریه "
بیمار : یه شربت کواموکسی کلاو بدین .
گفتم : نظر پزشکو داری ؟
گفت : همیشه این دارو را میده !!!!
گفتم : ندین به بچه . اینطوری به صلاح او نیست.
گفت : دکتر گفته اگه مشکلی پیش اومد بدین!!!
فرستادمش قسمت داروهای بدون نسخه (O T C ) .
رفت و برگشت : چند میلی بگیرم ؟
دارو راخرید .
اومد پیش من و پرسید : چند سی سی بدم ؟
" بسم الله کلمه المعتصمین "
نسخه پیچ ما که ضعف شدید چشم داشت
و بدون عینک به سختی جایی را می دید گفت : دیروز حجامت کردم . الان میتونم تا اون ور شهر را ببینم !
گفتم : عجله نکن . 15 روز صبر کن تا اثر حجامت ظاهر بشه.
گفت : اه - یعنی من دچار توهم شدم ؟؟؟
(( حجامت توسط پیمبر گرامی اسلام و ائمه امر شده است ))
" یا شهید "
نسخه پیچ 1 رو به نسخه پیچ 2 : User تو خیلی پر برکته !
از وقتی نسخه ها را با یوزر تو ثبت می کنم خطاهام خیلی کم شده
بلکه به صفر رسیده .
(( خطاهاش می افته گردن رفیقش ))
" یا لطیف "
دکتر بیمار را صدا زد تا بیاید و دارویش را تحویل بگیرد : آقای شوخی ... آقای شوخی ...
بیمار : شرفی
نسخه پیچ : من فکر کردم شر خره!
( من فامیلیتو شرخر خوندم )
بیمار : دستت درد نکنه . به قیافه ما می خوره ؟!