بازدید امروز : 30
بازدید دیروز : 38
کل بازدید : 1416243
کل یادداشتها ها : 2015
ساعت ناهار گذشته بود .
گفتم : فرشته ها ... اجنه ... آدمی زاده ها ... ناهار چیه ؟؟؟
نسخه پیچ گفت : ناهار منو بازه !!!
گفتم : می تونیم هوا بخوریم ... حرص بخوریم ... غم و غصه بخوریم !!!
بیمار نسخه ای از چشم پزشک آورده بود .
گفتم : این دکتر خیلی افتاده است .
چند روز پیش اومده بود داروخانه خودشو معرفی نکرد .
مثل یه آدم عادی داروشو خرید و رفت .
بیمار : دکتر فلانی همه چیزش خوبه .
فقط منشی اش ... یه آدم گند دماغیه !!!
نمردیم
و
دیدیم
که
یه پزشک
دستور شربت دیفن هیدرامین را درست نوشت : " غرغره شود "
اکثرا می نویسند : قرقره !!!
(( قرقره با نخ و سوزن و خیاطی همراهه
نتیجه ی اخلاقی : عزیزانی که میخوان پزشک بشن یه کمی هم به ادبیات فارسی بها بدن !!! ))
بیمار موقع تحویل گرفتن نسخه اش ( که حاوی 3 بسته پنتوپرازول 40 خارجی بود ) گفت :چند شد ؟
نسخه پیچ : 75000 تومان .
بیمار : اشتباه میکنی .
نسخه پیچ : نه . درسته .
بیمار : اشتباه میکنی .
نسخه پیچ : خوب شما بگو قیمتش چنده من هونو ازت بگیرم !!!
آقای جوان : 2 تا اسپری آسم هست برای پدرم از آمریکا آوردن . دکترش گفته : مصرف نکن .
شما قبول می کنی ؟
گفتم : نه .
گفت : کجا قبول میکنه ؟ چند تا داروخانه بردم قبول نکردن . گفتن مصرف نداریم .
گفتم : درسته . اگه نسخه نشه میمونه تاریخش میگذره .
به مطب پزشک ریه بدین یا بهزیستی که یرای افراد نیازمند مصرف بشه .
سوال تلفنی :
آقایی زنگ زد و پرسید : برق رفته بود .
ما هم قلم" نوردیلت" (داروی هورمون رشد تزریقی بصورت قلم چند بار مصرف ) را گذاشتیم تو یخ دون . یخ زده .
خراب شده ؟
گفتم : آره .
گفت : هیچ کاریش نمیشه کرد ؟
(( شرایط نگهداری داروهای یخچالی 8-2 درجه است . داروهای پروتئینی ( مثل هورمون رشد ) در اثر انجماد فاسد می شوند . ))
نسخه پیچ نسخه ی بیمار را دید و گفت : آقا اسپری"سرتاید "فرانسوی دیگه نیست .
نوع ایرانی هست و هندی .
بیمار : بدین .
نسخه پیچ : خوب فکرتو بکن . ببری دیگه پس نمی گیریما .
بیمار : پس نمیارم . می اندازم آشغالی !!!
یه جوون که مدتیه در گیر مساله ی خاطرخواهیه بهم گفت : دکتر پدر مادرها احساس هم دارن ؟ چیزی به نام احساس ؟
گفتم : نسبت به فرزند ؟
ادامه داد : چرا هر کی زن می گیره خشن میشه ؟
( بر خلاف شما ... شما ملیح شدی ! )
گفتم : وقتی ازدواج کردن دیگه بقیه ی آدما فراموششون میشه .
چون دیگه ازدواج مساله ی اول زندگی شون نیست .
مثل ما وقتی کنکورمون رو دادیم و خرمون از پل گذشت دیگه اصلا نمی دونیم کی زمان ثبت نامه . کی زمان آزمونه . کی اعلام نتیجه هاست و ...
نسخه پیچ آ : دکتر کمر درد دارم . سینه ام درد میکنه . استخونم تیر میکشه ...
پرسیدم : آبریزش بینی هم داری ؟ (( علامت بیماری ویروسی ))
گفت : داشتم تموم شده .
نسخه پیچ ب پرید وسط : یه پنی سیلین پنج میلیون و سرم و.. بزن خوب میشی !!! منم همینطوری بودم .
گفتم : حرف اینو گوش نکن این دامپزشکه !!!
مایعات فراوان بخور . استراحت کن . سوپ . شلغم . استامینوفن کدئین هر چهار ساعت ...
نسخه پیچ ب : خوبه دکتر نشدی . جای شکرش باقیه .
گفتم : من اگه دکتر ( پزشک ) میشدم همین طبابتو میکردم . " طبابت اصولی "
مشغول کنترل نسخه ها بودم و دستور زدن . اصلاح ایراد ها و رفع کم و کسری ها ...
سر نسخه ی اول بلند گفتم : یه پنی سیلین هشتصد بیار .
رو نسخه ی دوم : یه دیفن هیدرامین ساده بده .
رو نسخه ی سوم : یه قطره ی فنیل افرین بیار .
نسخه پیچ گفت : چقدر ایراد می گیری دکتر !!!