بازدید امروز : 24
بازدید دیروز : 31
کل بازدید : 1412590
کل یادداشتها ها : 2015
" یا باسط الیدین بالعطیه "
آقایی آمد پیش من و پرسید : قطره استریل گوش چیه ؟ چه قطره ای را در گوش میریزن ؟
گفتم : هر قطره ای را میشه در گوش ریخت . ولی با نظر پزشک .
گفت : خانومم گفته به انتخاب خودشون بدن !!!
گفتم : انتخاب پزشک نه داروخونه ( پرسنل داروخانه ) .
(( برای جلوگیری از التهاب گوش پس از استحمام باید ( با انگشت کوچک مان و حوله ) آنرا خشک کنیم .
استفاده از گوش پاک کن و ور رفتن با گوش اثر معکوس دارد .
و باعث میشود آلودگی ها به عمق گوش راه یابد . ))
" یا واسع المغفره "
نسخه پیچ دفترچه بیمه را بدست بیمار داد و گفت : نسخه ات باید تایید بشه . برو اداره بیمه .
بیمار : قبل از گرفتن دارو تایید کنم یا بعد از گرفتن دارو ؟!!
" یا حسن التجاوز "
پیرمرد : دکتر ! موی سرتو نذاری سفید شه !!!
نگاهش کردم .
ادامه داد : ماشالله مو هات قشنگه ...نذار سفید شه !!!
انشالله همیشه خوش باشی .
(( استرس عامل اصلی سفیدی مو هاست . ))
" یا عظیم العفو "
خانمی آمد پیشم و گفت : یه شربت سرفه خشک برای بچه ام بدین ... تک و توک سرفه میکنه .
پرسیدم : چند سالشه ؟
گفت : 4 سال .
گفتم : سرفه واکنش دفاعی بدنه نباید سرکوبش کنیم .
در حرفم تردید کرد ... پرسید : بذاریم شدید بشه ؟
گفتم : در سرماخوردگی ...سرفه ...آبریزش و امثال آن ما چیزی به نام پیشگیری نداریم .
(( اگر سرفه شدید بشه یا بیشتر از 1 هفته طول بکشه نیاز به پزشک داره . ))
" یا من لم یهتک الستر "
بیمار : 2 بسته سفالکسین بدین .
گفتم : برای چی میخوای ؟
گفت : گلو درد .
گفتم : نباید بدون نظر پزشک مصرف بشه . آب نمک غرغره کنین ...دیفن هیدرامین هم خوبه اگه جواب نداد برین دکتر .
گفت : می خوام تو خونه باشه !!!
(( خونه باشه ؟ رو طاقچه ؟
برا جوری بار ؟ ))
" یا جواد "
همه انبیاء و اولیاء را از کربلا عبور داده اند و مصیبت حسین را بر آنها خوانده اند و به واسطه این عزا به مقامات لایق شان رسیده اند .
برای نمونه حضرت ابراهیم ع -
وقتی کارد گلوی اسمعیل را نبرید خداوند به او وحی کرد که به جای او حسین از نسل پیمبر اخر الزمان قربانی خواهد شد .
ابراهیم گریست...
شخصی از امام صادق ع پرسید : آیا شما هم به کربلا می روید ؟
فرمود : آری . هر شب جمعه ارواح 124000 پیغمبر و اوصیاء انها در کربلا حاضر می شوند
و با خداوند ملاقات دارند .
( انبیاء سر سفره حسین اند .)
این سلسله مطالب خلاصه سخنرانی های استاد میر باقری در مدرسه فیضیه است ...و چه برکتی دارد این مجالس عزای حسین ع
" یا ذا السلطان "
شیطان خوب می دانست که اگر حسین شکست بخورد جبهه توحید تا قیامت شکست خورده
لذا از خداوند خواست که در گودی قتلگاه حاضر باشد .
( حسب روایت ) درخواست کرد که خورشید بر امام بتابد تا عطش بر او غلبه کند بلکه امام کم بیاورد .
جبرئیل آمد و بر او سایه افکند .
امام فرمود : جبرئیل چرا بین من و حبیبم فاصله انداختی ؟
هر چه به زمان لقاء نزدیکتر میشد چهره امام برافروخته تر می گشت .
وقتی صورت بر خاک گرم کربلا نهاد رب خود را به استغاثه صدا زد : یا غیاث المستغیثین...
خداهم خوب خدایی کرد
و عبدش را مدد کرد
" یا ذا العزه "
برترین چیزی که بنده را به خداوند نزدیک می کند بلاء و ابتلا است .
صبر بر بلا مرتبه ایست و رضا مرتبه ای بالاتر
رضا یعنی خرسندی از ته دل
اگر نبود ابتلاء عظیم عاشورا و رضای مولای مظلوم ما بستر مناسب برای ائمه بعدی آماده نبود و جبهه توحید شکست می خورد.
خداوند هم به بهترین وجه از او تقدیر فرمود :
ائمه را در نسل او قرار داد.
مهدی ع ( مهدی الامم ) را از نسل او برگزید.
در تربتش شفاء قرار داد.
( ای به فدای تو خدا که چقدر قدرشناسی )
بنده هرچه عبادت کند طلب کار از خدا نمی شود
بلکه این خود خداست که این حق را برای بنده قرار داده و به عهده گرفته
"اللهم انی اسئلک بحق محمد وآل محمد علیک" که در دعا می خوانیم از این امر مستثناء نیست.
" یا ذا الطول "
درخشان ترین چهره عاشورا که در حجاب چهره های دیگر قرار گرفته و اکثرا مورد غفلت واقع شده است " ربوبیت خداوند " نسبت به ابا عبدالله است.
خداوند "رب العالمین " است و عالی ترین درجه ربوبیت را البته برای عبد(صالح ) خود به نمایش می گذارد .
اگر مدد او نبود امام هرگز این بار سنگین را به مقصد نمی رساند .
بدون کوچکترین ترک اولی .
بدون هیچ وسوسه ای از قوای شیطانی .
......
دوستان این شب ها سخنرانی استاد میر باقری را از دست ندهید
ساعت 8.15-7.15 شب در مدرسه فیضیه
بعدشم مداحی سید میر داماد
حسب وظیفه تبلیغ گفتم .دعا بفرمائید
" یا ذا العزه "
مریض از دست اداره بیمه گلایه داشت .
می گفت : به خاطر 10000 تومن تخفیف بیمه ای برم تا اداره بیمه ؟ ... 6000 تومن کرایه بدم ؟
من که ماه قبل تشکیل پرونده دادم گفتند دیگه لازم نیست بیایید اینجا .
نمیشه تلفنی مساله را حل کنید ؟
مسئول نسخ ما چند بار تماس گرفت تا بتونه مشکل رو تلفنی حل کنه ......
نسخه پیچ حق را به آن خانم داد و زیر لب گفت :
این که بخش خصوصیه دکتر بالاسرمون واستاده بچه ها این جور کار می کنن... وای به حال ادارات !!!