نوشته شده در تاریخ 94/7/22 ساعت 8:16 ص توسط دکتر بالتازار
بسم الله
فروشنده بهداشتی : دکتر ! آقایی می پرسه " بچه 19 روزشه . این شامپو بچه ها رو می تونه استفاده کنه " ؟!!
گفتم : آره دیگه . بالاخره که باید با چیزی بشوره . اگر از شامپو بترسه میخواد خاکستر بزنه ؟؟؟
جوان : دکتر یه لحظه به من گوش بدین . خانومم 2 روزه میگه چشمام تار می بینه ...
وقتی جوان سوالاشو پرسید و رفت نسخه پیچ 1 گفت : خانوما مریض نمیشن مگه اینکه خودشون بخوان !!!
نسخه پیچ 2 در تکمیل حرف او گفت : مگه اینکه شوهرشون به حرفشون گوش نده !!! 
خانمی زنگ زد و گفت : من به بچه ام " شربت فروگلوبین " دادم دندوناش سیاه شده . مگه فروگلوبین خارجی نیست ؟
گفتم : مگه خارجیا نباید سیاه کنه ؟
گفت : مگه خارجیا هم سیاه می کنه ؟
گفتم : ذات آهن اینه دیگه . باید بعدش آب بدی یا دستمال تر بکشی .
گفت : از بس طعمش بده آب نمی خوره . فکر می کنه دوباره همون شربته . مسواک چی ؟
گفتم : مسواک برای بالای 2 ساله . همون دستمال خیس بکش .
( برای پوشاندن طعم بد آهن میشه تو آب هویج یا سیب ریخت و رقیقش کرد . مرکبات برای زیر 1 سال خوب نیست . مواردی از حساسیت دیده شده )
خانمی زنگ زد و پرسید : سی سی با میلی یکیه ؟
گفتم : سی سی با میلی لیتر یکیه .
گفت : میلی گرم چی ؟
گفتم : میلی یعنی یک هزارم . حالا اگه برای حجم باشه میشه میلی لیتر . برای وزن ( در واقع جرم ) باشه میشه میلی گرم . گفت : من رژیم دارم - نوشته " 500 میلی گرم " ...
( رژیم های سخت باعث بریدن فرد و شکست درمان میشه )
یه خانم و آقای جوان اومدن پیشم .
آقا : این بچه شکمش باد می کنه ... به خاطر رانی تیدینه که چنر روزیه نخورده ؟ بالا می آورد دکتر براش رانی تیدین نوشت . گفتم : چرا ندادین ؟
گفت : ساک شیرشو دزدیدن !!!
گفتم : بهش بده .
گفت : برای چیه ؟
گفتم : مشکلات گوارشی .
خانم پرسید : رو دستاش نمی تونه واسته . به خاطر آهنه ؟ بهش آهن ندادم .
گفتم : نه . آهن خیلیا نمیدن و اصلا نشون نمیده .
خانم ادامه داد : پاهاشو نشون بده ببینه مشکلی نداره !!!
گفتم : خانوم ! اون دیگه کار پزشکه . اینجا رو اشتباه نگرفتی ؟؟؟
( بچه 8 ماهه بود )
نسخه پیچ رو به خانم : کپی شناسنامه لازمه برای داروی ریتالین .
خانم : اصلشو آوردیم . قبول نیست ؟
نسخه پیچ : فتوکپی همین بغله .
خانم : نه . شناسنامه همراهم نیست . پسرم رو آوردم !!!
نسخه پیچ : میشه . منگنه کنیم بفرستیم ... این داروی خاصه . نمیشه .
شوهرش گفت : تقصیر همکارای شماست که داروی خاص می نویسن !!!
موقع چک کردن نسخه رسیدم به قطره نفازولین .
پرسیدم : قطره اش چشمیه یا بینی ؟ قید نشده ( البته بچه ها چشمی گذاشته بودن )
جوان : نه . قطره بینی بده .
گفتم : اگه تو چشم هم بریزی 2 تا کار می کنه . هم حساسیت چشم رو برطرف می کنه هم از مجرای اشک به بینی می رسه . البته اگه آبریزش چشم داشته باشه .
جوان : نه چشمش آبریزش نداره . این دومین باره که میرم پیشش . رفتم کلی هم بهش چیز گفتم دیگه هم پیشش نمیرم .
آقای میانسال : من دندونم از داخل ورم کرده . یه مسکن چرک خشک کن بده !!!
( مسکن چرک خشک کن )
یه نسخه ی شلوغ رسید دست نسخه پیچ .
نسخه پیچ : خیلی توانمند بوده اینقدر نوشته . عین آدمی که " تشنج کرده خودکار دستش بوده " !!!
عموی نسخه پیچ 1 وارد داروخونه شد .
بازوهای ستبرش از آستین های کوتاه پیراهنش زده بود بیرون .
بدن ساز بود .
نسخه پیچ 2 : عموت تو حلقم ... چه عموی گنده ای داره !!!
جواب تلفن رو دادم و گفتم : بی مزه ترین سوال میدونی چیه ؟ اینه که " زیتروماکس ( آزیترومایسین خارجی ) یه آب مقطری توشه . این پودر رو با همون آب حل کنم ؟ همه اش رو حل کنم ؟ " خانومه زنگ زده بهم میگه که چون عربی نوشته بود خواستم بپرسم .
همکار داروسازم گفت : یعنی مردم ما فقط انگلیسی متوجه میشن - عربی متوجه نمیشن !!!
***