شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام‌هاي ارسالي

آموزش پیرایش مردانه اورجینال
+ خانمم گفت* : پاي مرغ بخر سوپ درست کنم .* فاطمه* : بال بخر . پاي مرغ بدم مياد . *شيوا* : بابامن بال ميخوام بال . برا من بال بخر بال بزنم . بال ميخوام دستم کنم اينجوري پرواز کنم مثل کفترا . کفترا بال دارن من بال ندارم . اوهوء اوهوء اوهوء !!!*
+ *سلام بر 63 کاربر حاضر . چه خبر از انتخابات ؟*
*آذرخش*
سلام انتخابات به حمدالله تموم شد وجناب آذرخش از آخر اول شدند:)))
*همه خوابن ؟؟؟ پس بخوابين ... پيش پيش پيش پيش !!!*
بعدی همه 17 نظر قبلی
سلام سلام
اوهوم . راست ميگيا . قاطي کردم . راشد که رئيس دفترم بود .
+ شيوا*: اگه مهر بخورم مي ميرم . بابا من اگه بميرم ديگه شيوا ندارم !!!*
شيوا ميخواست نقاشي کنه . گفت* : خودکار کو ؟خودکارکجايي ؟؟؟*
مادرش گفت *: 2 تا فرشته دارم ( 2تا دختر ) .* شيوا *: يکي من . يکي بابا .يکي اين .اين دوقلوئه . اون دوقلوئه . همه دوقلوئه !!!*
همه 5 نظر
پيشنهاد خوبيه . ميخواي اين سوژه ها رو به* سيما* عرضه کنم ؟
*ببينيد از چپ و راست داره بهم پيشنهاد ميدن : يکي منتظر چاپ لغتنامه ي شيواست . يکي حاضره تو ساخت سريال ها سرمايه گذاري کنه . واي خدا چقد معروفيت !!!!!!!!!!!!!*
+ دراز کشيده بودم . دختر بزرگترم اومدصورتمو بوسيد .شيوا* : فاطمه برو.* فاطمه* : اين باباي هردومونه . *شيوا صداشو بلند کرد که *: نه . باباي تو نيست !!!*
دکتر امشب حرم يادت نره
شيوا* : مامان برو قران بخون . بابا چايي بخوره تو قران بخون . من حرف نميزنم !!! *( خانم گفت* : ميخواد از شر من راحت بشه ميگه برو !!! *)
همه 7 نظر
تو کاربران دنبالش مي گشتم . گفتم *: اين راشد کجاست ؟ *شيوا* : راشد؟ عاشق باباست !!!*
کجا بيام؟
+ شبکه پوياروشن بود.شيوا*:باباالان آمداذان ميگه.اگه نياي نمازبخوني نمازميخونه تموم ميشه ديگه نميتوني نمازبخوني .باباآماده شوبرومسجدنمازبخون.باباچرانميري مسجد؟من دوست دارم بري مسجد.اه. برومسجدالان درو مي بندن!!!*
يه روزمادرش رفته بود بازاروديراومد.شيوا* :اذان شد.چرامامان نيومدنمازبخونه من گريه ميکنم!!!*
http://oujevirani1del.parsiblog.com/Posts/58/ منتظر نظراتتون هستم
شيرين زبونن خدا حفظشون کنه
+ شيوا *:بابا اگه تو اخم بکني آجي ( فاطمه ) برات عروسک نميخره...براي من عروسک ميخره !!!*
*صبا*
:) خدا حفظش کنه
خدا حفظش کنه - *صبا*
بعدی همه 10 نظر قبلی
2-حجاب
آقاي محترم به دختر خانوم بي حجاب گفت : چرا موهاتو گذاشتي بيرون و خودنمايي ميکني ؟! دختر گفت : ميخوام شوهر واسم پيدا بشه يکي بايد خوشش بياد تا .... آقا گفت : " شوهري که با چند تا تار مو پيدا بشه شک نکن که با رژ لب يه نفر ديگه هم ميره .... " مدرکشم : دادگاههاي خانواده!
کتاب حيوانات رو ورق ميزديم باهم . به همه دست ميزد . وقتي رسيد به ماهي ها گفت *: بابا من بدم مياد ماهيا دست بزنم . بوي بد ميده !!!*
+ شيواتکيه کلام من خطاب به خودش رو (دخترم دخترم ) تکرار مي کرد *: دخترم - دخترم ... خوشگلم - خوشگلم .* گفتم *: خوشگلم مهم نيست *( تا بدونه زيبايي ظاهر اهميت آنچناني نداره ) . گفت *: دخترم خوبه ؟* گفتم* : آره .*
0098
91/11/4
شيوا*: فاطمه امروزتولدتونيست. بابابراي تو تولدنخره. براي من بخره. بابابراي من تولدبخر. بابابراي فاطمه تولدنخريا. بابا من يه تولد بخر. *گفتم* : مگه تولده ميخرن ؟ *داد زد* : ميخرن !!!*
فاطمه * : خدايا همه مريضا رو شفا بده اعم از شيوا بالتازار .* شيوا داد زد* : نه !!!*
كيارش.ن
ha ha ha ha ho ho ho ho
من که عشق ميکنم هر بار ک از شيوا مينويسيد! خداحفظش کنه!
+ ساعت2شب بود.شيوابالش هارومثل هرشب چيده وتعيين تکليف کرده که هرکسي کجابخوابه.بالش من پيش بالش خودش.گفت*:برام قصه بگو.يه سگ بگو.*گفتم*:وقتي بندرترکمن بودم(روستاي قره قاشلي)نزديک غروب من ومادرت رفتيم مغازه خريد کرديم.تو يه دستم هندونه و تو دست ديگه ام پلاستيک خريدهام بود.بعد ازغروب برگشتيم خونه.تارسيدم دم دريه سگ اومد طرف ماوشروع کرديه"هاو هاو".ماترسيديم ومن"ياالله ياالله"گفتم.*شيوا*:سگ خوردشمارو؟!!*
0098
91/11/4
خنده ام گرفت و گفتم :*نه.* گفت : *مي خواست تو رو دنبال کنه ؟*ادامه دادم . همسايه سگشو صدا زد و سگ برگشت . از اون موقع تو اداره هر وقت اضافه کاري طول مي کشيد مي گفتم* : من بايد زودتر از غروب برم از ترس "سگ هاي قره قاشلي" .*
+ شيوا* : بابا اينجامو ( پيشاني ) دست بزن . تب شدم . تب کردم .* بعد رفت پيش مادرش و گفت :* مامان اينجام تب کرده . خوب نميشه . اينجام داغه . خوب نميشه داغا !!!*
sajede
91/11/2
شيوا به من گفت* : تو چشم واقعي داري ؟ چشم واقعي - پر رنگ ... چشم چشبک ميزنه - چشبک !!!* ( فکر کردم ميخواد بگه " چشم برزخي !!! " )
تهديد شيوا* : بابا اگه منو دعوا کني آقا گرگه مياد گوش تو رو ميکشه . مي بره بلا خودت - بلا خودش ( مي کنه مي بره براي خودش ) !!!*
به به جناب *م ت خ خ * . بيا بالاي مجلس بشين . تمساحتم دم در ببند .
تکبير - .:راشد خدايي:.
+ * جوون نيست که هست ( دلش جوونه ) . خوش تيپ نيست که هست ( آيکون اعتماد به نفس بالا ) . از سادات نيست که هست . از مرفهين درد آشنا نيست که هست !!! پس ديگه معطل چي هستين : همه يک کلام : دکتر بالتازار . هورااااااااااااااا*
*سلام بر 80 کاربر حاضر و لاحقين به اونها*
سلين... - پرنيا *!!! *به چه زبونيه ؟
بعدی همه 23 نظر قبلی
به قول شيوا*: خداسز*
اگه راي بيارم باغ پسته مو *وقف* مي کنم جهت امور خيريه .
+ من و شيوا با هم رفتيم تو کوچه . شيوا* : بابا من کاپشن نمي پوشم .* گفتم *: چرا ؟* گفت *: سردم ميشه !!!*
تکبير
شيوا* : مامان ( مواظب باش ) مي افتي سرت مي شکنه بابا دعوات مي کنه !!!*
بعدی همه 10 نظر قبلی
دو هزار تا لايک براي شيوا ... ايشالا آقاي دکتر بازنشر هم بفرماين!!! :)
*به روي چشم* . تکبير - .:راشد خدايي:. - شما (ويرايش | حذف)
+ سلام . امشب ميخوام يکي از* نوابغ *رو بهتون معرفي کنم . و اون کسي نيست جز* شيوا بالتازار * . شيوا همه چيز رو برعکس ميگه . مثلا: ( شيوا *: آجي بخاري رو کم کن سردمه !!! .*) (* لامپو خوشن کن بخوابيم !!! .*) (* برام کم بريز ( غذا زياد بريز ) !!! .*) ( به شلغم که بدمزه است ميگه* شلقند .* به چغندر که شيرينه ميگه* چغنتلخ !!! *)
هيشکي* بيدار *نيست . من که ميخوام تا صبح بيدار بمونم .
تمام خوشي هاي دنيا مثل*شلقنده* .
بعدی همه 26 نظر قبلی
ايشالا
خدا حفظشون کنه اين شيوا بالتازار رو.. / کتاب لُغتيه براي خودش
+ شيوا* : من ميخوام هويج بخورم بزرگ بشم آقا خرگوشه بشم !!!*
تکبير!
من و شيوا رفتيم تو کوچه با پاره آجرها و سنگ خونه ساختيم . کوچه مون بن بسته و ال مانند . جاي خوبيه براي دور زدن ماشينا . شيوا* : چقد ماشين مياد اينجا . ماشين مياد من قلبم مي پره !!!*
همه 8 نظر
هادي قمي
خدا نگه دارش باشه.
بفرماييد *خبيج = هويج .* ( لغتنامه ي * شيوا* )
+ *ديروز انتخابات انجمن داروسازان بود . رفتم و راي دادم . 7 نفر کانديد بودن . درست به اندازه ي مورد نياز نه يکي کم . نه يکي زياد . و ما هم به 7 نفر راي داديم !!! ( يه پيشنهاد : براي اينکه به کسي بر نخوره بياييم به همه ي 31 کانديد دبيري مجله راي بديم !!! * )
عجب!
بازم* تو* ؟؟؟ نگفتم ؟
بعدی همه 29 نظر قبلی
سلام آقاي دکتر / خوب هستيد انشاءالله ؟ / اگه به خ جواب ميداديد بد نبود !!:)
همابانو
يکي از راي هاي من به شما است جناب دکتر @};-
+ شيوا *: من پشتي رو بلند کردم .* مادرش گفت *: آفرين . تو بزرگ شدي .* شيوا* : من بزرگ نشدم کوچيک شدم !!! چند سالمه ؟ 2 سالمه . نه. 5 ساله ... 5 ساله !!!*
0098
91/10/29
دکتر ما را کچل کردي!
چي چي رو کچل کردم . پيام قبليم *20 دقيقه است داره خاک مي خوره *و ... اوهو اوهو اوهو ... هيشکي منو دوست نداره !
بعدی همه 10 نظر قبلی
ها! از اون لحاظ:)
0098
:)
درب کنسرو بازکن برقی
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top