شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام‌هاي ارسالي

درب کنسرو بازکن برقی
+ *بسم الله الرحمن الرحيم * .ديشب شيوا مي گفت* : مامان فردا صبح که بيدار شيم پيامبر به ما کيک ميده . بابا تو پيامبره دوست باش ميخواد به ما کيک بده .* مادرش گفت* : قربونت برم دلت کيک ميخواد ؟ برات کيک مي خرم . *شيوا *: نه . پيامبر بده . من کيکو دوست دارم . آش درست کن پيامبر آش بخوره . بعد خدافظي کنه بره خونه شون !!!* امروز صبح شيوا گفت *: مامان پيامبر چرا نيومد خونه مون ؟!!*
*سلام به همه . عيدتون مبارک .*
سلام... پيامبر نيومده؟ مي خواي من بيام؟ :) عيد شما مبارک
بعدی همه 11 نظر قبلی
حالا... تو عمومي خوب نيس! :)
ما از اول هم گفتيم دنبال يه انتخابات *شفاف* هستيم . ما چيزي براي جا دادن نداريم .
+ مشاور ارشدم راشد . طبق برنامه ي زمان بندي شده کي بايد* نامه ي سرگشاده ي بدون سلام* دومم رو براي* مقام معزز مهندس فخري * بفرستم ؟؟؟ ( برام * اي ميل * کن )
آغا شما که نياز نداري واسه اينکارا! خودم اسمتون را گذاشتم نفر اول انتخابات! والا!!!:)
بعدی همه 17 نظر قبلی
صحيح، آتشفشاني نشونشون بدم که... - سيدمحمدرضا فخري - .:راشد خدايي:.
آقا من هستم..اول حقوق،بعد نامه سر گشاده.....
+ شيوا داشت ميرفت طبقه بالا . گفت* :مامان من ميخوام برم بالا . اگه دلت براي من تنگ شد به من زنگ بزن . من موفايل ندارم . موفايلم خرابه . فقط تلفن دارم !!!*
شيوا *: بابا .* گفتم*: هوم ؟ *گفت *: من تو رو خيلي دوست دارم تو رو .*
وستا
:)
همه 5 نظر
فاطمه داشت ميخوند* : بين منو تو پرده نيست اينجا منم آنجا تويي ... *شيواد داد زد* : اونجا تو نيستي !!!*
به به جناب مهندس . رفيق قديمي* . ولي بهت گفته باشم سر قدرت کوتاه نميام . *دوستي هامون به کنار !!!
+ شيوا *: بوي قلمو . بوي قلمو .* گفتم* : چي هست ؟* گفت* : مامان درست ميکنه !!!* ( بوقلمون . دهنتون آب نيفته . يه بار تو عمرمون پول داديم يه محلي شو خريديم . )
دهنش با چايي سوخته بود . گفت* : مامان دهنم سوخت برو تو استکانم آب گرم بريز !!!*
*سلام بر 85 کاربر حاضر *
بعدی همه 17 نظر قبلی
عکس خانوادگي !!!( من و شيوا ). به خبرگزاريها نفروشي ؟ حرومت باشه اگه بخواي به * بي بي سي * بدي و با پولش بري * جزاير قناري * بگردي !!!
چار پنج تا گرفتم اما خوب نشده! اين دختر خانم شما هي تکون ميخورد! هي تکون ميخورد!
+ سلام به همه ي دوستان . گفتم* : اووووووووووووو چقدر تو مطلب داري شيوا !* شيوا با بلند کردن صداش گفت* : نع .* خنديدم( هه هه هه ) و گفتم* : نمي فهمه ( نفهميده رد ميکنه ) ... آره ؟* گفت *: آره !!!*
ديشب موقع خواب گفتم *: خدا ما رو براي نماز صبح بيدار کن . *شيوا به دعاي قلب شده روي ديوار گفت* : "دعا" ما رو بيدار کن ماه نماز بخونيم . باشه ؟ شب به خير !!! *بعد گفت* : بابا تو به خدا نگفتي شب به خير !!!*
من رايم رو دادم ولي عجيبه که سر انگشتم *جوهري* نشده !!!
همه 6 نظر
منم بهت راي دادم
فاطمه* : 10 روز ديگه تولد منه . *شيوا *: نه . تولد منه . تولد مبارک منه . ميخوام شمها رو فوت کنم !!!* ( اينم هديه ي من به * تولد ديگر * )
+ قرار بود* راشد* با* ذره بينش *بياد خونه مون . بچه ها دستپاچه شدن و شروع کردن به مرتب کردن خونه . شيوا *: بابا مهمون نمياد خونه مون - اسباب بازي هامو مرتب کردم ببينه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟*
*مکن اي صبح طلوع . فردا امتحان تاريخ ادبيات داريم : مکن اي صبح طلوع!!! *( فاطمه دختر بزرگم )
:))))
بعدی همه 26 نظر قبلی
نيازي نيست .
خوبه :)
+ *اينم يه عکس فانتزي از کانديداي دبيري مجله : دکتر بالتازاررررررررررررررررررررررر .*
*کسي از راشد خبر نداره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ قطره شده رفته تو خاک .*
بعدی همه 10 نظر قبلی
سلام دکتر:)
+ شيوا به مادربزرگش گفت *: من سادات خانومم . مادربزرگ خوشش اومد و 20000 تومن بهش داد . شيوا ادامه داد : بابام سادات خانومه !!! مامانم سادات خانومه . آجيم سادات خانومه .*
سلام بر 79 کاربر حاضر .*چرا آب رفتين ؟ * شما که بيشتر از اينا بودين ؟
*آسمان*
الهـــــــــــــــيـــــــــــــــــ..... ميگم ما هم سادات خانميم.... :دي
بعدی همه 14 نظر قبلی
*آسمان*
تا بزرگاني مثه شما هستن تشنه جان ما چرا عيدي بديم....
تشنه...
بالاخره دستم بهت ميرسه ديگه:)
+ بصورت ريتميک مي گفتم* : دخترم دخترم - دخترم دخترم* و شيوا بالا مي پريد . شيوا* : بابا بسه . سرم جيگ - گيج رفت . گيش کشيد . ديگه نگيا !!!* ... شيوا *: بابا چرا مهمونا نميان ؟؟؟*
الان آتيش ميکنيم ميايم ها! :)
شيوا *: بابا ساعت چنده مهمونا بيان ؟؟؟*
بعدی همه 17 نظر قبلی
*راشد کجاست ؟ از خجالت مخفي شده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟*
دکتر کچل کردي ما را:)
+ کمتر از* 3 ساعت *مونده به پايان تبليغات انتخاباتي . من هنوز 10 نفرمو انتخاب نکردم . بايد از بين 15 نفر جند تا رو خط بزنم . کار سختيه . * کسي نيست مشاوره بده ؟؟؟*
يکيش خودتون دکتر..اسم خودتونو خط بزنيد..:دي
راست ميگن اول از خودتون شروع کنين:)
همه 6 نظر
تقصير منه که به *بچه* بها دادم و از بچه مرشدي بردمش بالا و کردمش راشد . هيچ کيو ملامت نمي کنم !!!
اون موقع هم کلاس کنکور نرفتيم . پيش مشاور نرفتيم . اما الان به يه مشاور زبده *حاجتمنديم !*
+ شيوا به خواهرش گفت *: اگه حرف بد بزني خدا دوست...خدا با تو قهر ميکنه !*
زير پوشم يه نقطه سوراخ بود . شيوا *: بابا اينجا سوراخه . مامان بگو دوخ کنه !!!*
خدا حفظشون کنه... شيرين زبوننا..
زنگ زده بودن شهرستان و شيوا با مادرم حرف ميزد . آخر سر از مادرم پرسيد *: ميخواي بابا صحبت کني ؟* با اشاره بهش گفتم : نه . دستم بنده . گفتم* : سلام برسون .* شيوا هم مثل طوطي گفت *: سلام برسون !!!*
+ *بسم الله الرحمن الرحيم . با سلام * . شيوا و مادرش ميخواستن برن تهران . بايد زنگ ميزديم تاکسي بياد . شيوا گفت *: بابا به خطار( قطار ) زنگ بزن بياد . ما تنها مونديم ... مامان بابا چرا به قطار زنگ نميزنه ؟ قطار بياد تو در وايسه بريم توش ... مامان به قطار زنگ ميزنه . بگو تو ديوار وايسه ما بريم توش !!!*
اين يک پيام تبليغاتي بود از *مشاور ارشدم* که براي يه سفر کاري به تهران رفت . او در اين سفر با *هواداران تهرانيم* ديدار خواهد داشت .
+ حسادت در کلام شيوا *: بابا آجي پيش تو نخوابه . پيش مامان بخوابه . پيش من بخوابه . پيش 3 تايي مون بخوابه !!! *( يعني تو مخصوص من باش . )
DARYAEI
91/11/6
ماشاء الله* 92 کاربر *حضور دارن .
+ *سلام بر دوستان عزيز. من اومدم .بهم خوش آمد بگين .*
*صبا*
91/11/6
DARYAEI
سلام............خوش اومديد: )
سلام بر شما موفق باشيد.
بعدی همه 10 نظر قبلی
*صبا*
سلام............خوش اومديد: )
+ *دوستان سلام . ساعت1:50 دقيقه و من تنها تو خونه . بايد تا صبح بشينم پاي کامپيوتر تا تنهايي بر من اثر نکنه . خوب چه خبر از انتخابات ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟*
تشنه...
سلام...آخي پس شيوا کجاس؟؟؟
بعدی همه 17 نظر قبلی
با من 5 نفريم (3:27 دقيقه )
خب اثر کنه خيلي خوبه که. (3:39)
mp3 player شوکر
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top