شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام‌هاي ارسالي

تسبیح دیجیتال
+ شيوا سر سفره ي غذا* : خوابم مياد . چشمم ميگه بخوابيم !!!*
:)
چه چشم خوبي:)دستورم ميده:)
دختر بزرگم به شيوا گفت* : ببخشيد . *شيوا* : نبخشيد ! مگه من چيکار کردم به من ميگي ببخشيد ؟!!*:-o
شيوا *: بابا لتخند ميزنه . لتخند ( لوت خند ) !!!*
+ شيوا*: بابا چرا روز ميري سرکار شب مياي ؟* گفتم *: همينجا بمونم ؟* گفت* : آره ... همش دور ميزنه ميره سرکار بعد دور ميزنه مياد خونه . همش دور ميزنه بعد مياد غر ميزنه !!!:-o *
تهران بوديم . به عمه اش گفت* : بيا خونه ما .* عمه اش گفت *: من نمي تونم بيام . بچه هام مامان ميخوان .* شيوا* : بابا مامانشون باشه !!!:-o *
به عمه اش گفت* : از تو خوبم مياد . از اون خوبم مياد . از اين خوبم مياد ( به همه اشاره کرد ) * عمه اش گفت* : از چي بدت مياد ؟ *گفت* : از استخون . استخون تو آبگوشت !!!*
همه 6 نظر
بابا مامانشون باشه !!! - خاطرات دکتر بالتازار:D
*سلام .......درست ولي شما از کجا فهميدي ؟؟؟:) *
+ تازه از تهران اومدم . شيوا تهران تحت نظر پزشکه . نسخه پيچ* : پس اينکه ميگن " هر چي سنگه مال پاي لنگه " اشتباه در اومده ؟ *گفتم *: نه بابا . اينا همه حرفه .* گفت* : يعني به پاي سالم هم سنگ مي خوره ؟ هه هه هه *
شيوا؟ من بداخلاقم؟! :)
لابد هستي ديگه .* شيوا *که دروغ نميگه :)
همه 8 نظر
پير خِردَ! // من و شيوا تفاهم نداريم :)
شيوا* : مگه گربه سياه بارون مياد !!!*
+ شيوا* : ماشين بده .* گفتم *: تو ميگي ماشين بده ؟ *گفت *: آره . *گفتم *: اون ماشين که شما رو سوار کرد چي ؟* گفت *: اون خوبه . اون ماشين که ما رو برد بيمارستان بد نيست . خوبه . نازه . مهربونه ... اوني که منو زد بده . شيوا مگه گناه نداره ؟ شيواي گل - شيواي ناز !!! فکر نمي کنن يه بچه مياد ؟؟؟*
( خانومم ميگه همون ماشين که شيوا رو زد بردش بيمارستان . )
من بد اخلاقم؟!!؟!؟!؟!!؟!
شيوا *: بابا چي بخورم خوب بشم ؟* گفتم* : غذا . *گفت *: غذا اگه بخورم کي حالم خوب ميشه راه برم با پام ؟ ها ؟*
شيوا* : مامان ! چرا پام شکسته ؟ دوست ندارم پام بشکنه !!!*
+ به شيوا گفتم* : چرا مسواک نميزني ؟ ميدوني چي ميشه ؟* شيوا*: : کرم دندونمو مي خوره . يکي فردا مي خوره من مسواک نزنم . يکي امروز مي خوره من مسواک نزنم . يکي فردا مي خوره من مسواک نزنم !!!:-o *
شيوا به خواهر بزرگش گفت* : فاطمه تو چرا کوچولو نميشي بهت شير بدم ؟!!*
شيوا رو به من * : دوست داري همه بابا داشته باشن ؟ من دوست دارم بابا 3 تا بخرم - 5 تا !!! دوست ندارم يکي داشته باشته باشم . دوست دارم دو تا داشته باشم !!!:-o *
:D
+ از داروخونه زنگ زدم خونه و با شيوا حرف زدم . شيوا* : بابا چرا نمياي خونه ؟ خسته شدم .* گفتم* : از چي خسته شدي ؟* گفت* : از تو نمياي !!! بيا يه بازي خوشگل بازي کنيم . بيا يه بازي خوشگل - اينقدر رنگ داره - به من ياد ميدي ؟به آجي و به من ؟ساعت چند مياي ؟* گفتم *: 2 .* گفت* : چقدر مهربوني شيرين زبون !!!:-o *
خب!؟ :)
اون خداست که همه جا هست نه * خدايي !* .
بعدی همه 16 نظر قبلی
سلام عليکم .. شيوا خانم حالشون چطوره .. بهتر شدن ان شا الله؟
سلام بر شما . آري . بهتره .
+ 4 روز پيش شيوا توي بيمارستان بستري شد . به خاطر تصادف با يه پرايد . شيوا که از محيط بيمارستان خسته شده بود گفت *: اينجا بده .*گفتم :* چرا ؟* گفت *: منو بد اخلاق ميکنه !!!* ( دکتر با من بداخلاقي ميکنه !!! )
شيوا*: ماشينو دعوا کن !!! شيوا به اين خوشگلي - چرا ماشين اونو انداخت ؟ *
شيوا *: چقدر خوب نميشه پام - اه . خسته شدم . چرا ماشين منو ميکشه ؟ مگه من گناه دارم ؟!! مگه من گناه کردم ماشين منو اذيت ميکنه ؟!!*
بعدی همه 19 نظر قبلی
سلام..بهتره دخترتون؟؟؟؟؟؟
سلام بر راشد و بر کشتي نجات امت و همه ي دوستان . الحمدلله حالش خوبه و کلي مطلب زيبا تو اين چند روز اومده که براتون ميذارم .
+ *سلام .* کيا هستن ؟ يکي کپي کنه . ببينم کيا شب بيدارن.
شما هم کاربرا رو ندارين ؟ پخش زنده ندارين ؟*:( *
DARYAEI
سلام........نه متاسفانه: )
همه 6 نظر
منم حاضرم
نسخه پيچ* : فردا رو هم بخوريم بعدش ديگه روزه نگيريم !!! :-o *
+ به خانومم گفتم* : هر روز با شيوا برين بيرون خونه سنگ بازي *( ساختمون سازي با آجر پاره ها )*آفتاب بخوره قد بلند بشه .* شيوا* : نه من قد بلند نميشم . بابا قد بلند بشه . *و رو به من ادامه داد *: اگه نشي من دعوات مي کنم . بشو ديگه قد بلند !!!*
DARYAEI
92/4/18
+ ساعت 2 شب ::: شيوا *: بابا بيا خونه من بخواب *( يه گوشه اتاق که با اسباب بازيهاش اشغال شده ) گفتم* : جا نميشم . *گفت*: فردا نرو ناهار بخور برو بيرون ... اجازه نمي گيرم بري سر کار !!!*( اجازه نميدم بري سرکار )
+ شيوا* : من از شب بدم مياد .* گفتم* : چرا ؟؟؟* گفت *: هي شب ميشه . من از شب خسته شدم !!!* ( چون شب که ميشه بايد بره بخوابه و ديگه نمي تونه *منو* ببينه يا با اسباب بازياش بازي کنه )
+ شيوا *: چي مي خري ؟ چي مي خري ؟ داروخونه چي مي خري ؟ *( منظورش "چي مي فروشي ؟" )گفتم* : دارو ميدم به مردم خوب بشن - شربت - قرص .* گفت *: نه . آب قند بده به مردم !!!*
همه 8 نظر
واي ترکيدم از خنده...ههههه
*mohadeseh*
:)
+ دندون شيوا شکست . شيوا* : من ميخوام بلا ( براي ) دندونم گريه کنم .دندونمو کي درست کنه ؟ کي ؟ اينجوري کرم کوچولو رو چاقو بزنم دندونمو از شکمش بر مي دارم !!! کرم بد . من ديگه با کرمه دوست نيستم . ميرم يه جاي ديگه کرمه نياد !!!*
آخي منم با کرم دندونم قهلم آخه دندونم خيلي درد ميکنه:(
خانمم به شيوا گفت *: تو گوشتت خوشمزه ست پشه مياد تو رو مي خوره . *شيوا *: نه . نياد . من بذ مزه ام . تو ( با ) پشه دوست نباش . اون مياد رو من ميشينه !!!*
+ شيوا داشت نقاشي مي کرد . يه خط خطي مبهم کشيد و گفت *: اين باباست . باباي قشنگيه . اگه بابا نکشم بابا گناه داره !!!*
2 شبي خونه ي پدر خانوم مونديم . مي خواستيم برگرديم . شيوا گفت *: دلم دوست نداره بره خونه شون ... دلش دوست داره بره پيش مادر جون ( مادر بزرگ ) !!!*
شيوا سر غذا بهانه گيري کرد و از سر سفره رفت کنار . داد مي زد که* : " من ميخوام گرسنه بمونم " !!! *
خداوند براتون حفظش کنه انشالله ...مشخصه که خيلي شيرين زبونه @};- :)
+ داشتم براي شيوا داستان پيامبر رو تعريف مي کردم . رسيدم به اونجا که دشمن بر سرش شکمبه ي شتر ريخت . شيوا پرسيد*: چرا ؟؟؟ مگه پيامبر چيکار کرده بود ؟* گفتم* : دشمنا مي گفتن بايد رو به بتهاي ما نماز بخوني .* گفت *: بت ها چين ؟* گفتم* : بت ها سنگهايي هستن که درست مي کنن ميگن " اين خداست " .* گفت *: تو هم برا من درست کن !!!:-o *
: ) ) ) بد آموزي نداره . نگيد براي بچه ...دي :
ديييييييييييييييييي
mp3 player شوکر
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top