نوشته شده در تاریخ 94/5/23 ساعت 3:30 ع توسط دکتر بالتازار
یا رب
زن کولی با بچه ای در بغل : یه شربت می خواستم این بچه بخوابه - پول ندارم .
گفتم : شب نمی خوابه ؟
گفت : نه . شب خوب می خوابه . روز نمی خوابه .
گفتم : روز مهم نیست . ما برای خواب دارو نمی دیم . دارو نیاز نیست .
گفت : روز سر کار میرم خواستم دارو بگیرم . یه دیفن هیدرامینی شربت سرماخوردگیی . قبول نکردم .
رفت اون طرف و یه شربت برای خواب تقاضا کرد .
نسخه پیچ از من پرسید : دکتر ! چه دارویی بدم ؟
گفتم : من دارویی توصیه نکردم .
خانم خودش دیفن هیدرامین رو خرید و رفت .
از دیفن هیدرامین به عنوان خواب آور میشه استفاده کرده ؟! -
*ری راآری .
یکی از همسایه هامون اومد در خونه ما . خانومم اونو نشناخت .
همه مژه هاش ریخته بود .
صورتش ورم داشت .
می گفت : افسرده شدم .
سرطان داشت . چند دقیقه با خانومم دم در صحبت کرد .
می گفت : من همه چیز رو رعایت می کردم . شیر محلی پنیر محلی رب گوجه خونگی . سس نمی خوردیم . نوشابه نمی خوردیم .
خانمم گفت : پس چه چیز باعث شد سرطان بگیری ؟
گفت : من بین همسایه ها معروف بودم به سرخ کردن غذاها. همش سرخ کردنی
به نظر من روغن باید از لیست کالاهای اساسی دولت خارج بشه . مصرف روغن و سرخ کردن صد در صد مخالف اهداف وزارت بهداشته .
با نظر شما موافقم...روغن نباتی با سلول بدن انسان سازگاری نداره،روغن های حیوانی شباهت بیشتری به چربی های بدن انسان دارند و بهترین روغن ها هستند برای مصرف خانگی -
*جبرئیل*جایگزین روغن نباتی : مغزها ( آجیل ) . روغن زیتون . روغن کنجد . در 6 ماهه دوم سال " ارده " .
خانمی اومد داروخونه .
یه کرم رو دید و گفت : اینو ببرم بیرون نشون بدم برگردم .
فروشنده گفت : پولشو بپردازید بعد ببرید بیرون .
خانم : اعوذ بالله من الشیطان الرجیم .
فروشنده : اعوذ بالله نداره خانوم .
خانم : من آشنای فلانی ام ( مسئول مافوقتون ) .
فروشنده : فلانی به ما گفته . خودش هم حساب می کنه و کالایی رو حساب نکرده نمی بره .
خانم : بیا . این 5 تومن گرو باشه .
فروشنده : 80 هزار تومن قیمتشه .
خانم : می دونی من کیم ؟ من زن رئیس فلان اداره ام !!! فردا دیگه نیستی اینجا . این آخرین روز کارته !!!
همکارا خواستن از دلش در بیارن . خانم می گفت : به من توهین کردین . گفتین میخوای دزدی کنی !!!
نسخه پیچ : نه . منظور همکار ما این نبوده .
خانم موقع رفتن با گفتن " عوضی ها " همه ما رو مورد تفقد قرار داد .
شما هم میگفتید:
باشه بابا منم مامور مخصوص حاکم بزرگ میتی کمانم -
شاد و خندان
خانم داروهاشو گرفت .
نسخه از متخصص زنان بود ( قرص آهن . پنتوپرازول و ... )
پرسید : من 3 ماهمه . این قرصو ( آهن ) از امشب می تونم بخورم ؟
گفتم : آره دیگه . نوشته که بخوری . اگه دکتر چیزی نگفته می تونی بخوری .
خانم : دکتر گفته از ده روز دیگه بخورم !!!
صندوق دار اومد پیش من و گفت : بچه ها کارودیلول دادن به جای کارویل ... خانوم کلی عصبانی بود .
گفتم : تو تازه داری میگی ؟ من دارم همه رو استنطاق می کنم ببینم کی این کار رو کرده ... خانوم اول پیش خودم اومد و پرسید " این دارو برای چیه ؟ من قبلا می گرفتم فرق داشت . گفته بودم داروی لاغری میخوام . " گفتم " این داروی قلبه . احتمالا شما کارویل میخواستین . "
فروشنده خاطی رو پیدا کردم .
بهش گفتم : چطور شد کارودیلول دادی ؟
گفت : اسم دارو رو بلد نبود غلط می گفت . دوزش رو پرسیدم نمی دونست . گفتم 6.25 داره و 12.5 و خانوم گفت قوی ترش رو بده !!!
عجب! خب روی برگه بنویسن هم خودشون رو به دردسر می اندازن هم فروشنده را ... -
قلمدون
اگر این خانوم نمی اومد از من بپرسه داروی قلبی رو می برد خونه و می خورد
و اگر روزی 2 یا 3 تا می خورد می تونست خیلی خطرناک باشه .
*ری را
***