پارسي يار
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
RSS
خاطرات دکتر بال ...
خاطرات دكتر بالتازار
پيام هاي برگزيده مجله پارسي نامه اتاق پيشنهادات پارسي نامه همه‌ي پيامهاي پارسي يار
خاطرات دکتر بال ...
خاطرات دكتر بالتازارپيام هاي برگزيده مجله پارسي نامه اتاق پيشنهادات پارسي نامه همه‌ي پيامهاي پارسي يار
برگزيدگان مجله در فروردين 1404
1 - در انتظار آفتاب
1 - جوادتبريزي
سي رتبه برگزيده بر اساس تعداد کل پيام در مجله
1 - آواي روستا
2 - « لنگرودي »
3 - *ابرار*
4 - ذره بين زنده
5 - * گل نرگس *
6 - تبسم بهار ♥
7 - قافيه باران
8 - خادمة الشهدا
9 - علي در کلبه درويشي
10 - محمد_عابديني
11 - ياسيدالکريم
12 - هما بانو
12 - * کميل *
13 - .:راشد خدايي:.
14 - *بنت فاطمه*اظهر
15 - گلهو قطعه اي ازبهشت
16 - انديشه نگار
17 - *زهرا.م
18 - مجنون الحسين ع
19 - *ميثم*
20 - ||عليرضا خان||
21 - شبستان نور
22 - * هاتف *
23 - در انتظار آفتاب
24 - «امير معظم»
25 - *قاصدك*
26 - ♥ ح. بالايي
27 - ساعت يك و نيم
27 - محمد جواد س
28 - شهريار کوچه ها
28 - مهسا خانوم
29 - ميراب عطش
30 - قلمدون
30 - *سحربانو*
+
قصه هاي شيوا : شيوا و مادرش داشتن مي رفتن بيرون از منزل . شيوا :* بابا تو نيا * . گفتم : من مريضم خونه مي مونم . گفت : * تو خونه بمون گريه کن !!!( آخه 3 روز قبل من مسافرت بودم شيوا هر روز کارش گريه بود ) بعدا قرص بخور . دارو بخور . *
عزيزم شيوا دختر کوچيکتونه درسته؟ - ::::شـــميــــم::::
3 ساله نشده هنوز . - خاطرات دکتر بالتازار
:) - ::::شـــميــــم::::
+
قصه هاي شيوا : مادر شيوا مي خواست شيوا رو سرپا کنه . گفت : تو چاق شدي . شيوا :* چاق نشدم . من شيوام !!! ( من همون آدم ديروزم )* مادر : انقدر چاق شدي که نمي تونم بغلت کنم ! کمرم درد مي گيره . شيوا :* تو مريضي !!! ( ضعيف شدي که نمي توني بغلم کني )*
اعتماد به نفس يعني اين :) ... خدا حفظش کنه :) - *صبا*
+
من و دخترم شيوا : گفتم : صداش مثل بچه ي آقا سالاره ( محمد حسين سالار ). شيوا داد زد :* من بچه ي سالاد ! نيستم *!!!
دختر کوچيکم دلش ميخواد من فقط براي او باشم و دختر بزرگم سهمي نداشته باشه . اگه من سرم رو بالش باشه و دختر بزرگم بياد پيش من او خودشو ميندازه وسط و ميگه :* باباي خودمه * !!! - خاطرات دکتر بالتازار
اي جان ! چقد خوشم مياد از اين تيپ بچه ها!!! - مائده ی عشق
+
من و دخترم شيوا( 3 ساله ) بهش گفتم : تو مامان مني ؟ گفت : آره . گفتم : من چي تو ام ؟ گفت : تو *خوشگله بابايي* !!! ( آخه من هميشه به او مي گفتم : خوشگل بابا )
4 نظر ديگر ...
:)) - ◊ نيلوفر◊
:)))) - *زهرا بانو*
4 نظر ديگر ...
:)) اي جان - سيده هانا صداقت
از دست بچه ها! جيگرن همشون!خدا حفظشون کنه - مائده ی عشق
+
" * آمد اذان ديواب من ار زوزن ديواب من * " . شيوا اينو همراه با شبکه ي يويا مي خونه و بعد از اذان ميگه : مامان پاشو نماز بخون . خودشم بعضي وقتا حالشو داره يه شال ميندازه سرشو و نماز مي خونه .* ماشاء الله لاقوه الا بالله *
اصل شعر اينه :* آمد اذان آمد اذان از روزن ديوار من - از گنبد فيروزه اي تا خلوت بسيار من - در هر نسيم بي کران روحم رها جانم وزان - مستي رسد از هر کجا آمد اذان آمد اذان * - خاطرات دکتر بالتازار
خيلي شعر و اجراي زيبايي داره. من ضبطش کردم از بس قشنگ بود. - سيدمحمدرضا فخري
البته آهنگش يه کم مطربه !!! - خاطرات دکتر بالتازار
کمش طوري نيست لابد !؟:) - سيدمحمدرضا فخري
+
گفتم : فاطمه که کوچيک بود من همش مي گفتم :* خدا ... چه دختري دارم. * شيوا : به من هم بگو . گفتم : خدا ... چه دختري دارم . شيوا رو به مادرش : مامان ! بابا گفت :*چقدر دختري دارم * !!!
+
مدتي است که طوطيان شکر سخن از * حوالي* ما عبور نمي کنند . اگر به چشم يک * موحد *و با نگاه *توحيدي *و در *حضور* تام باشند مي بينند که نثر من چون* غزل * شيرين است . نه *سيد* ؟ نه *محمد* ؟ اينطور نيست ؟
3 نظر ديگر ...
آره دکتر! - ذره بين زنده
اولين باره که اينجوري نوشتم . چطور بود ؟ - خاطرات دکتر بالتازار
3 نظر ديگر ...
دبيران مگه خوابن؟! - ذره بين زنده
آره . اونام آدمن ديگه . - خاطرات دکتر بالتازار
+
ديروز يکي از دوستان پزشکم گفت : بالاخره ما نفهميديم *دحو القمر*چيه!!! گفتم : بايد نجوم خونده باشي تا بدوني . گفت : بالاخره چيه اين دحو الارض ؟؟؟ شمابودين چي جواب ميدادين ؟؟؟
بهش بگو بره وبلاگ منو بخونه، متوجه مي شه:) - :::پوريا:::
+
سلام . امروز ساعت 2 بعد از ظهر : دختر 3 ساله ام گفت : بيا غذا بخوريم . گفتم : روزه ام . دختر بزرگم گفت : بابا نمي تونه غذا بخوره .دختر 3سالم گفت : کجات درد مي کنه ؟ تو کجات درد مي کنه ( که نمي توني غذا بخوري ؟ )
باورم نميشه بچه داشته باشين اصلا به لحن وبلاگتون نمي خوره خدا براتون نگهشون داره - شهر من گمشده است ارد
+[وبلاگ]
خط خوش
الحمدلله . شما چطوري ؟ - خاطرات دکتر بالتازار
سلام . يه کم گرونه و الا چيز خوبيه . - خاطرات دکتر بالتازار
+
سلام خوامبه يه طرح فاشيستي هادم . بئين پياماي مازروني هادين . آ خدا شمه پير ماره بيامرزه .
4 نظر بعدي ...
همه 33 نظر ...
4 نظر قبلي ...
:)) سِلام - اسپايکا
سلام برا :)) - خاطرات دکتر بالتازار
4 نظر بعدي ...
همه 33 نظر ...
4 نظر قبلي ...
اين به زبان کردي بود؟؟ - ثانيه ها...
نا ديگه . به زوون اصيل آريايي بيه . - خاطرات دکتر بالتازار
+
سلام به همه - ديروز مهمون داشتيم . صحبت اوضاع فعلي جامعه شد . دوستم گفت : مردم ما تو امتحان بهمن 90 خيلي لغزش داشتن ( من ميگم رفوزه شدن ) .* خدا غضب مي کنه بر مردمي که به جاي اعتماد بر خدا بر سکه و طلا اعتماد کنن *. .. ومن به ياد قارون افتادم . اون موقع که از منزلش بيرون اومد و گنجينه هاش رو شتران حمل مي کرد و همه حسرت طلاهاي اونو مي خوردن . فقط عده ي کمي به ياد اين بودن که روزي رسان خداست !
4 نظر بعدي ...
همه 15 نظر ...
4 نظر قبلي ...
.. و لا ناسين لذکرکم ... روزي رسان خداست ! - استان قدس
! - *علي يزداني*
4 نظر بعدي ...
همه 15 نظر ...
4 نظر قبلي ...
http://rokhnama.in/index.php?newsid=679 - ميراب عطش
سلام . به نظر من نبايد با نوشتن لحظه به لحظه قيمت ارز باعث داغ شدن بازار و تحريك شدن مردم نسبت به اون بشيم . اين همون چيزيست كه مخالفان نظام ميخان . الان يه سري بزنيد به سايت هاي اون ور آبي ببينيد چه خبره ! چه قدر مردم را به خريد وادار ميكنن . بله نبايد گفت هيچ خبري نيست . ولي از اون طرف هم نبايد خيلي بحث را داغ كنيم . - سربازي در مسير
+
سلام من بمومه . کمينان درني ؟
4 نظر بعدي ...
همه 11 نظر ...
4 نظر قبلي ...
سلام من اومدم . کيا هستين ؟ - خاطرات دکتر بالتازار
:) - لعل سلسبيل
4 نظر بعدي ...
همه 11 نظر ...
4 نظر قبلي ...
خداحافظي کردين الان؟ خدا يار و نگه دارتون :دي - لعل سلسبيل
خداحافظ :) - *صبا*
▌► | ► | ◄