پيام
+
شيوا* : خواب خرس بد ديدم . با مامانشو . با باباشو . با دخترشو... همه شونو ديدم !!!:-o *
خاطرات دکتر بالتازار
92/5/11
خاطرات دکتر بالتازار
تو دستشويي سوسک ديده شد . داشتم ميرفتم اونجا . شيوا* : بابا تو رو نخوره . ديگه بابا نداشته باشيم ؟؟؟*
Alone♡
:D
تات خيارجي
:d
خاطرات دکتر بالتازار
شوا يه گوشه کز کرده بود . گفتم* : چي شده ؟* گفت* : خواب بد ديدم . هيولا . *گفتم* : هيولا نداريم . *گفت* : نيامده بود . خوابشو ديدم - هيولا . يه خرس بي تربيت گنده !!!*