پيام
+
ازداروخونه شکلات آورده بودم خونه.شکلاتهايي که براي تولدامام بود.خانم گفت*:اين شکلاتاروامام حسن عسگري داده.*شيوا*: نه.باباخريده.*_____________________ خانم گفت*:شيرمحلي بخربراي صبحونه.*شيوا*:نه. شير گاو بخره!!!*وباصداي بلند دادزد*: شير گاو ... شير گاو !!! *________________________ شيوا*: بابا تو چرا موهاتو شونه نميکني . خاله من دارم شونه ميکنم .*گفتم *: به کي گفتي خاله ؟* گفت* : به مامان !!!*
sajede
91/12/4
خاطرات دکتر بالتازار
شيوا به رنگهاي لوگوي يکي از بجه ها ( هاله ) اشاره کرد و گفت *: مثل لباکمونه ( رنگين کمون ) . هي سبزه . هي قرمز !!!*