شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

چراغ جادو
+ *سلام بر 60 کاربر حاضر*
DARYAEI
سلام: )
وستا
سلام باباي شيوا خانم
شيوا* : بابا صداي گلبل بگو . اينجوري !!!* و شروع کرد به چهچه زدن مثل بلبل .
سلام
رفتم کليد برقو خاموش کنم اشتباهي يه کليد ديگه رو زدم لامپ هاي وسط اتاقم روشن شد . گفتم *: اه . پس کدوم بود ؟* شيوا به کليد درست اشاره کرد و گفت* : اون . اون کدوم !!!*
سلام
شيوا خسته بود و حوصله ي قصه نداشت . گفت* : بابا ديگه برام قصه نگيا . خروس نگيا . سگم نگو . گاوم نگو !!!*
شيوا *: مامان . فاطمه ( خواهر بزرگترش ) بره حموم موهاش کثيفه . بوي شامپو نميده . عرقه . عرق !!!*
شيوا *: فاطمه آب حمومو نخوريا . کثيفه . آب حموم نخور . ليز نخوريا . بابا به فاطمه بگو " ليز نخور " . *به فاطمه گفتم . شيوا گفت *: آفرين گفتي !!!*
شيوا *: من تپلو بودم مامانم مي بريد . من تپلو بودم مامانم مي بريد ... مي بريد حموم . شامپو ميزد !!!*
سلام
چراغ جادو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top