پيام
+
*اينم خونه اي که من و شيوا با هم درست کرديم هر روز ميريم کوچه و هم افتاب مي خوريم و هم ورزش مي کنيم و ...:) *
خاطرات دکتر بالتازار
91/11/14
.:راشد خدايي:.
:)
خاطرات دکتر بالتازار
راشد نيومدي خونه مون از اين شاهکار عکس بگيري .
کوثر...
برا ساختنش وام گرفتين؟!...معلومه خيلي خرجش کردين!
ني ني کوچولو
خدا نگهدارش باشه
خاطرات دکتر بالتازار
مادر شيوا گفت* : شيوا اينجا زشت افتاده . *شيوا *: نه . من زشت نيستم . من اين خوبم !!!*
.:راشد خدايي:.
آقا شما که بوقلمون را تنهايي خورديد! ما بيايم خونه نگاه کنيم؟؟؟
irit
با*اين همه مصالح*،مهندستون ماسونده.خوب از آب در نياورده.
خاطرات دکتر بالتازار
امان از اين *سازمان مهندسي *. سرسري نظارت کردن !!!:)