شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

ساعت ویکتوریا
+ شيوا داشت ميرفت طبقه بالا . گفت* :مامان من ميخوام برم بالا . اگه دلت براي من تنگ شد به من زنگ بزن . من موفايل ندارم . موفايلم خرابه . فقط تلفن دارم !!!*
شيوا *: بابا .* گفتم*: هوم ؟ *گفت *: من تو رو خيلي دوست دارم تو رو .*
وستا
:)
رفتيم کوچه . با هم خونه ساختيم . گفت *: به من گچ بده . *بهش دادم . روي زمين خط کشيد و گفت *: سياه کشيدم . اين سياهه !!!*( گفتم که همه چيزو بر عکس ميگه )
فاطمه داشت ميخوند* : بين منو تو پرده نيست اينجا منم آنجا تويي ... *شيواد داد زد* : اونجا تو نيستي !!!*
به به جناب مهندس . رفيق قديمي* . ولي بهت گفته باشم سر قدرت کوتاه نميام . *دوستي هامون به کنار !!!
چراغ جادو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top