پيام
+
شيوا به مادربزرگش گفت *: من سادات خانومم . مادربزرگ خوشش اومد و 20000 تومن بهش داد . شيوا ادامه داد : بابام سادات خانومه !!! مامانم سادات خانومه . آجيم سادات خانومه .*
* کميل *
91/11/7
خاطرات دکتر بالتازار
سلام بر 79 کاربر حاضر .*چرا آب رفتين ؟ * شما که بيشتر از اينا بودين ؟
*آسمان*
الهـــــــــــــــيـــــــــــــــــ..... ميگم ما هم سادات خانميم.... :دي
اقاشير حفاظ
سلام...
تشنه...
ما هم سادات خانميم.... - *آسمان*
*آسمان*
تشنه تو چش من نگاه کن بگو يه بار ديگه :دي
خاطرات دکتر بالتازار
خوب شد . سادات بيان خودشونو معرفي کنن* ( قلابي نباشن ها )*
تشنه...
نميخوام:) (آيکون سر به زيري و شرمنده بودن و اينا)
كشتي نجات ما
سلام..ولي من سادات خانوم نيستم:(
محمد تقي خوش خواهش
اگه به منم 20000 هزار تومن هم ميدادن پدر و مادر و خواهر که هيچ مي گفتم عمه هم سادات خانومه
*آسمان*
تشنه عيد غدير عيدي بچه ها يادت نره هااااااااااااا :دي
تشنه...
آسمان تو ديگه از عيدي حرف نزن که دلم از دستت خونه:)
خاطرات دکتر بالتازار
*م ت خ خ * . چه خبر از انتخابات * و چه خبر از تمساحت ؟*
*آسمان*
تا بزرگاني مثه شما هستن تشنه جان ما چرا عيدي بديم....
تشنه...
بالاخره دستم بهت ميرسه ديگه:)