پيام

خاطرات دکتر بالتازار
91/11/5

+ *دوستان سلام . ساعت1:50 دقيقه و من تنها تو خونه . بايد تا صبح بشينم پاي کامپيوتر تا تنهايي بر من اثر نکنه . خوب چه خبر از انتخابات ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟*

ميراب عطش 91/11/5

سلام...آخي پس شيوا کجاس؟؟؟

سلام

*بي وفا تنهام گذاشت !!!*

عجيب نيست ؟ صبح من با *ذره بين * دنبال *راشد* مي گشتم شب اونا اومدن شهر من و متاسفانه من سر کار بودم و نديدمشون .

چه دختر بي وفايي:)...عجيبه واقعا:)

*ساعت2:43 دقيقه 10 نفر . 2:44 دقيقه 9 نفر . 2:45 دقيقه 8 نفر* نفر.*

شما تشنه... ص رسم عاشقي حيدري سيد مجتبي امين گروه كامپيوتر منطقه شهر خدا سادات علوي-2

چطور شد ؟* کنتور داره معکوس کار ميکنه !!!* شدن 10 تا و 11 تا !!! ... 14 . دوباره پايين اومد .

سلام برشما.فکرکنم اگر بخوابيدم اثر نکنه ها=)

آره . دارم از خواب مي ميرم . يه *قران *ميذارم بالا سرم و با لامپ روشن مي خوابم . آخه 3-4 تا تجربه ي بد دارم از تنها خوابيدن .

جناب دکتر الان سانس دومه پيامرسانه...ما ميخوابيم اين سري جديد هستن تا نماز صبح:)

آره مي بينم اسماشونو . * ريا نشه - پخش زنده دارم !!!*

منم ميبينم...تف به ريا:)

شما تشنه... * كميل * زهرا -شاپرک *چکاوک* رضاي دوست محمود عراقي شهر خدا ( 3:20 دقيقه )

*زهرا*کوچولو بدنبال* شاپرک* مي دويد . صداي *چکاوک*از دور گوش ها رو نوازش ميداد . در گوشه اي ديگر از اين سرزمين پهناور *محمودعراقي *براي *رضاي دوست* تا *شهر خدا* رفت و مثل *کميل تشنه* جان داد .

با من 5 نفريم (3:27 دقيقه )

خب اثر کنه خيلي خوبه که. (3:39)

سيد مجتبي امين

ميراب عطش