پيام
+
شيوا*: مامان بابا سر کار چي ناهار خورد ؟* مادرش گفت* : پلو . *شيوا* : نه . تخم مرغ بخوره .* شب سر سفره شام گفتم *:امروز ناهارمون ماکاروني بود .* شيوا *: نه . تخم مرغ بخور بزرگ بشي بري مدرسه . بگي " ميرم مدرسه ...ميرم مدرسه ..."*
*قاصدک و شاپرک*
91/10/29
*سحربانو*
دخترا شيرين زبونن واسه باباشون:) راستي شيوا جان چندسالشه؟
جزتو
جالبه
خاطرات دکتر بالتازار
3 سال و 1 ماه و 27 روز و 8 ساعت و ...
*سحربانو*
خدا حفظش کنه:)
خاطرات دکتر بالتازار
انشاءالله ميذارم .