نوشته شده در تاریخ 95/6/28 ساعت 11:30 ع توسط دکتر بالتازار
بسم الله
پیرزن افغانی : یه شیر بده برای نوه ام .
نسخه پیچ : شیر مادر نمی خوره ؟
پیرزن : برای سفر میخوام .
بعد پرسید : چه جوری بدم ؟
ن : تو شیشه حل کن . طبق دستور روی قوطی حل کن و بریز تو حلقش ! 
سلام وبلاگتون عالیه چون کوتاه مینویسین خیلی راحت میشه خوند .
درمان جوش بزرگسالی چیه ؟ غیر دارو ها آیا آبلیمو و ماست و ... تاثیر داره ؟ -
2-شکوه بندگی ( در سن بلوغ پوست ضخیم تر میشه و چرب لذا تخلیه ترشحات غدد چربی مشکل شده و مستعد عفونت توسط باکتری ها میشه . شست و شو با صابون تی تری خوبه . گاه محلول کلیندامایسین و ... هم تجویز میشه . آبلیمو یا ماست نقش لایه بردار و طراوت بخش رو دارن . شاید کمی موثر باشن . اما در سنین 40 سالگی جوش صورت ( آکنه ) ناشی از یک نوع انگله و با ژل مترونیدازول درمان میشه )
یه جوون 6-25 ساله اومد پیش نسخه پیچ و گفت : من زیاد حرف می زنم - همش می خوابم بازم خسته ام . دارو می خواست .
ن : شب دیر می خوابی ؟
جوان : نه . ساعت 9 می خوابم .
ن : شاید زیر کولر می خوابی .
جوان : آره .
ن : ها . همینه . اما برای پرحرفیت باید بری نوار مغز بگیری !
وقتی جوان رفت پرسیدم : نوار مغز ؟؟؟ بلند شه بره دکتر بگه برام نوار مغز بنویس ؟؟؟
گفت : شاید آلزایمر داره ! مغزش کوچیک شده !
( تو این سن آلزایمر ؟؟؟
برای پرحرفیش باید بره روان پزشک )
پیرمرد 3 نوع پردنیزولون 5 همراهش بود .
گذاشت رو پیشخوان و پرسید : اینا رو چه جوری بخورم ؟
نسخه پیچ نگاهی به داروها کرد و گفت : اینا همش یه داروئه .
بسته ها رو یکی کرد و گفت : یک نوعش رو بخور .
پیرمرد : من از هر کدوم روزی یکی می خوردم !
لات و لوت های قدیم هم برای خودشون اصولی داشتن :
دنبال زن شوهردار نیفت - مال یتیم نخور - قسم دروغ نخور -
... دزد اول روی زن مردم پارچه می انداخت و بعد دزدیشو می کرد .
الان می کشن و ...
رییس دزدا مرد رو شناخت . به یارانش گفت " هر چی که این مرد میگه مال منه بهش پس بدین " . مرد تعجب کرد . چرا از بین همه کاروان فقط او . رییس دزدا گفت : منو می شناسی ؟ من همونیم که تو اون روز برفی هیچکس منو راه نداد
و تو پناه دادی . 3 سال پیشو میگم . یادته ؟ ما مردم لر نمک شناسیم .
پیرزنی داشت از خیابون رد می شد .
مامور شهربانی به سمتش حمله کرد و چادر از سرش کشید .
پیرزن جیغی کشید و همون جا سکته زد و تموم کرد .
چند لحظه ای نگذشت که ماشینی با سرعت از اونجا رد شد و پاسبان رو زیر کرد .
حالا دو سمت خیابون دو تا جنازه بود .
( با اینکه ساعتی یه ماشین هم از اونجا رد نمی شد اومدن ماشین در اون لحظه خیلی عجیب بود . )
مامور شهربانی ( زمان رضاشاه ) جلوی زنی رو گرفت .
گفت : کجا میخوای بری ؟
زن : مسجد .
مامور : به کمرت بزنه این مسجد . با چادر میری مسجد ؟؟؟
( خلاف حکم شاه عمل می کنی و میری مسجد ؟؟؟ )
برشیشه های یه آزانس تصاویری زیبا از قطار و هواپیما و ... نقش بسته بود .
پیرمرد روستایی با کلاه نمدی مشغول دیدن این تصاویر بود .
جوانی سوسول به او رسید و گفت : عمو ! این بهتره یا با خر می رفتی ؟
پیرمرد گفت : این بهتره .
قبلا غارت نفت ما با بشکه و پشت خر بود . الان قطار قطار وقتی ما خوابیم می برن .
برای اونا این بهتره .
فرد باردار در طول 9 ماه 4 کیلوگرم چربی ذخیره می کنه تا در ماه های اول شیردهی از اون استفاده کنه .
صحیح نیست که فرد شیرده بخواد با رژیم یا دارو اقدام به لاغری کنه چون باعث انواع کمبودهای غذایی میشه .
او باید بعد از پایان شیردهی برای لاغری اقدام کنه .
البته فقط رژیم گرفتن و دارو خوردن کافی نیست فعالیت بدنی متناسب با سن و شرایط او بسیار مفیدتر است .
یکی از فامیلای ما که بازاری قدیمی تهرانه و نزدیک 100 سالشه می گفت" شبای جمعه از سفارت آمریکا بلیط مجانی سینما بین اوستاها و شاگردا پخش می کردن . جز قلیلی اکثرا می رفتن "
فکر نکنین برای منفعتی چیزی بوده ها .
قربه الی الله بود .
ببین آمریکا - زبون بسته - از کی به فکر رشد فرهنگی ما بوده و ما خودمون نبودیم .
پ ن : وقتی سبک زندگی عوض بشه دیگه فتح مملکت توپ و تانک نمیخواد .
نوشته شده در تاریخ 95/6/28 ساعت 11:27 ع توسط دکتر بالتازار
بسم الله
سبز نگارینه ... سبز زندگی کنیم - سبز کار کنیم
چاپ روی کاغذ سنگ !
خیلی جالبه . از سنگ کاغذ درست می کنن .
کاغذی دیدم که روش نوشته بود " تبلیغی که در دست شماست بر روی کاغذ سنگ چاپ شده است ! "
برام جالب بود . زنگ زدم به شرکتش در تهران .
پیشنهاد کردم که برای چاپ قران و مفاتیح با سازمان تبلیغات صحبت کنن . دل پری داشت از سازمان ها و شهرداری و ...
هر یک تن کاغذ سنگ معادل مصرف آب لازم برای 3 روز استحمام 24 ساعته یک فرد بدون وقفه صرفه جویی در آب می کند .
هر یک تن کاغذ سنگ به اندازه 5 بار گردش دور زمین با خودروی شخصی تولید CO2 را کاهش می دهد .
هر یک تن کاغذ سنگ با جلوگیری از قطع درختان اکسیژن لازم برای 40 انسان را فراهم می کند .
در انرژی صرفه جویی می کند . مواد بازیافتی را کاهش می دهد . توسط جوندگان آسیب نمی بیند . کپک نمی زند . با رطوبت خراب نمی شود و ...
می گفت " به سازمان آب پیشنهاد همکاری دادیم گفتن می تونیم شما رو به خندوانه معرفی کنیم تا کمپینی برای شما تشکیل بدن . ولی شما باید 500 میلیون تومن به ما پول بدین ! "
می گفت " سازمان تبلیغات گفته گرونه ( 2 برابر کاغذ گلاسه در میاد ) ( بهش گفتم اما در عوض عمریه ) . گفتیم " لازم نیست همه تبلیغات رو به ما بدین . 2-1 درصد هم باشه برامون خوبه . " ولی قبول نکردن .
بهش گفتم " به شهرداری - نه ... به شورای شهر برین ."
گفت " گفتیم تبلیغات مسیرهای مترو را به ما بدین " گفتن که نه . این تبلیغ شما هم محسوب میشه ! "
تهران-خ طالقانی-خ شهید موسوی-نرسیده به پارک هنرمندان-پ94-واحد20 تلفن86070419و 86070423
میتونن با موسسات تولید لوازم التحریر داخلی تماس بگیرن -
* گل نرگس *گرونه . برای لوازم تحریر شاید مناسب نباشه .
خرمشهر را خدا آزاد کرد ( امام خمینی ) ...
برجام کار خدا بود ( حسن فریدون ) ...
ببین که بین خدای امام تا خدای توهمی این فرد چقدر فاصله است .
مگر ما برجام را آوردیم ؟ خدا برجام را آورد !
حالا ببینیم کی قراره از دست این برجام رهایی یابیم ! -
* گل نرگس *
صالحی رو به طرف غربی : " نمی شود که یک طرف کاملا به تعهداتش عمل کند و یک طرف مدام مانع تراشی کند " ...
حالا که شده . محال هم اگر بود شد . ایمان بیار مرد ! کار نشد نداره .
بیمار یه پلاستیک گره زده گذاشت رو پیشخوان و گفت : این دارو رو میخوام پس بدم .
نسخه پیچ : دارو پس نمی گیریم .
مرد : من اصلا دست بهش نزدم . حتی از پلاستیک در نیاوردم . انگشت نگاری کنین !
نسخه پیچ : نمیشه .
مرد : به دکتر بگو .
ن : دکتر هم همینو میگه .
مرد : شما که هنوز بهش نگفتی .
نسخه پیچ منو صدا کرد .
رفتم جلو و به حرفای مرد گوش دادم و گفتم : چرا میخوای پس بدی ؟
گفت : دکتر هر دفعه یه دارو می نویسه .
گفتم : فرضا عوض هم بکنه مشابهاشو می نویسه دیگه . داروی حساسیت بینی همینه . ببر و مصرف کن .
وقتی رفت نسخه پیچ گفت : دارو رو 5 روزه تو ماشین نگه داشته میگه پس بگیر ! دست نزده ولی تو داشبورد بوده !
گفتم : به خاطر گرونی اسپری بینی رینوکورت داشته بهانه میاوره .
( یکی از دلایل ما و مهم ترین دلیل در پس نگرفتن دارو عدم اطمینان از شرایط نگهداری اونه )
سبد دارو رو گذاشت جلوی من و رفت نسخه دیگه ای رو بپیچه .
داخل سبد داروها نسخه ای نبود گفتم : دوست داری نسخه اش رو هم بدی ؟؟؟
گفت : صبر کن دومیشم بپیچم . 2 تا 2 تا می نویسه این دکتر .
گفتم : برگه چی ؟ 2 تا کنده یا یکی ؟
بله . 2 برگ کنده بود !
گفتم : ما پزشکای محترمی داریم که تو یک جلسه ویزیت بیشتر از یک برگ نمی کنن . این دکتر استثنائه .
اینم یک نسخه از عجایب شاهکارهای وزارت بهداشت .
نسخه ی پزشک عمومی که واکسن آنفلوانزا را اینطور نوشته بود : Anfulanza
نسخه پیچ : دکتر بیا جلو . این آقا برای بچه اش واکسن آنفلوانزا میخواد .
گفتم : چند سالشه ؟
جوان : 7 سال .
گفتم : زیر 5 سال و بالای 65 سال داده میشه و یا اینکه بیماری خاصی داشته باشه ( دیابت-آسم-بیماری قلبی-ریوی-نقص سیستم ایمنی ) .
تشکر کرد و رفت .
عد از او پیرمردی اومد و گفت : واکسن سرماخوردگی میخوام برای خودم و زنم .
گفتم : واکسن آنفلوانزا منظورتونه . سرماخوردگی که واکسن نداره .
گفت : 2 ساله زدیم .
گفتم : مانعی نداره . سالی یک بار می تونید بزنید . شرایطش رو دارید .
و هنوز درمان این درد عظیم در وادی علم نگنجیده ... دل تنگی درد عظیمی است ... واکسنی ندارد که آدم دیگر دلتنگ نشود ؟! -
* گل نرگس *
جوان جلد یه بسته نوافن و یه بسته آزیترومایسین دستش بود .
گفت : از این داروها میخوام .
نسخه پیچ : نوافن رو اون ور بگیر ولی اون یکی رو نه . اینا بسته هاش 6 تاییه . یه دوره خوردی دیگه ادامه نده .
جوان : پارسال خوردم سردردم خوب شد . الان نخوردم که . پارسال تموم کردم الان نخورم ؟!
مرد میانسال قطره گوش می خواست .
منو صدا کردن جلو .
رفتم پیشش .
گفت : یه قطره گوش بده .
گفتم : قطره برای چی میخوای ؟
گفت : گوشم درد می کنه .
گفتم : پس باید معاینه بشی . گوش عضو حساسیه . هیچ قطره ای نباید توش بریزی . ممکنه کری بده .
گفت : به درک که کر شد . شما یه دارو بده !
گفتم : هیچ دارویی .
گفت : نمیشه بدین ؟!
نسخه پیچ تو قفسه ها دنبال دو تا اسپری می گشت .
( اسپری بینی فلوتیکازون و اسپری بینی فنیل افرین )
برداشت و داشت می رفت به مشتری بده . صداش کردم و گفتم " اسپری فنیل افرین رو نباید تکرار کنه چون بیشتر از 5 روز عادتی میشه و همیشه بینیش کیپه " رفت و صحبت منو به مریض انتقال داد و او هم پذیرفت که فقط یک نوع رو ببره .
نسخه ای از متخصص زنان اومد .
قلم آخرش به دو دارو شبیه بود و در عین حال به هیچکدوم هم نمی خورد .
نوشته بود Dimit .
گفتم دمیترونه .
نسخه پیچ نظرش دایمتیکون بود .
بالاخره قرار شد از صاحب نسخه بپرسیم که همسرش تهوع داره یا نفخ .
تهوع داشت و ما دمیترون ( اندانسترون ) دادیم .
نوشته شده در تاریخ 95/6/24 ساعت 2:46 ع توسط دکتر بالتازار
بسم الله
روز قبل یکی از نسخه پیچ ها که از بعضی تبعیض ها در جامعه گله داشت گفت " ما اینجا داریم مثل سگ کار می کنیم اون وقت فلانی ها ... " .
امروز 2 تا از نیروها بدون اطلاع نیومدن و کار بر نسخه پیچ ها سخت شد .
نسخه پیچ 2 گفت : دیروز ناراحت شدم که چرا فلانی گفته " مثل سگ کار می کینم " اما الان میگم " سگ چیه ؟ به اندازه سگ به توان 2 داریم کار می کنیم " !
انسان در برابر گفته های خود مسئوله .
کسی که میگه " اونایی که حقوق های نجومی گرفتن تخلف از قانون نکردن . فقط این کار کار بدی بوده " آیا از جنجالی که چند سال پیش بلند شد و دو شغله بودن دکتر الهام و دیگران رو علم کرده بود بی خبره ؟؟؟
یا خودشو زده به بوووووووق
صدای نسخه پیچ رو شنیدم که گفت : آمپول متوکاربامول نسخه میخواد .
جوان : اون سری که نسخه نمی خواست .
ن : حالا یه سری بهت دادن دلیل نمیشه که نسخه نخواد .
جوان : این دفعه هم بدین . واجبه .
ن 1 او رو به ن 2 راهنمایی کرد .
ن 2 : نسخه میخواد . حالا برای کی میخوای ؟
جوان : پدرخانومم .
ن2 : قرصشو ببر .
جوان : قرص خورده .
ن2 : پس پماد ببر .
جوان : یکسره داره پماد می ماله .
ن2 : آمپول نبر . یه دفعه شوک میده ها .
جوان : اه .
آقای اومد داروخونه و گفت : یه دارویی هست به زیتون می زنن تلخیشو می گیره . چیه ؟ شما دارین ؟
نسخه پیچ : سود سوزآور ... نشادر ... سود ؟
مرد : سود ما تو کارخونه داریم مثل جرم گیره .
ن : شیمیایی ها دارن .
مرد : اسمش چیه ؟
ن : خودشون می دونن چیه . هه هه هه . چه کار داری . بذار جرمشو بگیره دیگه !
( و من = فقط شنونده و انگشت به دهان که اینا چی دارن میگن ؟ )
درمان ریزش موی غیر هورمونی : محلول آیروکس+ماینوکسیدیل+گلیسیرین+15درصد آب سیر تازه .
شب ها روی سر ماساژ دهید .
بابا برین تو تلگرامم عضو شین دیگه : modava_drugstore@
منظورتون از ریزش هورمونی چیه؟؟؟؟ -
لاهوتریزش موی هورمونی ( الگوی مردانه ) از دوطرف پیشانی عقب نشینی می کنه و همچنین وسط سر و وابسته به هورمون تستوسترون احیا شده است .
متاسفم که اصل پیام رو کسی نمی گیره و به حواشی می پردازن . اصل پیام جلب شما به تلگرامه .
( درمان ریزش موی هورمونی با داروهای ضد هورمون مردانه است )
نسخه رو دیدم که دستور مصرف نداره .
غر زدم که : این چه نسخه ایه ؟ این چه دکتریه ؟
نسخه پیچ : از آمریکا اومده . درس خونده است ! مریضی منو خوب کرد . میگه " اونجا همه داروها بروشور دارن " !
گفتم : اگه بهترین تجویز رو بکنه ولی مریض مصرف نکنه تاثیری داره ؟
گفت : نه .
گفتم : اگه مریض اشتباه مصرف کنه تاثیری داره ؟
گفت : نه .
گفتم: وقتی دارو باید برای هر مریض جداگانه دستور داده بشه ننوشتن دستور معنیش چیه ؟
( متخصص جراحی عمومی و غدد از آمریکا بود )
اولین تقلب در بازار مواد غذایی ایران آب لیموست که با 4 کیلوگرم مواد اولیه شیمیایی 10 تن آب لیموی تقلبی تولید و روانه بازار می کنن .
وه که چه پول بادآورده ای .
سلامتی خیلی باارزش تر از این حرفاست .
راه حل : مصرف لیموی تازه یا اینکه جلوی چشم شما آب لیمو گرفته شود .
جایی که فینگلیش پاشو تا حریم نسخه ها هم باز می کنه :
Sy Banafshe
هر 8 ساعت 2.5 سی سی !
( شربت بنفشه تب بر-ضد سرفه و خلط آور است .)
وقتی به اعتراف کارشناسان بیش از 90 درصد عسل در بازار ایران تقلبیه عاقلانه است که از این آب و قند بپرهیزیم و تا از عسل بودن اون مطمئن نشدیم پولی براش ندیم .
نسخه پیچ : افغانیه می گفت " هر دکتری بردم بچه ام خوب نشد . شما بهش کتوتیفن دادین خوب شد . حالام اومدم برای اون یکی بچه ام بگیرم " .
گفتم : شرح حال درست از مریض نمی گیرن دیگه . مثلا از محیط زندگی-محیط کار-زمان کشت پنبه بچه ها همه تو مزرعه ان دیگه .
نسخه پیچ : احسنت . افغان ها بچه و بزرگ همیشه بیرونن . تو مزرعه .
( کتوتیفن ضد حساسیته و پیشگیری از حمله آسم )
آقایی اومد داروخونه و پوکه آمپول پروژسترون دستش بود .
گفت : این آمپولو بده .
نسخه پیچ : برای چی ؟
مرد خنده اش گرفت و گفت : نمی دونم . فامیلامون گفته بگیر !
ن : نمیشه . مرد : یه بار قبلا زده . حالا یه دونه بده .
ن : نمیشه . شمام که نمی دونی چیه . بگو نمیدن . نسخه میخواد .
مرد : از اول بگو !
( 5-4 بار گفت نمیشه بازم میگه از اول بگو )
نگاهم به صفحه بالای نسخه افتاد که با مداد نوشته بودن " سفیکسیم 400 " .
دکتر هم عینا همون رو برای بیمار رونوشت کرده بود !
دفترچه برای همسر یک فرهنگی بود ! خانمی 40 ساله .
( سفیکسیم 10 عدد و مفنامیک اسید 30 عدد )
این طرز نسخه نوشتن و دارو مصرف کردن واقعا ماشاءالله داره .
جوان : یه بسته چرک خشک کن بده .
نسخه پیچ : نسخه میخواد .
جوان : مریض تو ماشینه . بگم خودش بیاد ؟!!
آقایی تکه کاغذی آورد که روش نوشته بود : سرم قند 5% آمپول ویتامین کا .
نسخه پیچ : این داروها نسخه میخواد .
مرد : تو دفترچه روستایی نوشته . شما قبول می کنی ؟ ... دفترچه روستایی قبول می کنی مگه ؟!
( فرضا بصورت بیمه ای قبول نکنیم . اعتبار کاغذ پاره از نسخه بیشتره ؟؟؟ )
یکی ازمعضلات ما در داروخونه اینه که B12 به دو صورت 1000 و 100 میکروگرمی وجود داره و نسخه پیچ ها به صورت تصادفی هر کدوم که دم دست باشه تو نسخه میذارن و تفاوتی بین این دو قایل نیستن.در این بین مریض ممکنه ضرر کنه.
درسته که اکثر موارد تجویزی این دارو بدون توجه به نیاز واقعی بیماره ولی به هر حال 10 درصدی هم هستن که نیاز ضروری به این ماده دارن اگر ما 100 رو به این افراد بدیم درمانشون مختل میشه .
( پزشک باید میلی گرم دارو را قید کند )
نوشته شده در تاریخ 95/6/24 ساعت 2:43 ع توسط دکتر بالتازار
بسم الله
آقا : یه بسته سفیکسیم بده .
نسخه پیچ : برای چی ؟
آقا : رفته دکتر . مصرف کرده باید ادامه بده .
ن : یه دوره مصرف کرده دیگه نباید ادامه بده .
آقا : اهل تهرانن . بی فرهنگ نیستن !
ن : من نگفتم که بی فرهنگن .
آقا : بیا زنگ بزنم با خودش صحبت کن .
زنگ زد و گوشی رو داد به نسخه پیچ و گفت : بیا صحبت کن . من سر در نمیارم که .
نسخه پیچ پشت تلفن به او گفت : مصرف نکن یه دوره مصرف کردی ... چی ؟ بیمار مصرف نکرده ؟ پس رو چه اساسی گفتی سفیکسیم بگیره ؟؟؟
پیرمرد یه ورق مصرف شده کوآموکسی کلاو دستش بود .
گفت : این قرصو به من بدین .
نسخه پیچ : برای چی ؟
گفت : حساسیت !
ن : این برای حساسیت نیست که .
پیرمرد : هر دارویی می خوره خوب نمیشه . یه ورق از این قرص میندازه خوب میشه ! یه بسته به ما نمیدی ؟
ن : نمیشه .
پیرمرد : حالا شما یه بسته به ما بده ! ضرر که نداره ! گفتم : چرا ضرر نداره . اگه ضرر نداشت که بهت می دادیم .
پیرمرد قرص رو برای سینوزیت می خواست . با همون درمان ناقص و غلط . به او توصیه کردم مرتب از سرم شست و شو استفاده کند .
آقا : 2 تا سرم رینگر بده .
نسخه پیچ : برای چی ؟
آقا : برای دام . دکتر گفته .
ن : کدوم دکتر ؟
آقا : فلانی . 4 تا سفتریاکسون هم بده .
همزمان نسخه پیچ داروخونه دامی هم اونجا بود .
حرف مرد رو تایید کرد .
پرسیدم : چرا رینگر ؟ چرا سرم نمکی نباشه؟
گفت : رینگر خوب جواب میده !
گفتم :آخه اینا با هم تداخل داره .
گفت : پس جدا بزنن . قاطی نکنن .
گفتم : جدا هم نمی تونن بزنن ( باید24 ساعت فاصله باشه )
نسخه پیچ ما گفت : پس فعلا سرم ها رو ببر ( تا بعد )
نسخه پیچ : دکتر ! مریض میگه وقتی خربزه می خوره تنش خارش می گیره . صابون میخواد .
من هاج و واج نگاش کردم .
گفت : چی شده ؟ مریض داره میگه .
گفتم : آخه صابون چه ربطی داره . بیماری قارچی نیست که صابون ( گوگرد ) بدیم . قرص باید بخوره .
گفت : میگه قرص نمیخوام . صابون میخوام !
گفتم : قرص داره و شربت . اگر نخواست دیگه چیزی نداریم .
بپرس اگه شربت میخواد بهش هیدروکسی زین بده .
مرگ بر گرگ های خون آشام حجاز ... آل سعود
مرد میانسال : پیروینیوم دارین ؟
نسخه پیچ : شربتشو داریم .
مرد : چنده . ن : 12000 تومن .
مرد : گرونه . قرصشو ندارین ؟
ن : نه . قرصش سال هاست تولید نمیشه .
مرد : نیکلوزاماید چی ؟
رفتم جلو و گفتم : برای چی ؟
مرد: کرمک .
گفتم : برای کرمک نیست .
مرد : برای چی هست ؟
گفتم : برای کرم کدو .
گفت : پیروینیوم چی ؟
گفتم : برای کرمک هست .
گفت : برای کرم روده میخوام !
گفتم: همینطوری که قرص نمی خورن .
نسخه پیچ تکه کاغذی رو از دست مراجعه کننده گرفت و رفت دارو رو بیاره " تریپل سولفا شرکت بهسا " .
گفتم : کرم واژینال از روی کاغذ پاره ؟؟؟
گفت : برای راننده مونه !
گفتم : اگه رودرواسیس داری براش ببر و بگو بدون اجازه پزشک مصرف نشه .
ن : دکتر نوشته ؟
راننده : نه . یکی مصرف کرده خوب بوده .
ن : اینطوری مصرف نکنه .
آقای راننده منصرف شد و رفت .
ن : ببین مردم چه جوری دارو مصرف می کنن .
نسخه ای از پزشک مجاور اومده بود با دستور عجیب و غریب :
لوسیون بتا _ روز در میان 1 بار ) محلول کلیندامایسین ( روز در میان 1 بار ) کپسول داکسی سایکلین 30 عدد ( روزی 2 تا )
به مریض گفتم : فعلا کپسولو نبر . ابتدا محلول کلیندامایسین رو صبح و عصر مصرف کن تا چند ماه اگه جواب نگرفتی مرحله بعد آنتی بیوتیک خوراکیه .
رفت با دکتر صحبت کرد .
دکتر هم زنگ زد داروخونه و گفت : من دکترم . هر چی نوشتم شما باید بدید !
مرد میانسال : یه سلکسیب 200 بده و یه پیروکسیکام .
نسخه پیچ : پماد یا کپسول ؟
مرد : کپسول .
رفتم جلو و گفتم : چرا دو نوع مسکن ؟؟؟ یکیش کافیه .
گفت : برای مادرم میخوام . سلکسیب رو برای سردردش می خوره پیروکسیکام رو برای پادرد !
براش توضیح دادم که همون سلکسیب برای هر دو مورد کافیه و مصرف چند نوع مسکن فقط عوارض رو بالا می بره .
از دور صدای مرد رو می شنیدم که می گفت : برای یه سرماخوردگی 280 هزار تومن خرج کردم .
7 بار رفتم دکتر این هشتمین باره .
بلد نیستن . یکی میگه حساسیته . یکی میگه ...
بغل دستیش گفت : لابد باید دوره اش بگذره .
مرد ادامه داد : این دفعه خوب نشدم میرم قم .
مرد میانسال : یه بسته چرک خشک کن دندون بده .
نسخه پیچ : چرک خشک کن نسخه ایه .
مرد : دکتر داده به من ساخته . یکی بده .
نسخه پیچ : چند رقمه .
مرد : فلانی ( نسخه پیچ ثبلی ) بود می داد .
ن : من نمی دونم چی باید بدم .
این قدر صحبت رد و بدل شد که نسخه پیچ 2 اعصابش خورد شد و رفت یه بسته قرص پنی سیلین وی آورد و بهش داد .
گفتم : چرا دادی ؟؟؟
گفت : هر چی میگیم نمی فهمه . آخرش هم باید فحش بده و دعوا کنه .
خانمی اومد داروخونه و پرسید : سفیکسیم دارین ؟
نسخه پیچ : فراوون .
خانم : چنده ؟
ن : نسخه میخواد .
خانم : نسخه دارم .
ن : خوب نسخه رو باید ارائه بدی .
خانم : بیار ببینم .
ن : نسخه .
خانم : اول بده ببینم تا نسخه رو بیارم !
ن: چند مدل داره -100-50 .
خانم : 100 بیار .
ن : نسخه باید باشه .
خانم : جمکران میرم می گیرم .
ن2 که اعصابش خورد شده بود گفت : ضرر داره اگرنه 4 لیتری درست می کردن .
نسخه پیچ : پسرعموم می خواست بره عمل پیوند ریه بکنه . می گفت " به جای اینکه به من روحیه بدن و بگن خوب میشی . یه کاغذی آوردن و گفتن اینو امضا کن که اگه مردی از ما شکایت نکنی !
بعد کاغذی آوردن که اگه مردی اعضایت رو به دیگران اهدا کنیم .
بعد کاغذی آوردن که اگه مردی کالبدتو بشکافیم ببینیم چرا پیوند موفق نبوده !
کلا روحیه منو شستن گذاشتن کنار .
اظهار اعجاب کردم .
گفت : واقعا . الان زنده است . این دفعه اومد داروخونه نشونت میدم .
بازم من شانس آوردم می خواستن عملم کنن این چیزا نیاوردن پیش خودم بردن پیش پدرم -
عمو آیینه سکندر
نوشته شده در تاریخ 95/6/24 ساعت 2:37 ع توسط دکتر بالتازار
بسم الله الرحمن الرحیم
نسخه پیچ منو صدا زد : آقای دکتر ! این آقا مترونیدازول میخواد . میگه 20 تا 20 تا می خورم برای معده !
رفتم جلو .
جوان : من 2 سال پیش HP ( عفونت معده ) داشتم مترونیدازول و چند داروی دیگه برام تجویز شد . تیترم زیر 15 شد .
دکترم گفت " هر موقع احساس کردی علائمی داری بخور " .
گفتم : به تنهایی ارزش نداره . رژیم 3 دارویی یا 4 دارویی لازمه و ...
گفت : الان شما به من میدید این دارو رو ؟!
گفتم : نه .
جوان : یه دارو برای دل درد بچه بدین .
نسخه پیچ از من پرسید : چی بدیم ؟
گفتم : دل درد باید معاینه بشه .
جوان : استامینوفن دارین ؟
ن : آره .
رفت بیاره .
گفتم :استامینوفن فایده ای نداره ها .
جوان : قطره اش رو بده .
گفتم : عرق نعنا براش خوبه .
قبول نکرد .
شربت " رکولیک " رو پیشنهاد دادم ( بابونه آلمانی + عسل ) برای اسپاسم-زخم گوارشی-نفخ و سوء هاضمه )
وقتی قیمتشو شنید -11000 تومن - منصرف شد .
ما هم راضی تر بودیم . چون درد خودش یه علامته برای بررسی بیشتر توسط پزشک .
پیرمرد داشت با نسخه پیچ حرف می زد .
توجهم جلب شد .
رفتم جلو و گفتم : قصه چی بود ؟
گفت : یکی بهم گفت شب میخوابی زیر پات بالش بذار . گذاشتم خوب شد . پام ورم داشت - درد می کرد . اینهمه دکتر رفتم هیچکی بهم نگفت !
با خودم گفتم : این ساده ترین توصیه بود . چرا پزشک ها از این توصیه غفلت کردن ؟؟؟
خانمی نسخه ی بچه اش رو آورد داروخونه .
گفت : آقای دکتر ! اینم ببین چی نوشته . اینو صبح بردم - اونو عصر . کدوم بهتره ببرم ؟
گفتم : اسهال داشت ؟
گفت : نه . مخاط بود . روزی 2-1 بار دستشویی میره .
بعد از مکثی گفت : اون یکه چرک خشک کن داره بده . دکتر عصر گفت " گوشش التهاب داره " صبحی آزمایش مدفوع نوشت .چون مدفوع نکرده بود شنبه میرم آزمایش میدم .
گفتم : نمیشه بعد از چرک خشک کن آزمایش بدی .
ادامه داد : صبحیه گلوشو دید و گفت " گلوش خوبه "
( داروی صبح : درمانگاه : بروفن+زینک+ا ار اس )
( داروی عصر : مطب : آمپی سیلین تزریقی +آزیترومایسین+دیفن هیدرامین+ بتامتازون تزریقی )
خانم سرگردان بود و ما هم چه می تونستیم بگیم ؟
نسخه پیچ : شاید اونایی که تو مطب شخصی هستن بیشتر وقت میذارن .
نسخه پیچ 2 : اونایی که تو درمانگاه ها هستن میخوان وقت بگذرونن و برن .
مرد میانسال : یه چرک خشک کن بده .
نسخه پیچ : چرک خشک کن رو محدود کردن . برای چی میخوای ؟
مرد : یه قوی شو بده . برای دندون . آمپی سیلین ... آموکسی سیلین .
ن : آموکسی که قوی نیست . دکتر برات ننوشته ؟
مرد : دیروز دندون کشیدم . نفهمید . اونی که درد داشت نکشید . اونی که سیاه بود کشید !
ن : دهانشویه ببر .
مرد : نه . فایده نداره . شما رو دنده لج افتادی .
ن : نه خدا شاهده . دکتر بهت نداد من چی بدم ؟
مرد دوباره تکرار کرد : شما افتادی رو دنده لج .
و نسخه پیچ هم دوباره قسم خورد . اما مرد توجیه پذیر نبود .
به جای آمپول کتورولاک ( مسکن درد ) پروژسترون دادیم.
تزریقاتی آمپول رو شکست ولی موقع زدن متوجه شد .
مریض آمپولو پس آورد تا عوض کنیم .
کسی که نسخه رو تحویل مریض داده بود اومد عقب و گفت : این دو تا دارو رو کنار هم نذارین . اشتباه میشه .
نسخه پیچ هم انداخت گردن من و گفت : دکتر چک کرده .
گفتم : همه باید چک کنن اما اونی که نسخه رو می پیچه بیش از 50 درصد موثره . اونی که می پیچه-اونی که دستور می زنه .
اونی که قیمت می زنه و اونی که دارو رو تحویل میده همه باید کنترل کنن .
نسخه پیچ 1 : من چشمم نمی بینه . اینقدر ریزه نوشته هاش .
نسخه پیچ 2 : اگه می زد هیکلش آرنولدی می شد .
نوشته شده در تاریخ 95/6/18 ساعت 11:23 ع توسط دکتر بالتازار
بسم الله الرحمن الرحیم
هنوز چشمان ما از سحر برجام به حالت عادی در نیامده می خواهند FATF را بر ملت تحمیل کنند .
ای لعنت خدا بر هر چه ساحر کذاب .
رییس مجلس ایران و فرانسه با هم دیداری داشتند .
رییس مجلس ایران : " نظر ما و فرانسه در مورد تروریسم مشترکه ! "
تا این خبر رو شنیدم اینقدر عصبانی شدم که چند تا ناسزا بهش گفتم .
آخه مرد حسابی . کجا نظر ما و فرانسه که خودش تو جبهه استکباره یکیه ؟؟؟
اونا مثل همه اروپایی ها تروریسم رو بد می دونن اگه تو مرزهای اونا بخواد ترور کنه .
ترور در کشورهای اسلامی نه تنها بد نیست که حمایت سیاسی و تسلیحاتی هم می کنن .
چرا سردمداران ما در حرف زدن باید اینقدر محافظه کار باشن . اون از رییس دولت اینم از رییس مجلس .
خاطره یک پیرمرد 90 ساله :
تو مسجد شاه مسئول دستشویی که دیده بود افراد میان و میرن و یک قرونی تو کاسه میندازن و محلی به او نمیذارن .
آفتابه ها رو رنگ زد - قرمز و آبی و زرد ...
از اون به بعد هر کی می اومد می پرسید : آهای تو ! بیا . اسمت چیه ؟ کارت چیه ؟ اون آفتابه رو بذار و آفتابه قرمز رو بردار .
به یکی می گفت آبی رو برداره و ... صدای مردم در اومد .
صدای مردم در اومد . گفتن : یعنی چی آقا ؟
گفت : مگه من برگ چغندرم ؟ پس ریاست من چی میشه ؟!
می گفت : 70 درصد مدیریت های ما اینطوریه .
اما نظر من اینه که 90 درصد مدیرای ما مدیرای آفتابه ای هستن .
70 درصد رو اون تهرانی دوران دیده می گفت . 90 درصد رو من دکتر بالتازار .
آیا قران هم گمراه می کند ؟؟؟
آری .
قران فاسقان را گمراه می کند .
ومایضل به الا الفاسقین .
فاسقین کیستند ؟
الذین ینقضون عهدالله ...
عهدخدا و آن رشته ای که امر شدیم به وصل آن امام است امام .
دنیا یه مدرسه ی بزرگه .
الان 7 میلیارد آدم دارن امتحان میدن .
جالبه که نمونه سوال هیچکس مثل دیگری نیست .
تقلبم نمیشه کرد !!!
91/9/21
گاهی فکر می کنم که تو زندگی خیلی شرایط سخت و بحرانی رو پشت سر گذاشتم که کس دیگه ای حتی تصورش رو هم نمی تونه بکنه . گاهی متنبه میشم که همه امتحان های سختی دادن یا در پیش دارن .
هیچ سیگاری قهاری( Heavy Smoker ) نیست مگر اینکه سیگار اولش رو که می خواست بکشه از زور سرفه نتونست تمومش کنه .
پس به جای اینکه به اجبار زمانه ( بیماری قلبی و ریوی وسرطان و...) سیگار رو ترک کنی اصلا بهش لب نزن .
حتی اجازه نده بیاد تو خیالت !
91/9/8
لعنت به سینما و تلویزیون که با ظرافت خاص نوجوونای ما رو گول زدن و سیگاری کردن .
هنرپیشه های مطرح سیگار به لب گذاشتن و پول ها به جیب زدن .
چه کمپانی ها که از این حماقت ما نونشان تو روغن افتاد .
کتابی در دست مطالعه دارم که در مورد کودکان تیزهوشه .
کودکان تیزهوش تالیف ویرجینیا ز ارلیچ )
میگه تعداد کمی از اونا مورد اقبال جامعه قرار می گیرن و اکثرا طرد میشن .
میگه تعداد زیادی از این افراد مورد حسادت هم کلاسی ها و حتی معلم قرار می گیرن و مجبور میشن خودشونو تنزل بدن و اظهار نفهمیدن کنن و اونایی که با نظم غلط موجود مخالفت می کنن تنها می مونن و همیشه احساس می کنن جامعه اونا رو دوست نداره .
95/6/8
میگه تنها 4 درصد اینا شناخته شده تحت آموزش مناسب قرار می گیرن . در حالی که اینها موهبت الهی به جامعه بشری اند
میگه گاهی محیط کند مدرسه باعث ترک تحصیل اینا میشه . معلم و والدین نمی تونن بپذیرن که یه بچه بخواد به اونا راه درست و صحیح رو نشون بده .
آدمای خنگ ، باهوشا رو درک نمیکنن ، بیشتر وقتا فکر میکنن باهوشه داره اشتباه میکنه و حق با اکثریته -
E . A
نوشته شده در تاریخ 95/6/5 ساعت 6:0 ص توسط دکتر بالتازار
بسم الله الرحمن الرحیم
آقایی اومد داروخونه و جم فیبروزیل و 2 بسته چرک خشک کن خواست .
نسخه پیچ : کپسول چربی رو بهت میدم اما چرک خشک کن رو نه . اونو نخور .
آقا : چرا ؟
ن : ممنوع کردن .
آقا : جای دیگه میدن .
ن : نباید بدن ولی میدن .
آقا : حالا شما این دفعه رو بده .
ن : نمی تونیم بدیم .
آقا : 1 بسته بده . من که همیشه نمی خورم . 4-3 تا می خورم ول می کنم !
گفتم : همینه دیگه . مصرف غلط یعنی مصرف ناقص و ناتمام.این باعث بروز میکروب های مقاوم به درمان میشه .
مسئول صندوق که داروهای OTC هم میده اومد پیشم و گفت : آقای دکتر ! بچه ی 2 ساله سرما خورده . از دیشب آبریزش شدیدی داره . می ترسن بدتر بشه. دارویی میخوان که پیشگیری کنن !
گفتم : دارو نیاز نداره . نهایتا یه دیفن هیدرامین برای تخفیف آبریزش بینی . ترس هم نداره . چون بیماری باید دوره اش طی بشه و این داروها بر دوره بیماری تاثیر نداره . اگر بعد عفونت میکروبی بر اون سوار شد و مریض بدتر شد باید به پزشک مراجعه کنه .
نسخه پیچ : دکتر ! آقائه اومده میگه دهن بچه ام آفت زده .
گفتم : یه ژل دهانی تریادنت بهش بدین .
مرد ادامه داد : همه دهنش رو گرفته . چند روزه داره دارو می خوره شاید به خاطر اون باشه .
با شنیدن این سخن خیلی از دستش ناراحت شدم . چون برفک دهان رو آفت گفته بود .
بیمار وقتی اطلاعات نداره نباید برای بیماریش اسم بذاره . در این مورد ( برفک دهان ) داروی ما نه تنها فایده ای نداشت بلکه مضر هم بود .
نسخه پیچ : دکتر ! بچه 6 ساله ای که شکمش خشکه درد می کنه . چی بدیم ؟
نسخه پیچ 2 : آب جوش نبات و عرق نعناع .
باهاش موافق بودم .
ن 1 : منم گفتم . قبول نکرد و گفت " گفتن حتما دارو بگیرم " .
گفتم : دردهایی که داخلیه و مشخص نیست از کجاست براش دارویی نداریم .
یه نسخه اومد از کارشناس ارشد تغذیه و رژیم درمانی .
30 عدد قرص اسلیم کوییک داشت برای لاغری با دستور روزی یکی !
در حالی که دستور چاپ شده بر بسته دارو اینه " روزی 3 بار - 2-1 عدد قبل غذا "
( تجویز زیر دوز درمانی هیچ ارزش و کارایی نداره )
به نسخه پیچ گفتم : فلانی ! دیدم که ویال سفتریاکسون بردی . نسخه بود ؟
گفت : برای دام بود . آشنا باشه میدیم !
تازه این رک و راستگو بود . دیدم که بعضی ها یواشکی داخل پلاستیک رنگی این جور داروها رو به آشناشون دادن .
یعنی وقتی هم مدیریت ( که طبیعتا باید انگیزه های مادی داشته باشه و به فروش بیشتر فکر کنه ) میگه ندین باز هم پنهانی کار خودشونو می کنن . این نشون میده که مشکل ما فرهنگیه .
نسخه پیچ : دکتر ! رفیقم برای مادرزنش یه دارو میخواد . سرما خورده . یه چیزی که سرفه شو ساکت کنه .
گفتم : هانی تیم بهش بده . ( ترکیب آویشی و عسل )
مرد وقتی قیمتش رو شنید ( 9000 تومن ) گفت : نه . یه چیز ارزون تر بده .
نسخه پیچ براش اکسپکتورانت برد .
گفتم : این کی بود ؟ حاضر نبود برای مادرزنش 9000 تومن خرج کنه ؟؟؟
منو صدا کردن بیام جلو .
نسخه پیچ : دکتر بیا . این خانم آموکسی سیلین میخواد .
اومدم جلو . خانم گفت : آموکسی سیلین 4 روز به بچه دادم . داخل یخچال نذاشتم حالا دوباره تب کرده .
گفتم : نگهداری دارو روی جلدش نوشته نوشته . گاهی 7 روز گاهی 14 روز .
گفت: 14 روز تو یخچاله . من بیرون گذاشتم .
گفتم : الان چی از من میخوای ؟
گفت : 7 روز بیرون بوده میخوام یه بسته دیگه بخرم .
گفتم : چرا دارو رو کامل ندادی ؟
دارو رو باید تا آخر شیشه بهش می دادی . این کارت باعث بی تاثیر شدن دارو میشه . در هر صورت اگه دوباره لازمه باید پزشکت بنویسه .
آقایی 2 تا نسخه آورد و گفت : سرنگ هاشو ندین .
گفتم : چرا ؟ مگه با چی میخواد بزنه ؟
نسخه پیچ : دکتر به دوستاش میگه سرنگ نگیر . یه خیلی سرنگ تو مطب داره . با اون می زنه .
گفتم : فکر کنم چند تا دارو رو با یه سرنگ می کشه می ریزه تو سرم .
ن : یه روز یه کارتن سرنگ آورده بود داروخونه . دکتر ما قبول نکرد ازش برداره .
نوشته شده در تاریخ 95/6/5 ساعت 5:52 ص توسط دکتر بالتازار
بسم الله الرحمن الرحیم
جوان نسخه ای آورد حاوی 40 تا پردنیزولون 50 بود .
پرسیدم : اینو قبلا مصرف کردی ؟ دستور نداره . چه جوری می خوردی ؟
نسخه پیچ هم موقع تحویل دارو گفت : ببر پیش دکتر دستور بگیر .
جوان رفت و ساعتی دیگه برگشت و گفت : دکتر گفته 5 میلی بدین .
جوان از ما تشکر کرد که حساس شدیم و گفت : چون اصرار کردید و تکرار کردید رفتم از دکتر پرسیدم .
( گاهی بعضی پزشک ها mg را شبیه صفر می نویسند و دوز دارو اشتباه می شود )
ما در همه زمینه ها نیاز به آموزش داریم .
سوار قطار رجا شدم ( قم -تهران ) .
مهماندار اومد و به هر مسافر یه بطری آب داد . بعضی از مسافران آب یخ زده خواستند و او به آنها آب یخ زده داد .
در حالی که آب یخ زده بهداشتی نیست .
پلاستیک در اثر حرارت یا یخ زدن ماده سمی آزاد می کند . از قرار پرسشنامه هایی در بین مسافران پخش شد و من این مطلب را متذکر شدم .
نسخه ای ازماما اومد .
قرص آفرودیت تمام کرده بودیم .
گفتم قطره اش رو بذارن .
نسخه پیچ : قطره رو نشون بده به خانم دکتر ( منظورش ماما بود ) اگه قبول نکرد بیار .
مرد : قرص ندارین ؟
ن : شرکتش نداره .
مرد : قرص بهتره یا قطره ؟
گفتم : قطره جذبش بهتره .
مرد قبول کرد و گفت می برم . اصلا به دکتر هم نمیگم . من باید مصرف کنم دیگه .
به نسخه پیچ گفتم : چرا گفتی اگه قبول نکرد پس بیار . قطره که بهتره .
گفت : اون هفته دادیم قبول نکرد و به مریض گفت " صبر کن تا قرصش بیاد " !
جوان : 2 بسته چرک خشک کن بده و یه قرص سرماخوردگی .
نسخه پیچ : چرک خشک کن برای چی میخوای ؟
جوان : دندون .
ن : قطره بگیر .
جوان : کپسول بده .
ن : کپسول نخور .
جوان : چرک داره .
ن : همون قطره چرکشو می کشه .
جوان : کپسول چیزا نمیخوام قرمز رنگ میخوام !
( منظورش ژلوفن بود ! ژلوفن مسکنه نه آنتی بیوتیک )
بیمار : گلودرد دارم آموکسی بده .
نسخه پیچ : بهترین چیز قرص مکیدنیه .
بیمار : مکیدنی چی ؟
ن : آلتادین .
بیمار : مزه اش چیه ؟ تلخ نباشه .
ن : نه . مثل نعناعه .
بیمار : کپسول بده .
ن : نمیشه .
بیمار : من فقط با کپسول جواب می گیرم ! درمان خونگی !
گفتم : درمان خونگی قرص مکیدنی-سرم شستشو-بخور-مایعات فراوان-سوپ داغ-ویتامین ث طبیعیه .
با اکراه قبول کرد و قرص رو خرید .
به نسخه پیچ باسابقه با عتاب گفتم : مگه قرار نبود هر دارویی داده میشه طبق نسخه باشه و در غیر اون با نظر شما و طبق مقررات عمل بشه . چرا فلانی چند تا پنی سیلین 5 میلیون به مشتری داد ؟
گفت : با من صحبتی نکرد با مشتری پچ پچ کرد و یه پلاستیک دستش داد . من فکر کردم لابد کاندوم میخواد .
مشتری : ب کمپلککس بهتره یا ب12 ؟!
نسخه پیچ : 2 تاشو با هم می زنن !
( هم مصرف کننده هم فروشنده هر 2 بی اطلاع . خیلی مشکل داریم )
( نیازی نیست که فرد خودسرانه آمپول ویتامینی بزنه . )
یه نسخه ی ماما اومد توش نوشته بود " Vaslein tebi " !
( یعنی فینگلیش نوشتن تا کجاها رفته ! )
