نوشته شده در تاریخ 95/3/31 ساعت 3:22 ع توسط دکتر بالتازار
بسم الله الرحمن الرحیم
مرد : 2ورق آسپرین 80 بده با 1 جعبه پارکین سی فورت و 1 جعبه قرص سرماخوردگی .
گفتم : 1جعبه قرص سرماخوردکی ؟؟؟ اگه شکلات هم باشه اینقدر نمی خورن .
نسخه پیچ : خانوادگی می خورن .
گفتم : 3-2 ورق بیشتر نده .
مرد : تازه قرص فشار هم داره می خوره !
گفتم : فشارو می تونه ببره بالا . پس قرص سرماخوردگی رو به مریض ندین .
مرد دیگری هم که منتظر داروهاش بود با تعجب گفت : اه . قرص سرماخوردگی فشارو می بره بالا ؟
با تاسف سری تکان دادم و گفتم : آره .
مرد میانسال : یه آمپول شل کننده عضلات بده . ظهری تشییع جنازه بودم عرق کردم با حال روزه اومدم زیر کولر خوابیدم . عضلاتم گرفته .
با دست به سینه اش اشاره کرد .
گفتم : اگه قبلا نزده باشی احتیاط داره و ممکنه حساسیت بده . قرص شل کننده هم هست .
گفت : می ترسم سکته مکته بکنم !
گفتم : این آمپول که جلوی سکته رو نمی گیره . اگه نگرانی برو دکتر فشارتو بگیره و معاینه ات کنه .
( گاه علایم گوارشی ( نفخ معده ) و قلبی و تنفسی با هم قاطی میشه . گاه نارسایی قلبی خودش رو بصورت گرفتگی عضلات نشون میده و فرد فکر می کنه چاییده . )
مرد موقع گرفتن داروهاش گفت : متفورمین رو کمتر بده . نمی خورم . تو خونه 2 جعبه دارم .
دکتر براش نوشته بود روزی 2 تا و او گفت : روزی یکی می خورم . به جاش آکاربوز رو بیشتر بده .
گفتم : بهترین و اولین داروی قند متفورمینه . داروی انتخابیه . اگه عارضه بده مصرفش باید محدود بشه . اسهال داده یا مشکل دیگه ایه ؟
گفت : نه . عارضه نداده ولی اثرش کمه !
داروهای دیگه اش گلی بنکلامید بود ( روزی 3 تا ) آکاربوز( روزی2 تا)
پیوگلیتازون ( روزی یکی ) .
گفتم : وقتی بدون اطلاع پزشک دارو رو کمتر می خوری و نتیجه کافی نمی گیری دکتر هم گمراه میشه .
جوان : یه شیر خشک بدین .
گفتم : سنش چقدره ؟
گفت : 40 روزشه . سیر نمیشه .
گفتم : ملاک وزن بچه است و منحنی رشد . هواگیری هم باید بکنی تا آروغ بزنه .
گفت : 7-6 روز یه بار هم دستشویی می کنه . اشکال نداره ؟
گفتم : اگه با قوام مناسب باشه اشکال نداره . اونم وزن کن تا خیالت راحت بشه .
گفت : بچه ام 8 ماهه دنیا اومده الان 2 کیلو و خورده ایه . یه شیر بده امتحان کنم . نان خوبه ؟
بعد ادامه داد : قدیما ننه ها 7-6 تا می زاییدن بدون مشکل الان همه نارس . NICU ها دیگه جای خالی نداره . معلوم نیست غذاهامون چیه .
نسخه پیچ : روش زندگی ها عوض شده .
جوان : فکر کنم فقط عشایر زندگیشون زندگیه . زندگشون طبیعیه .
پیرمرد که تو این 10 روزه چند بار اومده بود داروخونه و پیگیر نسخه اش بود پرسید : سایت وصل شد ؟
نسخه پیچ : نه هنوز . ایراد داره .
پیرمرد : شهر هم رفتم گفتن سایت قطعه .
نسخه پیچ : داروخونه ما چون تازه تاسیسه هنوز به ما اعلام نکردن . جاهای دیگه رو خبر ندارم .
نسخه اش حاوی 10 تا نووومیکس بود .
پیرمرد : اینا میگن گور پدر ملت . و الا یک بخش است و این داروخونه . مردم باید کجا برن ؟
( قابل توجه بیمه ها ... کم کاری شما کلی حق الناس ایجاد می کنه )
بیمه نیروهای مسلح 2 بار رفتیم . گفتن " 10 روز پیش کمیسیون داشتیم یادم رفت بهتون اطلاع بدم . ببخشید ! "
تامین اجتماعی 3 بار رفتیم . قرارداد هم بستیم قرار شد 24 ساعته پیامک بیاد . 48 ساعت گذشت و نیومد چندین بار زنگ زدیم آخرش حضوری رفتیم و کد کاربری رو گرفتیم .
بیمه ایران 3 بار رفتیم و چندین بار زنگ زدیم هنوزم جواب نگرفتیم !
نسخه پیچ با ناراحتی گفت : وقت مردم براشون ارزشی نداره . کارها باید اتوماتیک وار انجام بشه . اتفاقا اینجوری خودشون هم راحت ترن چون ارباب رجوع کمتر دارن .
مرد : یه چرک خشک کن قوی بده .
نسخه پیچ : برای چی ؟
مرد : دندون .
ن : برای چی می خوری ؟ نخور .
مرد : چرک خشک کن برای چیه ؟
ن : ممنوع کردن . عوارض داره . برو پزشک ببینه .
مرد : حالا پزشک میخوام نرم ! اون پشت سبزا چیه ؟ آموکسی سیلین 500 . اونم نمی تونین بدین ؟
ن : نه . گفتن ندین .
نسخه پیچ ژل دنتول رو پیشنهاد کرد و مرد قبول نکرد .
گفت : قبلا مصرف کردم
ن : اگه قبلا مصرف کردی جواب نگرفتی برو پیش دندان پزشک ببین چی میگه .
نسخه پیچ 1 : الان میره درمانگاه می گیره . بعد میاد به ما میگه " فقط برای شما ممنوع کردن ؟؟؟ "
نسخه پیچ 2 : کارخونه ی آموکسی سیلین بفهمه دکتر مخالف اونه دکترو ترور می کنه !
نوشته شده در تاریخ 95/3/25 ساعت 12:51 ص توسط دکتر بالتازار
بسم الله الرحمن الرحیم
جوان : یه سرم بده و 4 تا جنتامایسین 80 و 3تا سفتریاکسون .
گفتیم : نسخه میخواد .
گفت : تجویز دامپزشکه . تلفنی گفته .
بهش دادیم .
پرسیدم : چه جوری می زنی ؟
گفت : رگ گردنش رو می گیرم باد می کنه . سرم رو می زنم توش .
گفتم : نه . منظورم داروهاست .
گفت : می کشم می ریزم توی سرم !
گفتم : همه رو توی سرم می ریزی ؟ سفتریاکسون با جنتامایسین در کنار هم خنثی میشن .
تشکر کرد و گفت : تا حالا نشنیده بودم .این جدید بود
یه دکتر تو همسایگی داروخونه است که نسخه هاش 14-13 تا آمپول داره و سرم .
نسخه پیچ : این آمپولا رو کجا می زنه ؟ چه جوری فرصت می کنه ؟
تا اینکه یه نسخه اومد حاوی 5 تا ب-12 .
دستورشو نوشته بود " هر شب بعد از ناهار 1 !!! "
( آره دیگه تجویز کیلویی دستور کیلویی هم زیبنده شه )
مرد میانسال : یه ورق دیفنوکسیلات بده .
نسخه پیچ : برای چی می خوری ؟
مرد : برای چی می خورن ؟ یا میزون نیستی یا داری منو چیز می کنی !
گفتم : ممکنه مردم برای اسهال بخورن اما این مصرف غلطه . اینو دکتر در شرایطی می نویسه به تعداد معینی .
گفت : دکتر ؟ اگه دکترا کارشون درسته پس چرا من 10 ساله زیر نافم درد می کنه خوب نمیشه ؟ شما هم دکتری . بگو چیکار کنم ؟
گفتم : مثلا آب یخ . شما ممکنه تو این تابستونی
مکرر آب یخ بخوری که مضره . یا در نحوه غذا خوردن - حجم غذا - جویدن غذا و ... رعایت نکنی .
پودر پلانتاژل میدم برای آزردگی های روده خوبه .
گفت : مگه زمینه که پودر بدی ؟ میگن هنر از علم بالاتره من یه چیز دیگه میگم . میگم تجربه از هنر هم بالاتره . من این قرصو تجربه کردم . حتی کلونوسکوپی هم کردم گفتن " چیزی نیست " . اگه چیزی نیست پس چرا من درد دارم ؟
گفتم : کلونوسکوپی زخم یا تومور رو نشون میده . خوب اینا نبوده . شاید عصبی باشه .
تصدیق کرد و گفت : تو این همه دکترا فقط دکتر @ گفته کولیت عصبی داری .
بهش فمی لاکت ( باکتریهای مفید روده ) رو پیشنهاد کردم .
آقا : 3 ورق مترونیدازول بدین .
گفتم : برای چی ؟
گفت : برای روده .
با اینکه آشنا بود ندادم و گفتم : اینا نسخه میخواد . عفونت روده دوره داره ( 7 روز 10 روز ) . بیشتر فایده ای نداره .
تصدیق کرد و گفت : مترونیدازول دیگه هم جواب نمی داد .
گفتم : یه دارو بهت مبدم که هر گونه مشکلی از روده رو رفع می کنه ( زخم التهاب اسهال یبوست ) .
فمی لاکت بهش دادم . تشکر کرد .
( کولیت اولسره و یا سنرم روده تحریک پذیر به باکتریهای مفید جواب داده . )
جوان : یه آموکسی بده .
نسخه پیچ : نداریم . دیگه نمیدن .
گفتم : چرا میگی نداریم ؟
گفت : اگه بگم نمیدیم که قبول نمی کنه .
گفتم : آخه نداریم خیلی مضحکه . مگه میشه داروخونه آموکسی سیلین نداشته باشه؟
نسخه پیچ 2 گفت : میرن جای دیگه بهشون میدن . یا همه باید بدن یا هیچکی نباید بده . یه روز بیمارستان بالا بودم یکی اومد گفت " دارو برای اسهال بچه بده " فورازولیدون داد . نپرسید چند سالشه ... چه جوریه .
( فرهنگ مصرف دارو ی ما پایینه . از پزشکش گرفته تا داروساز و نسخه پیچ و مردم اون ور پیش خوان خواه درس خونده دانشگاهی باشن خواه بی سواد و کم سواد )
یه نسخه دامپزشکی اومد " 20 تا منیزیم هیدروکساید + 10 تا کوتریموکسازول + 10 تا مولتی ویتامین " قیمتش 120000 تومن می شد .
جوان : نصفشو بده .
نسخه پیچ ما که خودش فوق دیپلم دامپزشکی خونده بود گفت : اینا مال گاو شیریه .
گفتم : روزی 60000 تومن دارو می خوره 60000 تومنم شیر میده ! راستی تو این 3-2 روز درمان شیرشو چیکار می کنن ؟؟؟ می ریزن ؟
گفت : میدن مردم بخورن .
بعد ادامه داد : 1 نفر تو این منطقه تانکر
داشت و شیر منطقه رو می برد شهر . 2 بار شیرش برگشت خورد ورشکست شد . یکی دیگه زرنگی کرد و تو دبه ها ی200 لیتری شیرو می ریزه که اگه یکی فاسد یا آلوده بود همه شیرا آلوده نشه .
آقایی اومد داروخونه و گفت : 3 تا سفتریاکسون بدین .
نسخه پیچ : باید نسخه بیاری . اگه دکتر بنویسه میدیم . داروی دام هم نسخه میخواد مثل این آقا که نسخه
آورده .
آقائه پرسید : نمیدین ؟ نسخه بیارم ؟
نسخه پیچ : آره .
آقایی که نسخه ی دامپزشکی داشت و 4 تا سفازولین داشت می گرفت گفت : براش اضافه کنین به نسخه ی من . بنده خدا دیگه دردسر نکشه !
جوانی یه ورق ریفامپین 300 نیم خورده دستش بود .
گفت : 10 تا از این بدین . بخورم تا برم پیش دکترم .
گفتم : چرا ؟ مگه به تعداد تجویز شده نگرفتی ؟
گفت : بین درمان فاصله افتاد .
گفتم : چرا فاصله دادی ؟
گفت : دکترم 21 روزه نوشته بود و یه آزمایش هم داد . رفتم آزمایشگاه گفتن " باید یه هفته دارو نخوری تا آزمایش بدی " منم یه هفته دارو رو قطع کردم . وقتی به دکترم گفتم گفت " نباید این حرفو می زدن
این آزمایش تا 2-1 سال نشون میده .
گفتم : آره . نشون میده که شما قبلا تب مالت گرفتی نه اینکه الان فعاله .
640 نوع صنایع دستی در جهان داریم که 345 تاش در ایران هست ( 196 رشته اش در اصفهان )
هنر از قوه خیال ما سرچشمه می گیره . خیال ما نشونه ای است از قدرت بی نهایت پروردگار .
همون طور که او قادر مطلقه خیال ما هم نهایت نداره .
مصرف کالاهای داخلی خصوصا صنایع دستی علاوه بر رشد اقتصاد خرده فرهنگ ها باعث میشه ما بیشتر به هویتمون برگردیم .
ما 600 نیروگاه داریم و 70 هزار مگاوات برق تولید می کنیم و 800 هزار کیلومتر خط انتقال برق داریم . سرمایه گذاری ما برای هر مشترک 1300 دلار است .
اصلا انسان مومن باید مصرفش منطقی و معقول باشه . تو فصل تابستون نباید کولر رو رو دمای 18 و 20 و اینا تنظیم کنیم . ظلمه . هر 1 درجه سرمایش در کل ایران برابر با چند نیروگاه میشه . دمای مناسب 25-24 درجه است .
نوشته شده در تاریخ 95/3/25 ساعت 12:44 ص توسط دکتر بالتازار
بسم الله الرحمن الرحیم
آموزشی ... مرد میانسال بابت توصیه به مصرف دارچین از من تشکر کرد و گفت : خیلی بهترم .
گفتم : اثرش چه جوری بود ؟ آزمایش دادی فهمیدی ؟
گفت : نه . شب ها کمتر دستشویی میرم .
گفتم : اضافه وزن هم احتمالا داری . با حرکات دست یا پیاده روی وزنتو متعادل کن . البته اگه وزنت ایده آل هم بود باز ورزش لازمه .
شربت جین سین هم می خواست بخره .
گفتم : اینم قندو پایین میاره .
استقبال کرد .
اما بهش توضیح دادم که کسانی که داروی پایین آورنده قند خون می خورن باید حواسشون بیشتر باشه مصرف مکمل هایی که افت قند میدن خطرساز نشه .
چون افت قند گاه خطرناکتره از قند بالا . بیمار رو به کما می بره .
نسخه آماده شد و اومد جلو .
حاوی سوسپانسیون سفیکسیم بود .
نسخه پیچ چشمش به تاریخ نسخه افتاد ( 94/10/28 ) .
همچنین قیمت خورده بود .
گفت : اینو یه بار گرفتی که . یه دوره دادی دیگه نده .
مرد : آره . افتاده نصفش ریخته !
نسخه پیچ که دروغ شاخدارشو شنید گفت : این نسخه مال 5 ماه پیشه !
مرد : دکترش گفته تکرار کن !
هر چی اصرار کرد و بهانه آورد بهش ندادیم .
از وقتی اومدم تو این داروخونه ی جدید تو منطقه ی کمتر برخوردار - تو یه شهر زیر 10 هزار نفر - دادم یکی از دیوار ها رو رنگ سفید زدن و داخلش یه تابلوی بزرگ 2 در 1 به رنگ آسمونی در آوردن به عنوان تابلو .
چندین برگه آ4 مطلب زدم تو تابلو .
اما از بس مردم تو داروخونه فقط تبلیغات تجاری دیدن هیچکی به مطالب علمی من توجهی نمی کنه .
تو این چند روز که چندصد نفر اومدن داروخونه فقط 3 نفر به تابلو نگاه کردن !
95/3/21
مطالب من در باره آفت- اسهال- یبوست- قرص اورژانسی- اختلال جنسی- داروهای تفلبی- تبلیغات ماهواره ای و ... بود .
سلام فامیل . انسان دوست داره کاراش به نتیجه برسه . مثل همین پارسی بلاگ . نمی دونیم مطالبمون خونده میشه یا نمیشه .
خوب درس پس میدیا .
شیطان پرستی توهمه.
مگه با چاقو زدن به پوست و دو تا خط انداختن روی ابرو و تاج خروس درست کردن روی سر میشه خلقت رو عوض کرد؟
میشه تو حیات سلول و قوانین حاکم بر اون از میتوز و میوز و ژن و کروموزوم ...
از کهکشان ها و فلک و طلوع و غروب ...
از عمق اقیانوس ها و عمق خاک و معادن و ابر و باد و گردش آب در کره خاک ... دست برد ؟
پدر ما ابراهیم پاسخ اینها رو داده " خدای من خورشیدواز مشرق میاره اگه میتونی اونو از مغرب بیار .
نوشته شده در تاریخ 95/3/25 ساعت 12:41 ص توسط دکتر بالتازار
بسم الله الرحمن الرحیم
جوان : یه سرم بده .
نسخه پیچ : برای چی ؟
جوان : برادرم .
ن : برادرت چه مشکلی داره ؟ سرم با تجویزه .
جوان : تزریقاتی گفته برو بگیر .
گفتم : تزریقاتی ها اجازه تجویز ندارن . چه مشکلی داره ؟
نمی گفت و بر سرم اصرار می کرد .
ن : آخه تو نگفتی که مشکلش چیه .
گفتم : لابد برادرش گفته نگو !
جوان یواش گفت : برای گوساله میخوام
ن : گوساله ؟ گفتی برادر !
جوان : 500 تومن گوساله داره می میره .
مرد میانسال : برای میگرن چی دارین؟
گفتم : میگرن درمان ها یمختلفی داره .
اصلش که پیشگیریه ( به خاطر سرو صداست یا پرخوابی یا بی خوابی یا نورشدید یا عطر و بوی غذا و دود و یا گرسنگی طولانی )
بعد بستگی داره به اینکه هر روزه یا چند روز یه بار اگه فاصله کوتاه باشه باید درمان پیشگیرانه انجام بشه و اگه طولانی باشه مسکن .
مال شما چند روز یه باره ؟
گفت : 15 روز یه بار .
گفتم : پس باید مسکن بدیم .
گفت : شما مطب هم دارین؟
خنده ام گرفت و گفتم : مطب ما همین جاست .
گفت : جای دیگه مطب ندارین ؟
گفتم : نه ... دارویی اگه نخوردی سوماتریپتان50 یا ارگوتامین سی هست .
( از بس مریضا از دهن پزشک مطلب نمی شنون وقتی تو داروخونه این سخنان رو شنیدن براشون تازگی داره و مشتاقن که به مطب مراجعه حضوری داشته باشن )
جوان داروشو گرفت .
نسخه پیچ : کپی نیاوردی ؟ مگه بیمه طلایی آتیه سازان نبودی ؟
جوان : چرا . بودم اما رفتم بستم . چند بار اتفاق افتاد پولی که خرج کرده بودیم به ما ندادن ... 130 تومن پول آزمایشگاه شد 80 تومن دادن . 300 تومن برای چشم مادرم - لیزر - خرج کردم ده بار رفتم آخرش واریز نمی کردن . گفتم" چرا شما میگین پاراکلینیک بدون سقفه ؟ بستری بدون سقفه ؟ چرا دروغ میگین ؟ "
بعدادامه داد : اذیت زیاد می کنن . من مدارک داشتم اما واریز نمی کردن . منم دیگه لغو کردم .
جوان : یه بسته آموکسی سیلین بده .
نسخه پیچ : اگه دکتر اجازه بده .
اومد پیشم .
گفتم : برای چی میخوای ؟
گفت : گلودرد .
گفتم : قرص مکیدنی بگیر . سرم شستشو . شربت دیفن هیدرامین .
گفت : برای یه بسته آموکسی باید بریم دکتر ؟؟؟
گفتم : هر 10 باری که گلودرد میشی 9-8 بارش نیازی به چرک خشک کن نداره . غیر ضروریه .
گفت : پس چرا قم هر چی بخوای میدن ؟
گفتم : اگه مفتی هم بدن نباید بگیری . چون به ضررته .
آخر سر به شربت دیفن هیدرامین رضایت داد .
( نقش داروساز تو داروخونه ها خیلی کمرنگه .
هم به خاطر نبودن انتظار مداخله در بهداشت و درمان از طرف قانون گزار
هم به خاطر دلسردی داروسازان از برخورد طلبکارانه ی مردم
و هم مواردی از طمع و فراموشی قسم پزشکیی که خوردن ) -
پیرمرد : یه بسته ا ار اس ( ORS ) و یه فورازولیدون بده .
نسخه پیچ : فورازولیدون برای چی میخوای ؟
پیرمرد : میخوام بدم به دام .
مردی میانسال که منتظر داروهاش بود گفت : دام و آدم یکی شده ؟ آره دکتر ؟
پیرمرد : یه پنی سیلین های انسانی هست که دام رو زنده می کنه . به خدا .
مرد : آره ؟
پیرمرد : آره .
بعد ادامه داد : دام نباشه آدم نیست .
آقایی اومد داروخونه و گفت : یه دونه از این قطره ها ( تتراکایین ) بدین .
گفتیم : برای چی ؟
گفت : چشم بچه ام از این شیطونک ها می زنه ( چرک می کنه ) .
گفتیم : این اشتباهه . یا تو خونه بوده به اشتباه آوردی یا داروخونه اشتباه داده .
گفت : نه . دکتر چشم نوشته .
گفتم : سنش چقدره ؟
گفت : 19 ماهه .
براش سولفاستامید10 نوشتم .
نسخه پیچ : فکر کنم دکتر تتراسایکلین نوشته داروخونه تتراکایین داده !
جوان : یه چرک خشک کن بده .
نسخه پیچ : چه چرک خشک کنی ؟
جوان : چرک خشک کن بچه . کوآموکسی کلاو !
ن : خودسر نده . داروی تخصصیه .
جوان : دکتر هم همینو می نویسه .
ن : باشه . دکتر معاینه می کنه .
جوان که دیگه بهانه ای نداشت گفت : محیط دکتر آلوده است . بچه همه مریضیی می گیره .
وقتی دید ما عکس العملی نشون ندادیم بدون خداحافظی وبا عزمی داروخونه رو ترک کرد که فهمیدم داره میره از بیمارستان مجاور بگیره .
جوان : یه سفالکسین بده .
گفتم : برای ؟
جوان : دندون درد . 3-2 روزه دندون کشیده درد داره .
گفتم : اگه درد شدید داره باید دوباره به دندون پزشک مراجعه کنه و گرنه ژلوفن بگیری کافیه .
نسخه پیچ یه ورق ژلوفن آورد و گفت : دیگه چی می خواستی ؟
جوان : یه کرم بتامتازون و یه سفالکسین !
ن: اینو برای چی میخوای ؟ نمیشه .
جوان : چرک خشک کنه دیگه . نمی دونم برای چی میخواد . مواد مخدر که نیست . چرک خشک کنه!
میخوام یه توصیه ا ح م ق ا ن ه رو بهتون یادآور بشم " چی بخورین که تشنه نشین " !!!
...
اصلا روزه می گیریم که تشنگی و گرسنگی رو درک کنیم حالا هی کارشناس میارن تو تلویزیون و میگن هی بخور هی بخور افطار بخور شام بخور سحر بخور .
روزه میگیریم که تشنگی و گرسنگی رو درک کنیم ..شاید یه بخشی از فلسفه ی روزه باشه اما قاعدتا علت نیس . -
حضورپنهان .
لااااااااااااااااااااااااااااااااااااااایک -
تبسم بهار ♥
سلام... شاید منظور جلوگیری از ضعفی هست که گاها ممکنه ادامه ش مانع روزه باشه...و الا تو این ماه گرم هرچقدر هم که افطار و سحر خورده بشه باز تشنگی روز هست... -
قافیه باران
دوس دارم بدونم برمبنای فلسفه ای که شما برای روزه در نظر گرفتین تکلیف کسانی که گرسنه و تشنه نمیشن چیه ؟؟ -
حضورپنهان .
آیا چون گرسنه و تشنه نمیشوند و بر مبنای حرف شما روزه وضع شده برای این که گرسنگی و تشنگی رو درک کنیم لذا چون روزه بگیرن هم این موارد رو درک نمیکنن ...پس سقوط علت منجر به سقوط حکم میشه ..درسته ؟ -
حضورپنهان .
اصل روزه برای قرب الهی است . صوموا تصحوا و ... درک حال ضعفا و فقرای جامعه ... درک پریشانی قیامت و ... هم ذکر شده . اما هدف اصلی پرورش تقوا و قرب خداوند است .
بله . موافقم با اینکه برای کودکان و افراد بیمار و افراد مسن این توصیه ها رعایت بشه و الا فقط فکر خوردن باشیم نه .
خوبه ..بیانتون در نوشتار اینو میرسونه که علت روزه گرفتن صرفا درک گرسنگی و تشنگیه ...مرسی از توضیحتون -
حضورپنهان .
نظر
جوان : دکتر ! مترونیدازول میخوام . اینا به من نمیدن .
گفتم : برای چی مصرف می کنی ؟
گفت : دل درد . اسهال . هر وقت میشم 3-2 تا می خورم خوب میشم .
گفتم : این درمان غلطه .
گفت : 10 ساله . دکترم گفته .
فمی لاکت رو بهش معرفی کردم .
گفت : گرونه ( 6500 تومن ) . همونو بده .
از او اصرار و از ما مقاومت .
گفت : تا کی هستی دکتر ؟ تا ساعت چند هستی ؟ کی میری ؟!
جوان : من 10 دقیقه معطل شدم . ناراحتم !
گفتم : من بیشتر ناراحتم . شما که تحصیل کرده ای حرف گوش نمیدی وای به حال بی سوادا .
جوان پاشو فراتر گذاشت و گفت : دکتر ! کی میری ؟ تجربه نشون داده هر کی اومده اینجا بعد از مدتی رفته .
گفتم : همه رفتنی هستیم . کی موندگاره .
( توضیح : تو این 15 ساله من چهارمین دکتری هستم که اومدم تو این داروخونه )
آموزشی :
مرد میانسال : کپسول 500 بدین .
نسخه پیچ : مسکن ؟
مرد : نه . چرک خشک کن .
ن : چرا ؟
مرد : می ریزیم روی زخم یه موقع برای خودمون . خوب میشه .
گفتم : قبلا بود . بصورت نمک پاش . روی زخم می ریختن . اما دیگه تولید نمیشه به خاطر ایجاد مقاومت میکروبی .
( اینم یکی از مصرف های غلط دارو در ایرانه )
نوشته شده در تاریخ 95/3/21 ساعت 2:47 ص توسط دکتر بالتازار
بسم الله الرحمن الرحیم
در حاشیه افتتاح 1714 تخت آی سی یو
( آی سی یو - پی آی سی یو - ان آی سی یو = مراقبتهای ویژه بزرگسالان - کودکان - نوزادان )
ما 100 هزار تخت در کشور کم داریم و 3500 تخت مراقبت ویژه . هر تخت هم 2 تا پرستار میخواد و ...
( وقتی درمان محور باشیم هر روز کمبودها خودشو بیشتر نشون میده . هر روز بیمارستان جدیدی افتتاح میشه اما روز فاصله مون از ایده آل بیشتر )
دکتر جان بهتر نیست به جای ایجاد تخت به سلامت غذایی مردم اهمیت بیشتری بدیم مثلا روغن پالم بهشون ندیم -
majid57
روغن پالم بازار خوبی در آمریکا و اروپا پیدا کرد و اونا حرصی ایجاد کردن که جنگل های مالزی در معرض تخریب قرار گرفت تا به جاش این درخت کشت بشه .
در خارج ممنوع نیست ولی باید در فراورده قید بشه که حاوی روغن ( با درصد اشباع بالای ) پالم هست .
قبلا ما هم در ایران روغن جامد می خوردیم ... بله نظر من هم همینه که اصل باید بهداشت باشه نه درمان .
آقایی 50 ساله ویال خالی سفتریاکسون دستش بود اومد و گفت : 3 تا از این آمپولا میخوام .
گفتم : نسخه میخواد .
گفت : برای دام میخوام .
گفتم : کی گفته مصرف کنی ؟
گفت : دامپزشکی . برای گوساله است - شیریه .
فرستادمش اون سمت بگیره .
نسخه پیچ براش آورد و گفت : دفعه دیگه نسخه شو بگیر . بهت نمیدم .
گفت : وجدانا 30 تومن می گیره 3 تا آمپول بنویسه .
( در این موارد تکلیف چیست ؟؟؟ )
جوان : دکتر ! این آمپولو زیرپوستی بزنم بهتره یا عضلانی ؟
گفتم : به هر 2 روش میشه زد اما هورمون طبیعی بدنه آدم نباید همینطوری بزنه .
گفت : برای ترکهای پوستی می زنم .
گفتم : هورمون رشد برای کودکانیه که قدشون کوتاهه . شما پوستتو چرب کن .
گفت : کل بازوم ترک داره .
گفتم : طرف زده کلیه اش رو از دست داده سر هیچی ...
( وزارت بهداشت باید قاطعانه ورود کنه و به باشگاه های بدن سازی و غیره
سرکشی مرتب داشته باشه و تابلوهایی هشداردهنده در مورد مصرف دارو و مکمل اجبارا در باشگاه ها نصب بشه )
نسخه پیچ 1 موقع کنترل نسخه به نسخه پیچ 2 گفت : دستور قطره سیپروفلوکساسین رو چی نوشتی ؟ روزی 4 بار 2 قاشق در گوش ؟!!
گفتم : منم قبلا روی پاکت کپسول فارماتون نوشتم " روزی 1 قاشق همراه ناهار " !
نسخه پیچ
: میریزی تو قاشق . هر چی جا شد !
یه بارم همکار داروسازم دستور اسپری سالبوتامول رو روی شربت زد . بدون توجه به شکل دارو . نوشت " هر 6 ساعت 1 پاف " !
( علت این خطاها عجله کردنه . هیاهو و سر و صدای بیماران و سرک کشیدن بالای سر ما و دنبال نسخه شون گشتن و استرسی که بر نیروها وارد میشه باعث افزایش خطاست . )
آقایی اومد پیشم و گفت : دکتر ! یه ترمیم کننده برام بنویس .
صورتش بخیه خورده بود .
براش کرم میموزا نوشتم .
فروشنده بهداشتی سیکااکسپرت پایو رو بهش معرفی کرد .
مرد اومد پیشم .
گفتم : فرقی نمی کنه .
بعد از رفتنش فروشنده اومد پیشم و با اعتراض گفت : چرا گفتی یکیه ؟ فرانسوی با ایرانی یکیه ؟
( 8000 تومن با 120 هزار تومن یکیه ) این دروغ نیست ؟
نوشته شده در تاریخ 95/3/21 ساعت 2:44 ص توسط دکتر بالتازار
بسم الله الرحمن الرحیم
نسخه پیچ : 5 شنبه ایه تهران بودم - یوسف آباد . تو ترافیک یه عروس و داماد دیدم حالم به هم خورد . زنه سرلخت بود . صدای ضبطو زیاد کرده بودن و با هم می خوندن . هیچکی هم دنبالشون نبود . گاهی دست به سر و صورت هم می کشیدن . گفتم : حتما به سن تکلیف نرسیده بود !
گفت : ای ول . به این نکته توجه نکرده بودم .
( ملاک تکلیف رشد عقلیه . )
سلام علیکم... واقعامایه تاسفه دیدن برخی جوانان خام و...... -
محدثه خانوم
سلام بر شما . تازه اینی که داره خاطره میگه خودش جوونه - مجرده - خیلی هم مذهبی نیست .
شاید اونایی که حرکات جلف انجام میدن فکر می کنن مردم با تحسین به اونا نگاه می کنن .
بله.... رعایت ادب و عرف جامعه ربطی به مذهبی بودن نداره اقای دکتر -
محدثه خانوم
خانم جوان : من روماتیسم دارم . قبلا این دارو ( پردنیزولون 5 ) رو می خوردم تموم شده .
این دارو کورتون داره ؟ کورتونش زیاده ؟!! عوارض داره ؟
گفتم : کورتون یعنی مشابه هورمون کورتیزول بدن . دسته بزرگی از داروهاست . عوارض هم مثل بقیه داروها .
ادامه داد : الان دکترم اینو داده ( هیدروکسی کلروکین ) . خیلی اثر نداره . اینم کورتون داره ؟
( یه چیز مبهمی تو ذهن ها هست به اسم کورتون . از یهچیز موهوم می ترسن )
جوان : من دیشب استخر رفتم آب وارد مجاریم شده . اسهال شدم . دارویی بدین .
گفتم : مجاری ؟؟؟
اشاره کرد به مری اش !
خنده ام گرفت .
گفتم : جدید بود . تا حالا نشنیده بودم .
یه برنامه مستند دیدم تو شبکه افق . در مورد خیانت شرکت های بزرگ داروسازی مثل " مرک "
2 درصد افراد پیر دچار شکستگی استخوان می شوند .
با مصرف داروی فوزاماکس ( آلندرونیت ) 50 درصد کاهش یافته اما همچنان نیمی از آنها دچار شکستگی می شوند .
مصرف بالای 3 سال فوزاماکس خطر دارد .
مرک با فروش این دارو سالی 3 میلیارد دلار درآمد کسب می کند .
یکی از عوارض این دارو خطر پوکی استخوان فک ( بافت مردگی فک ) است که در 4 درصد مصرف کنندگان بروز می کند !
می بینیم که عوارض دارو 4 درصد و فایده اش 1 درصد کاهش شکستگی است .
اما شرکت مرک بر 50 درصد کاهش احتمال شکستگی مانور می دهد و اینکه تنها 2 درصد جامعه ممکن است دچار شوند را پنهان می کند .
نسخه پیچ خانم ( که حدود 40 سالشه و مجرده )پس ار تعطیلات نوروزی وارد داروخونه شد .
به نسخه پیچ جوان گفت : سال نوت مبارک باشه . انشاءالله بزرگتر شی . 1 سال به ازدواج فکر نکن .
نسخه پیچ جوان اونو تایید کرد .
گفتم : تو الان با حرف اون منصرف شدی ؟
گفت : بعضی ها حرف اشتباه می زنن ولی اونقدر با اعتماد به نفس اون حرفو می زنن که آدم لذت می بره .
( بعضیا خودشون عمرشونو با تصمیمهای غلط هدر میدن و ازدواج نممی کنن دیگران رو هم منع می کنن )
( تشویق به ازدواج در سنین پایین امر به معروفه و منع ازدواج امر به منکر . ببین چه جوری این دو تا جا به جا شده . )
نسخه پیچ : دکتر ! با قرص های مخمر آب جو میشه آب جو درست کرد ؟ پسره میگه .
( سوالای خارج محدوده )
جوان : بچه مون بستنی خورده گلوش هم اومده . سرفه های بدی می کنه . چرک خشک کن چی بگیرم ؟!!
گفتم : مگه میشه ؟ به خاطر بستنی ! اگه به خاطر بستنیه دارو نمیخواد .
گفت : سرما هم داشته .
گفتم : ستریزین بگیر .
رفت اون طرف ستریزین بخره .
گفت : چرک خشک کن هم بده - از این پودریا !
فروشنده : اونو از دکتر بپرس .
دوباره اومد پیشم .
گفت : چرک خشک کن اسمش چیه اگه تو خونه داشته باشیم ؟!
گفتم: 50 مدله .
گفت : برای بچه ی 2 ساله .
گفتم : همه اش برای بچه است .
گفت : یه اسم بگین بهم بده !
گفتم : نمیشه .
گفت : خیلی ممنون .
یه بچه ی 2 ساله با سر و صداش داروخونه رو به هم ریخته بود .
نسخه پیچ 1 : اینکه میگن بهشت زیر پای مادرانه مال همیناست .
ادامه حدیث اینه " بهشت زیر پای مادران بچه های ریتالینیه " !
( بچه های بیش فعال )
نسخه پیچ 2 : 10 بار زد تو سر مادرش .
گفتم : چیکار کرد ؟
گفت : با بطری آب 10 بار تو سر مادرش زد .
نسخه پیچ 1 : خدا نصیب کسی نکنه .
اندام موزون را چهره زشت از نظر میندازه .
چهره ی زیبا را خوی زشت از نظر میندازه .
بعد از ابلاغ قانون جدید بیمه ایران و تحت پوشش گرفتن جانبازان :
نسخه پیچ : 40-30 تا جانباز ( جانباز نما ) جمع شده بودن جلوی بنیاد شهید منطقه 2 - زنگ زده بودن به هم و سر یه ساعتی جمع شدن - جو گرفته بودن . می گفتن " چرا باید به شیمیایی ها داروی پوستی تعلق بگیره و به بقیه نگیره ! ما هم مریضیم دیگه !
( اینا افرادی بودن که داروهای پوستی رو برای خانوم یا فرزندشون می گرفتن و الان قطع شده بود )
نوجوان : زینک پلاس برای سن من خوبه ؟
گفتم : بد نیست ولی زینک ( روی ) تو بسیاری از غذاها هست و یه برنامه متنوع غذایی ما رو از اون بی نیاز می کنه .
گفت : من چون گیتار کار می کنم میخوام ناخونام بلند بشه .
نگاه کردم به ناخوناش .
شکسته بود .
گفتم : بدن که این ماده رو برداشت می کنه نگاه نمی کنه که غذاست یا مکمل و همیشه اصل تغذیه است .
گفت : یه هفته ای بلند میشه ؟
گفتم : نه . ربطی نداره .
نوشته شده در تاریخ 95/3/21 ساعت 2:41 ص توسط دکتر بالتازار
بسم الله الرحمن الرحیم
این یه سواله . چرا وقتی که برق میره و بعد از مدتی دوباره میاد ما صلوات می فرستیم ؟
تا جایی که من می دونم، این فرهنگ تلفیقی از اعتقادات اسلامی و زرتشتی هست.
در دین زرتشت؛ آتش و نور مظهر پاکی و صداقت و حقانیت است تا جایی که حتی تمییز دهنده صدق و کذب از یکدیگر و دارای ارزش معنوی و قداست می باشد و در دین اسلام هم پیامبر و خاندادن پاکش مظهر تمام درستی و نیکی ها و راستی ها،
حال فرهنگ غنی ایرانی این دو را با هم تلفیق کرده و از این رو هنگام از بین رفتن سیاهی و تباهی و ورود نور و هستی بر محمد و آل او صلوات می فرستد / کم کان اینکه یکی از انواع قسم های ایرانی " قسم به سوی - نور- چراغ " که همان قسم به ذات پاک احدیت است می باشد. -
قلمدون
حالا که آب ها از آسیاب افتاده و دشمن ما هم سر به راه شده ( پسا برجام ! ) خوبه دولت ماجرای حمله به سفارت ایران در انگلستان - 1359/2/10 - و گروگان گیری رو که با شهادت شهید لواسانی و 2-1 نفر دیگه ختم شد پیگیری کنه و به نتیجه برسونه .
اینم یه سوغاتی از من :
رفته بودم مسجد .
امام جماعت قبلی ما یه سید پیر بود که از دنیا رفت .
به جاش یه سید میانسال اومده . بعد نماز این حدیثو خوند :
امام رضا علیه السلام فرمود " خداوند 3 چیز را قرین 3 چیز قرار داره : نماز را با زکات . شکر خودش را با شکر والدین . صله رحم را با تقوی "
مصادیق صله رحم : سلام نیکو - جرعه ای آب - آزارش نکند - نیاز مالیش را قبل از به زبان آوردن برطرف کند .
در حدیث آمده که با رحمت همسایه نشو - ممکنه کدورت پیش آید .
خیلیا میان نسخه های رژیمی میارن .
مثل مخمر و داروی دفع چربی و ...
یه نسخه اومد حاوی " آلگومد " قیمتش شده بود 188000 تومن .
نسخه پیچ : دکتر ! مردم چه جوری برای لاغری اینقدر پول میدن ؟ من برای پادردم 300 تومن پول داده بودم هنوز تنم داره می لرزه !
نسخه پیچ داشت تو دستور زدن کمکم می کرد .
دستور پردنیزولون 50 رو نوشت " صبح یک چهارم قرص "
گفتم : بنویس همراه غذا .
گفت : آقای دکتر! ما صبح غذا نمی خوریم! حالا شما چه جوری هستین نمی دونم .خواهشا این مطلبو ترویج ندین بین مردم !
گفتم : یعنی شما صبحونه رو غذا حساب نمی کنین ؟
گفت : من به صبحانه میگم صبحانه نمیگم غذا !!!
BBC همانند MI6 زیر مجموعه وزارت خارجه انگلیسه .
جاسوسی و فعالیت رسانه ای دو بال پرواز این کرکس لاشه خواره .
هیات مدیره بی بی سی 12 نفرند منتخب ملکه دست پاک !!! انگلستان .
نمی دونم از وقتی که مشاور رییس جمهور در مزیت های آبگوشت بزباش سخن ایراد فرمودن برنامه غذایی رییس جمهور محبوب ما هم تغییر کرده یا نه .
نسخه پیچ ما که صبح ها کارمند شبکه بهداشته با دیدن جزوه ای در مورد برخورد با شپش تو داروخونه که توسط معاونت درمان تهیه شده بود گفت : شپش چه ربطی به درمان داره . این کار معاونت بهداشتیه . به این میگن موازی کاری .
بعد ادامه داد : ما امسال 20 میلیلرد تومن با 90 پایگاه تو سطح شهر قم قرارداد بستیم که به مردم خذمات بدن ( طرح تحول نظام سلامت ) اما مردم اکثرا نمی دونن
مردم با خدمات رایگان مرکز بهداشت ( پزشکی - روان پزشکی - دیابت - ... ) . داروخونه ها باید یکی از مراکز هدف ما باشه . چون در دسترسه و مراجعات زیادی داره . یه روز ما رفته بودیم بازدید از یه پایگاه . کوچه شو پیدا نمی کردیم . از یه خانم پرسیدیم " پایگاه بهداشت کجاست ؟ " گفت پایگاه نداریم اینجا . گفتم مرکز بهداشت گفت نیست گفتم " واکسن کجا می زنی ؟ گفت اونجا و نشونمون داد !
نسخه پیچ : دیروز رفته بودیم اصفهان - محله ارمنی ها - کلیسای وانگ . برای ناهار رفتیم یه مغازه کوچیک که کلی هم شلوغ بود . گفتن همبرگراش خوبه با روست بیف . 3 تا خانم جلوی ما بودن . پرسیدن " ببخشید . شما ساندویچ با گوشت خوک چی دارین ؟ " پیرزنی 80 ساله که پشت دخل بود گفت " فقط همبرگر داریم . اونم مختص ارمنی هاست " گفتن اشکال نداره و یه ساندویچ رو تیغ زدن و 3 نفری می خوردن و به به و چه چه می کردن !
ادامه داد : ما هم 2 تا روست بیف خریدیم و 4 نفری خوردیم .
گفتم : خوک که نجسه . شما چه جوری سفارش غذا دادین در حالی که رو همون سینی پخته ؟
گفت : آخ . راست میگی . حواسم نبود . تو همون تابه درست کرد . دیدم چقدر خوشمزه بود !
گفتم : تابلو یاقلیت های مذهبی نداشت .
گفت : نه . توی محله ارمنی ها بود . مشخص بود . مشتریاش محلی بودن .
جوان : نولوادکس دارین ؟
گفتم : برای چی هست ؟
گفت : اصلش برای سرطان سینه است . اما من برای سر سینه هام میخوام !
( باز هم قصه تکراری ورزشکارا و مصرف غلط داروها و خواب سنگین وزارت بهداشت و فردا روزی هزینه های آنچنانی بر سیستم درمانی کشور )
نسخه پیچ 1 : ( فلانی رو نگاه ) مثل جغد چایی می خوره . چشاشو نگاه کن .
نسخه پیچ 2 : جغد مگه چایی می خوره ؟!
جوان دوباره برگشت داروخونه و گفت : بهش گفتم " زینک نیچر " بده ورداشته زینک خالی داده !
نسخه پیچ نگاهی به پاکت دارو کرد و گفت : نیچرمید اسم شرکت سازنده ی داروئه . درسته دیگه .
نوشته شده در تاریخ 95/3/21 ساعت 2:9 ص توسط دکتر بالتازار
بسم الله الرحمن الرحیم
بیمار : قرص آهن 5 بده .
گفتم : آهن یا فولیک ؟
گفت : آهن .
گفتم : آهن که 5 میلی نداره . زنگ بزن بپرس .
گفت : مگه قیمتش چنده ؟
گفتم : قیمت مهم نیست . دارو اشتباه نشه . دیگه پس نمی گیریم .
گفت : عیب نداره بده . اینقدر دوادرمان برای گوساله گرفتیم ریختیم دور اینم روش !!!
( برای ارزانی داروهای عمومی باید فکری کرد . قیمت داروها واقعی شده و پوشش بیمه بهتر و کامل تر )
آقای میانسال جلد قرص پردنیزولون 5 رو آورده بود بگیره .
نسخه پیچ بهش نداد .
اومد پیشم و گفت : تا حالا چند بار اومدم به من ندادن .
گفتم : برای کیه ؟
گفت : مادرم .
گفتم : برای چی می خوره ؟
گفت : نمی دونم چربیه - قلبه . بهش ساز میاد .
گفتم : کی نوشته ؟ متخصص بوده ؟
گفت : نه . عمومی .
نسخه پیچ : دکتر ! خیلی هم بهش گفتیم اینطور مصرف نکنه .
آقا : پس یه ورق بدین تا از دکترش بپرسم !
گفتم : قبل از خریدن باید بپرسی . آخرین دونه قرص رو کی خورده ؟
گفت : امروز صبح .
گفتم : پس ما نمی دادیم می رفتی جای دیگه می خریدی ؟؟؟
جوان گوشی رو به من داد تا صحبت کنم .
پشت خط یه آقا بود .
گفت : آزیترومایسین برای بچه .
گفتم : خوب .
گفت : همین .
گفتم : این که نسخه ی پزشک میخواد .
گفت : مسعود نیست ؟
گفتم : مسعود ؟ من دکتر داروخونه ام .
گفت : اونجا درمانگاهه ؟
گفتم : نه .
( اشتباه اومده بود . جای دیگه می خواست بره . آشنابازی حتی در مساله دارو- درمان که با جان مردم سر و کار داره ؟؟؟ )
جوان : 3 تا سفتریاکسون بدین .
نسخه پیچ : نسخه میخواد .
جوان : برای دام میخوام .
نسخه پیچ : باشه . نسخه ی دامپزشکی بیار . تازه داروخونه دامپزشکی هم این دارو رو داره . چرا از اونجا نمی گیری ؟
جوان : داروهای اونا تاریخ گذشته است !
گفتم : تاریخ گذشته از کجا میارن ؟
گفت از داروخونه ها جمع می کنن !!!
گفتیم : اشکال نداره . شما برو بخر بیا تاریخشو برات می بینیم .
گفت : تاریخشو درست می کنن .
( اینم یک ذهنیت غلط در باره داروهای دامپزشکی )
بیمار : از این نسخه فقط آمپولاشو بده با یک سرم .
نسخه پیچ : سرم ننوشته .
بیمار : خودم میخوام !
نسخه پیچ : برای چی ؟
بیمار : دندونم چرک کرده .
نسخه پیچ : سرم چیکار می کنه ؟
بیمار : یه آمپول هزار و دویست ( 1200000 ) دارم میخوام توش بزنم !
( دلیل تراشی رو می بینین ؟ این ویال فقط بصورت عضلانی تزریق میشه )
به مدت 10 سال به دروغ تبلیغ کردن که گیاه جینکو در آلزایمر تاثیر مثبت داره و فروش میلیاردی کردن . بعد معلوم شد که تاثیری نداره .
به عنوان یه ایرانی ظلمه مصرف کننده ی لوازم آرایشی باشیم که با دلارهایی که با خون دل و با فروش سرمایه های زیر زمینی به دست اومده . افرادی بی مسئولیت و سودجو ... چرا واردات میلیاردی لوازم آرایش که عمدتا تقلبی و بیماریزاست ؟؟؟
به عنوان یه ایرانی ظلمه که خونه هامون پر باشه از عروسکهای چینی . عروسکایی که فرهنگ و سبک زندکی کودکانمون رو شکل میده و پایه های آینده مون رو متزلزل می کنه .
جوان نمونه ی قرصش رو آورد بگیره ( نورتریپ تیلین 10 ) پرسیدم : برای چیه ؟
گفت : برای کلیه ام .
گفتم : داروی اعصابه . حتما جلد داروی یکی دیگه رو آوردی .
گفت : دکتر کلیه نوشته . اینو با تامسولوسین .
گفتم : برو نسخه ات رو بیار .
رفت و آورد . تو نسخه اش تولترودین 1 نوشته بود .
گفتم : دیدی . داروت فرق می کنه .
گفت : اه . پس من 2 ماه داشتم داروی اشتباه می خوردم ؟ اون داروخونه اشتباه کرد . ضرر نداشته باشه...
جوان بچه اش تو بغلش بود .
اومد داروخونه .
گفت : بچه ام 2 سالشه صورتشو اینقدر می خارونه که اینطور شده . من فکر می کردم که پوستش دیگه درست نمیشه . رفتم دکتر لوسیون بتامتازون داد تا می زنم خوبه قطع کنم دوباره پیش میاد .
گفتم : حساسیته به دارو یا غذا یا شوینده ها . تو خاک نمیره دست به هر چی بزنه ؟
گفت : نه .
گفتم : گزش حشرات چی ؟
شکمشو نشون داد . گفت : همه تنشو کک خورده . اون زخماش فرق داره .
گفت : دکتر فلان برای کک یه امپول می داد تا یه سال دیگه کک ما رو نمی گزید ! اسمشو نمی دونم . دکتر دیگه ای رفتم داروش اثر نداشت . ما رو نمی گزه بچه رو می گزه . گفتیم : گوشتش شیرینه - پوستش لطیفه .
برای خارش بدن کرم کالامین دادم و شربت هیدروکسی زین . برای صورت کرم هیدروکورتیزون دادم و گفتم که کمتر استفاده کنه .
لباس نخی برای حساسیت به لباس . غذاهای بدون ادویه برا یحساسیت غذایی . از شوینده ها پرسید .
گفتم : پس از شستشو یه استکان سرکه داخل لگن آب بریز و لباس ها رو در اون بخیسون تا اضافی شوینده ها که قلیایی ان رفع بشه .
2 تا جوان با هم اومدن داروخونه . یکیش ون جلد 2 تا دارو دستش بود و از اون می خواست ( مترونیدازول و داکسی سایکلین ) .
گفتم : برای چیه ؟
گفت : نمی دونم اعصابه یا ...
گفتم : چرک خشک کنه . چرک خشک کن ها قابل تکرار نیستن . بر عکس داروهای قلبی و اعصاب و ... که ممکنه عمری باشن اینا دوره مصرف محدود دارن .
دوستش به او گفت : اگه ضروریه بریم بیمارستان بالا ( بالای محل ) بگیریم !!!
نوشته شده در تاریخ 95/3/21 ساعت 2:6 ص توسط دکتر بالتازار
بسم الله الرحمن الرحیم
آقای میانسال جلد قرص مترونیدازولو آورده بود تا ازش بخره .
گفتیم : نسخه میخواد . خودسر مصرف نکنه .
گفت : من وقتی دستشویی میرم یه ریسمون بلند از چرک از من خارج میشه . یبوست هم دارم . این دارو رو قبلا پزشک داده . هر وقت اینطوری میشم 3-2 تا دونه از این قرص می خورم خوب میشم .
داروی فمی لاکت ( باکتری های مفید ) رو بهش معرفی کردم .
چند روز بعد که اومد داروخونه در باره بیماریش سوال کردیم گفت : خوب شدم .
بازم که پیامرسان در انحصار منه که !
دکتر جان ! سلام / کسی به خاطر چاقی نمی تونه زیاد راه بره . یعنی پاش درد می گیره ... به همین علت پیاده روی که ورزشی برا لاغر شدنه براش سخته ... چه پیشنهادی براش دارین ؟ -
نوید باران
سلام برشما. خاطرات شما از داروخانه و طنز تلخ عدم فرهنگ استفاده درست از دارو ،جذابیت خاصی داره .. -
قلمدون
سلام بر شما و همه دوستان پارسی .
کسی که به خاطر پیری یا عدم تعادل و یا شکستگی نمی تونه راه بره می تونه با دست هاش ورزش کنه .
دستور داروها رو زدم تا رسیدم به آزیترومایسین 100 .
گفتم : آزیترومایسین رو دستور نداده . به شما نگفته ؟
پدر کودک گفت : دکتر گفته به ازاء هر کیلو وزن بچه 1 قطره !!!
گفتم : وزنش چقدره ؟
گفت : 10 ماهشه . 8 کیلو .
گفتم : از خودش گفته .
گفت : شما دستور درستو بنویس .
نوشتم : بار اول 4 سی سی روزهای بعد 2 سی سی .
جوان : یه سفتریاکسون بده .
نسخه پیچ : برای چی ؟
جوان : سفتریاکسون انسانی دیگه .
ن : نسخه میخواد .
جوان : برای دام میخوام .
ن : نسخه میخواد .
جوان : برای دام هم نسخه میخواد ؟!
مرد میانسال : دکتر ! یه وقت سفتریاکسون یا سفازولین تاریخ گذشته داشتی بده به من . نصف قیمت می خرم - برای دام . نسخه پیچ : ما معدوم می کنیم .
گفت : برای دام که عیب نداره !
بعد خریدشو کرد .
چند تا دونه آمپول ب- کمپلکس .
پرسید : همه رو یه جا بزنم ؟
گفتیم : ما نمی دونیم . از دامپزشک بپرس . یه وقت زیادی نشه .
گفت : ما خودمون دامپزشک شدیم !
جوان : قرص بیزاکودیل میخوام برای باردار .
گفتم : در دوران بارداری هر دارویی باید با اجازه متخصص باشه . اجازه داری ؟
گفت : قبلا هم یبوست شده بود زنگ زدم زایشگاه این دارو رو معرفی کردن .
به کتاب مراجعه کردم .
فاکتور C داشت یعنی اطلاعات کافی از دارو در دسترس نیست .
گفتم : بهتره بطور طبیعی شکم کار کنه . تحرک کافی - سبوس و سبزیجات - برگه - آلو - انجیر - یه لیوان آب داغ صبح ناشتا ...
گفت : برام بنویس .
توی کاغذ براش نوشتم و دستش دادم .
تشکر کرد .
گفتم : دکترا اکثرا نمیگن . فقط دارو می نویسن .
نسخه پیچ : یه دکتر داشتیم بیشتر مریضو راهنمایی می کرد و کمتر دارو می نوشت . یه بار برای مریض نوشته بود " ویزیت شد " مریض اومد داروخونه و گفت " دارومو بدین " وقتی بهش گفتیم دارو ننوشته رفت با دکتر دعوا کرد !
خانمم گفت : فلانی چن روز دیگه یه پسر دنیا میاره .
شیوا : حالم از پسر به هم می خوره . پسر زشته . من دلم میخواد تو شکمت گنده باشه دختر دنیا بیاری !
شیوا : مامان ! دوستم فاطمه زهرا خیلی پسره ! میدونی چرا ؟ همه برچسب هاش پسرونه است !
آقا : یه چرک خشک کن بده .
گفتم : برای ؟
گفت : دندون درد .
گفتم : برای دندون درد قطره ( یا ژل ) دنتول ببر که ضدمیکروبه و تسکین دهنده تا بری به پزشک نشون بدی .
گفت : گلودرد هم دارم !
گفتم : گلودرد هم اکثرا ویروسی و حساسیتیه . غرغره آب و نمک بکن و یه شربت اکسپکتورانت بگیر .
اصرار کرد .
گفتم : دارویی که مفید باشه میدیم و اگه فایده نداشته باشه نه .
گفت : چرک خشک کن داروی بی فایده ایه ؟!!
گفتم : چرک خشک کن داروی بی فایده ای نیست . در این مورد 80 درصد غیر ضروریه.
خانم : این پودر رو دارین . اشتها آوره . برای بچه ام نوشته .
گفتم : سنش چقدره ؟
گفت : نزدیک 2 سال . شیر خشکیه .
نسخه پیچ : مادر شیر نداشته ؟
خانم : داشته . ولی بچه شیر مادر نمی خوره .
گفتم : بالای 6 ماه که غذاخور میشه .
گفت : غذا هم نمی خوره .
گفتم : حتی شده 2 قاشق . حجم کم و به دفعات .
گفت : میگه خودم بخورم !
گفتم : عیب نداره . بذار بریزه رو خودش .
بیمار : 2 بسته قرص مترونیدازول بده .
نسخه پیچ : برای چی ؟ شما که الان دکتر بودی و برات دارو نوشته .
بیمار : یادم رفته بگم دکتر بنویسه !
نسخه پیچ : برای چی میخوای ؟
بیمار : برای بوی دهان .
آقا : یه بسته قرص سرماخوردگی بده با یه بسته قرص اسهال .
نسخه پیچ : برای کی ؟
آقا : راستش برای گوساله .
ن : چه قرصی ؟
آقا : مگه چند جوره ؟
ن : 50 جور .
آقا : یه معمولشو بده !
ن : کی گفته بگیری ؟ زنگ بزن بپرس .
آقا : اون که قرصو نمی شناسه . گفته قرص اسهال انسانی به گاوم دادم خوب شد منم اومدم بگیرم !
ن : نمیشه .
آقا : شما بده . اگه مرد هیچ مهم نیست . آدم نیست که !
مرد میانسال قرص پردنیزولون 50 می خواست .
داروی مهمی بود .
گفتم : برای چی میخوای ؟ این دارویی نیست که بدون اجازه پزشک قطع بشه یا تکرار .
گفت : برای آفت دهان . 3-2 تاشو می خورم خوب میشه .
گفتم : برای آفت می تونی ژل دهانی تریادنت رو ببری . تو که داری این همه پول برای قرص میدی
( قرص 5000 تومن - ژل 2500 )
اول فیشو گرفت بره صندوق بعد پشیمون شد و گفت : این دارو رو نمی شناسم . بذار از دکترم بپرسم !
( داروی پرعارضه رو با خیال راحت می گرفت و داروی بی ضرر پیشنهادی منو می ترسید بگیره !
جوان افغانی : یه بچه ی 3 ساله است دهنش پخته شده !
نفهمیدم چی میگه .
نسخه پیچ حرف اونو برام ترجمه کرد : دکتر ! یه بچه هست دهنش له شده !!!
( ترجمه هم به کارم نیومد چون اصطلاح محلی داشت )
جوان : 2 ورق آموکسی بده .
نسخه پیچ : اونو ممنوع کردن . برای چی میخوای ؟
جوان : دندونم . دست می خوره بهش درد می گیره .
گفتم : دندون مثل زخم بازه شیرابه غذا میره لاش عفونی میشه . موقتا می تونی دهانشویه استفاده کنی . ژل دنتول هم خوبه .
گفت : دنتول مسکن هم هست ؟
گفتم : آره .
جوان از عدم پوشش بیمه ها نالید و ربطش داد به جمهوری اسلامی ...
جوان یه نسخه برای خانم باردارش آورده بود .
داروی انوکساپارین 4000 ( ضد لخته ) توش نوشته بود .
خارجیشو می خواست .
گفتیم : فقط ایرانیش هست . خارجی مدتیه توزیع نشده . فرقی نمی کنه .
گفت : اگه بدونم تهرانم پیدا میشه میرم می گیرم .
( این بی اعتمادی ریشه فرهنگی داره )
آقای میانسال اومد پیش نسخه پیچ و چرک خشک کن خواست .
نسخه پیچ پرسید : برای چی ؟
گفت : برای خانمم . برای سردرد . سینوزیت داره . کوآموکسی کلاو مصرف کرده حالا میخواد ادامه بده .
نسخه پیچ اومد از من پرسید .
گفتم : نباید ادامه بده . فقط با سرم شستشو بینی و حلق شسته بشه تا ترشحات بهتر تخلیه بشه .
آقا : حالا یه بسته بدین !