سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خاطرات دکتر بالتازار
   مشخصات مدیر وبلاگ
 
    آمارو اطلاعات

بازدید امروز : 28
بازدید دیروز : 7
کل بازدید : 1403486
کل یادداشتها ها : 2015

1 2 >
نوشته شده در تاریخ 92/12/27 ساعت 11:23 ع توسط دکتر بالتازار


                             یا بدیع یا رفیع

 

در تعجبم از امتی که : خانه ای رو که پیمبر بدون اجازه واردش نمی شد چگونه لگدکوب حقد ها و کینه هاشون کردن .

بی اجازه ؟؟؟

چه بگویم ؟

... با لگد درو باز کردن .

^ 92/12/23

سیاسی ترین وصیت نامه تاریخ :
یا علی !
شبانه مرا غسل بده .
شبانه مرا کفن کن .
شبانه مرا دفن کن .
دوست ندارم کسی از اونایی که حق تو رو غصب کردن بر جنازه من  حاضر بشه .

 سیاسی ترین اقدام تاریخ از سوی دختر پیمبر آخرالزمان  مخفی بودن قبر اوست .
آیا اهمیت او کمتر از بعضی زنان پیمبر بود" که در آیاتی از قران آمده که با حرفاشون پیمبر رو آزار می دادن" ؟؟؟
چطور قبر پسر 2 ساله پیمبر آشکاره ولی قبر فاطمه" که پیامبر در برابر او تمام قد می ایستاد" مخفیه ؟؟؟

فاطمه (س) " قیام بی پایان " - قلمدون


  



نوشته شده در تاریخ 92/12/23 ساعت 1:57 ع توسط دکتر بالتازار


                         یا منیع

 

سلام . امروز تو نماز جمعه یه CD خریدم به نام " میراث بر باد رفته 2" خیلی قشنگه .

از 8 تا سخنرانی 2 تاش رو رسیدم گوش بدم .

اجمالا می تونم بگم که " اگه تو مذاکرات ژنو بز جناب اخفش رو می فرستادیم بدتر از این کلاه سر ما نمی رفت " .

همین .

بخرید و گوش کنید .

قضاوت با شما .

^ 92/12/16

  ...  - Azade

 

حجت الاسلام دکتر نبویان ریز توافق نامه رو تبیین کردن
و دکتر یامین پور به نقش نفاق در خالی کردن دل مردم و کمرنگ کردن ارزش ها و شعارهای انقلاب پرداختن .

 

همینجوریشم روزی هزار بار لعنتشون میکنیم که اینجوری خون به دل رهبر میکنن و عزت ایرانی رو شکستن - همسفر313

 

استقلالمون رو دادیم در ازاء 4.2 میلیلرد دلار قسطی  از 100 میلیلرد پول خودمون که بناحق بلوکه شده  .

خداوندا لباس ذلت را در این دنیا به اونایی که جام زهر به کام امام ریختند بپوشان و اونا رو از رحمتت دور کن . آمین .


  



نوشته شده در تاریخ 92/12/15 ساعت 7:45 ع توسط دکتر بالتازار


                    یاسمیع یا علیم

                     آموزشی

نسخه پیچ : میگه سردردی داره که به خاطر کم خونیه . " ایزی آیرون " ( آهن خارجی ) براش خوبه ؟

گفتم :  اگه آزمایش داده کم خونی داره اشکال نداره .

بعد حرفمو اصلاح کردم : آزمایش بده . کم خونی انواعی داره .

                              پزشک باید تصمیم بگیره که آهن یا اسید فولیک یا ب12 مصرف کنه .

( در بعضی کم خونی ها آهن ممنوعه )

نسخه پیچ رو به بیمار : آزمایش دادی ؟ دکتر میگه آزمایش باید بدی .



  



نوشته شده در تاریخ 92/12/15 ساعت 7:39 ع توسط دکتر بالتازار


                 یاحلیم

پیرمرد یه آمپول نروبیون ( ترکیبی از 3 نوع ویتامین ب ) دستش بود . از من پرسید : این تقویتیه ؟

گفتم : آره .

مرد میانسالی که منتظر داروهاش بود گفت : تقویتیه . خوبم هست . فقط فشارخون نداشته باشه !!! وااااای

پیرمرد : اتفاقا مریضمون فشار هم داره .

مرد میانسال : نه . نزنه . اگه فشارش بالای 12 بود نزنه .

پیرمرد : زیر 12 بود بزنه بالا بود نزنه ؟

مرد میانسال : آره !!! گیج شدم

و من هاج و واج فقط نگاهشون می کردم .



  



نوشته شده در تاریخ 92/12/15 ساعت 7:34 ع توسط دکتر بالتازار


                        یاکریم

خانم : گلوکوفاژ ( متفورمین خارجی ) دارین ؟

         من مادرشوهرم از کویت اومده قرصاشو انداخته دور ما رو انداخته تو دردسر .

         قرصاش گلوکوفاژه . اینجا نمی دونم به چه اسمیه .

نسخه پیچ : اینجا هم به همون اسمه . ما داریم . بفرما اون ور بگیر .

و زیر لب ادامه داد : مادرشوهرتو مینداختی دور به جای قرصا !!! گیج شدم شوخی



  



نوشته شده در تاریخ 92/12/15 ساعت 7:30 ع توسط دکتر بالتازار


                         یا حکیم

 

خانم میانسال داروشو گرفت ( 30 تا قرص ملاتونین ) و پرسید : خاصیتش چیه ؟

نسخه پیچ : خواب آوره .

خانم : با یه لیوان ماست هم می تونه بخوابه .

نسخه پیچ : اگه مشکلش انقدر ساده است چرا این دارو رو بخوره ؟

گفتم : چرا رفته دکتر ؟؟؟

نسخه پیچ ادامه داد : البته داروی اعصاب نیستا . هورمون طبیعی بدنه .

خانم : عارضه نداره ؟

نسخه پیچ : نه .

خانم : والیوم ( دیازپام ) نباشه .

نسخه پیچ : نه .

خانم : برم از دخترم بپرسم ببینم می خوره !!! وااااای



  



نوشته شده در تاریخ 92/12/15 ساعت 7:26 ع توسط دکتر بالتازار


                             یا حکیم یا قدیم

 

خانم میانسال داروهای مادر 91 ساله اش رو آورد و گفت

: دیروز این داروها رو گرفتیم .

پرستار مادرم خواست داروها رو بهش بده گفت " شبی یه دونه زیاد نیست ؟

تا حالا نصفه می خورده .

اگه ممکنه کپسول رو بردارین و نوع قرصیشو بدین .

از بین هزار نسخه نسخه اش رو پیدا کردن و به من دادن  .

پزشکش متخصص مغز و اعصاب بود .

نوشته بود " قرص کوئه تیاپین  100  شبی نصف" ولی  بهش " کپسول گاباپنتین  100 داده بودن با دستور شبی یکی" !!! وااااای

(  یعنی اگر دستور قبلی دارو  شبی یکی بود پرستار حتما این دارو رو اشتباهی به پیرزن میداد .  )

براش عوض کردم و گفتم : باشه نوع قرصیشو میدم که راحت نصف کنی .

تشکر کرد و رفت .



  



نوشته شده در تاریخ 92/12/15 ساعت 1:37 ع توسط دکتر بالتازار


                         یا علی یا عظیم

نسخه پیچ : دکتر خوابم به هم ریخته ( به خاطر شیفت شب )  . نظرت چیه که " زولپیدم " بخورم ؟
گفتم : ملاتونین بخور .
  گفت : اون خواب شبو بهبود میده من میخوام روز بخوابم !!! وااااای
نسخه پیچ 2 : چه فرقی می کنه ؟ مگه قرص هوشمنده ؟ متوجه میشه ؟
________________________
پزشک تماس گرفت داروخونه و گفت : حواستونو جمع کنین . من " ابیلیزول " نوشتم شما " بایوپیپرازول " دادین .
نسخه پیچ جواب داد : آقای دکتر ! این اسم تجاریه . داروش یکیه ..
بعد از گذاشتن گوشی گفت : یعنی آدم این دکترا رو می بینه به خودش امیدوار میشه !!! شوخی
_____________________

نسخه پیچ 1 : سبد کالاتو گرفتی ؟؟؟ جدا شدی اصلا ؟
نسخه پیچ 2 : آره . چند ماه پس از ازدواج با اصرار والدین یارانه ام رو جدا کردم .
                  ولی از اون موقع نمی دونم چرا پدرم یه جور دیگه به من نگاه می کنه ؟!! شوخی
گفتم : شاید تعارف الکی زده !!! شوخی

و اشک... و خاطراتی مبهم از گذشته و احساسی که ماند در کوچه های خیس سادگی ام فرصت با تو بودن توهمی شیرین بود خواب کودکانه ی من و تو ماندی در خاطرم بی آنکه تو را ..!!! چه قدر سخت است که با آشنا ترینت بیگانه باشی... بعد از این همه عبورِ کبود، قول میدهم دیگر قدر خلوتهایم را بدانم... - نیمکت آخر
________________________
نسخه پیچ بیمار رو صدا زد : خانم فلانی !
ابتدا یه خانم مسن اومد جلوی پیش خوان و بعد از چند لحظه یه خانم جوان جواب داد و اومد جلو .
نسخه پیچ : خانم فلانی شمایی ؟
  خانم جوان : بله .
نسخه پیچ : ایشون میگه که دارو برای منه .
خانم جوان : ما با همیم .
نسخه پیچ : با همین ؟ خوب یه چیز به هم بگین .
گفتم : با همن ولی سر گرفتن دارو رقابت می کنن ! شوخی
_________________________

+ جوان 27 ساله بالا سرم واستاده بود تا داروهاشو دستور بزنم .

گفت : روی آمپولا بنویس " یواش بزنین " !!! شوخی

 نگاهش کردم و گفتم : گریه هاتو همین جا بکن .

  پرسید : چن تاست ؟

گفتم : 4 تا .

 ( ترس از آمپول بچه و بزرگ نمی شناسه . )

__________________________
جوان : اینکه نوشتی " ساعت 6 " کی بخورم ؟ 6 صبح یا 6 شب ؟؟؟
گفتم : نوشتم " 6 ساعت یکی " !!!
گفت : با معده خالی باشه ؟
گفتم : آره .
گفت : کاملا خالی یا نیمه خالی؟!!
گفتم : با غذا 2 ساعت فاصله داشته باشه .
نسخه پیچ : چه سوالایی می پرسن " نیمه خالی " !!!
___________________________

نسخه پیچ : خانومه زنگ زده میگه " بچه ام رو بردم دکتر پردنیزولون داده عیب نداره ؟!!
                گفتم : عمومی بوده یا متخصص ؟ گفت : متخصص .
                خواستم بگم " متخصص اگه گفت بمیر باید بمیری !!!
__________________________

یه دختر جوان اومد داروخونه . خیلی بداخلاق بود .
نسخه پیچ : آدم یه دختر اینجوری داشته باشه دیگه احتیاجی به زن نداره !
گفتم : چه ربطی داشت ؟؟؟
گفت : همین سرتو می خوره دیگه احتیاجی به زن نیست !!!
_____________________________

خانم جوان : کابرگولین چه قرصیه ؟
نسخه پیچ : هورمونیه . جلوی رشد بعضی هورمون ها رو می گیره !!!
__________________________

نسخه پیچ دهن گوشی تلفن رو بادست نگه داشت و گفت : دکتر ! نیتروکانتین برای چی قلبه ؟ دقیقا چی کار می کنه ؟؟؟
گفتم : دقیقنش که تخصصی میشه . همین که بدونه قلبیه کافیه .
بعد زیر لب گفتم : طرف نمیدونه نمک طعام تو بدن چی کار می کنه میخواد بدونه نیتروکانتین چیکار می کنه !!! | حذف)



  



نوشته شده در تاریخ 92/12/4 ساعت 8:18 ع توسط دکتر بالتازار


                  یا حنان یا منان

 

داروی پیرمرد ( 71 ساله ) تایید اینترنتی  نمی شد .

نسخه پیچ : برین اداره بیمه . اینجا پیام میاد که " پرونده نداره " .

جوان که ظاهرا نوه پیرمرد بود و همراهش آمده بود گفت : ما الان از اداره بیمه می آییم .

نسخه پیچ زنگ زد اداره بیمه و پیگیری کرد .

( معلوم شد که کارمند بیمه نسخه ی 10/19 ( دیفرلین 3.75 ) را تایید کرده  و نسخه جدید تر 11/3 ( دیفرلین 11.25 ) را ندیده  . )

کارمند بیمه گفت : مریض رو بفرست اداره تا نسخه جیدشو براش تایید کنم .

 ( من که صداشونو می شنیدم گفتم : به مافوقش زنگ بزن . اشتباه از خودشون بوده . )

نسخه پیچ گفت : مریض از شهر دیگه اومده ...

کارمند بیمه : شما چقدر برای مریض دلسوزی می کنین !!! وااااای

نسخه پیچ زنگ زد به مافوق اون کارمند و گله کرد

مافوق گفت : تقصیر مریض بوده که نسخه اشتباه نشون داده .

 (من از مریض پرسیدم که آیا دفترچه رو باز کردی و نسخه اشتباه نشون دادی ؟ )

گفت : من که از نسخه سر در نمیارم . دفترچه رو دستش دادم خودش باز کرد و نسخه رو آورد .

ما هم مطلب رو انتقال دادیم به مافوق .

گفتیم : کارمند شما وارد نبوده .

پس از 40-30 دقیقه معطلی ما و چند بار زنگ زدن نسخه پیچ و پیگیری کار پیرمرد درست شد .



  



نوشته شده در تاریخ 92/12/4 ساعت 8:5 ع توسط دکتر بالتازار


                          یا دیان

 

خانم داروهاشو گرفت .

نگاهی کرد و چیزی به نسخه پیچ گفت .

نسخه پیچ : برین پیش دکتر .

اومد پیشم و گفت : دستور این داروها رو یه نگاهی بندازین .

هیوسین                              روزی 3 تا

مدروکسی پروژسترون              از روز 15 پریود روزی 2 عدد تا 10 روز

برچسب هر دارو رو روی داروی دیگر زده بودم .

اصلاحش کردم .

وقتی رفت از نسخه پیچ پرسیدم : تو متوجه شدی ؟؟؟

گفت : نه . خانم خودش متوجه شد .

(  یه بار دیگه هم به جای پردنیزولون "مدروکسی پروژسترون " گذاشته بودند و من دستور زده بودم . )

نسخه پیچ 2 : دکتر با مدروکسی مشکل داره !!! شوخی



  




  پیام رسان 
+ سلام به همه، پس از سه سال دوری

+ شما برای تحقق کلام رهبر معظم که فرمود ،، آقایی و سروری دلار را بشکنید ،، چه کردید ؟ آیا در سفرهای خارجی خود ارز کشور مقصد را بر دلار ترجیح دادید یا نه ؟

+ راستی آدرس کانالم در سروش آینه ( طب اسلامی ایرانی )tebeirany@. لطفا سر بزنین و به دوستانتان هم معرفی کنین . ممنون.

+ مجلس ما که گل و بلبله . گل و بلبلا ... نظارت . اگه وقت کردین یه کوچولو به عملکرد دولتیان در برجام نظارت کنین . البته دست خودتون هم تو حناست ولی اون قسمت که مربوط به دولته ... آه .. کجایی مدرس .

+ با بلندگو اعلام می کنم تا گوش های سنگین قوه قضاییه بشنوه ... قبل از اینکه روحانی متواری بشه محاکمه اش کنین ... یا قبل از اینکه تو استخر فرعون غرق بشه و بی شرفا ازش امام زاده درست کنن محاکمه اش کنین . خیانت او کمتر از بنی صدر نبود .

+ ملت شریف ایران ، یادتان هست ... یادش به خیر یه روزی بود که هر روز میومدیم پارسی . الان تقریبا یه سال هست که ارتباطم کم رنگ شده . دلم تنگ شد برای دوستان ... سلام بر دوستان پارسی بلاگ .

+ ملت شریف ایران یادتان هست؟ این ما بودیم که با برجام مشکل آب شما رو حل کردیم و در دولت دوزادهم باز این مابودیم که موهبت تلگرام را به شما ارزانی داشتیم...

+ *کسی که به دشمنش و دشمن ملتش اعتماد کنه با حمارطاحونه چه فرقی داره ؟؟؟*

+ *کسی که غیرت نداره دین نداره . کدوم آدم شریفی می تونه تحمل کنه که دشمن هر وقت خواست دوربین رو روشن کنه و از خونه اش - محل کارش و ... فیلم بگیره ؟ هر وقت دلش خواست صدای ما رو ضبط کنه ؟ هر وقت دلش خواست بعضی پیام ها رو به ما نرسونه ؟*

+ *مردم سالاری دروغ بزرگ غرب بود برای پوشش دیکتاتوری سرمایه داران .*




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ