بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 5
کل بازدید : 1403363
کل یادداشتها ها : 2015
نسخه پیچ : آدم میمونه به کی بخنده به کی نخنده .
به یکی می خندی پررو میشه .
به یکی نمی خندی پررو نمیشه !!!
سوال تلفنی : آقا :
برای خانومم تهوع داشت رفتیم دکتر " دمیترون " نوشتن . مشکلی نداره ؟
گفتم : نه . چه مشکلی ؟
گفت : آخه تو بروشورش نوشته برای سرطان و شیمی درمانی و ...
گفتم : ضد تهوع قوی هست و کاربردهای متعددی داره . تو بارداری هم مجازه .
از نگرانی بدر اومد .
(( این ایراد به بروشور وارده که نباید نگرانی ایجاد کنه . باید کامل باشه و همه ی موارد رو در بر بگیره . ))
سوال تلفنی : خانم :
ریتالین برای چیه ؟
گفتم : برای چه سنی ؟
گفت : برای خودم .
گفتم : افسردگی . خواب آلودگی در طول روز .
گفت : اعتیاد آوری نداره ؟ من اینو با متادون مقایسه می کنم . می ترسم .
گفتم : شما حتی داروهای قلبی رو هم که یه مدت مصرف کرده باشی نباید یکدفعه قطع کنی .
این با اعتیاد فرق داره .
گفت : خیلی ممنون .
سوال تلفنی : خانم :
مهمترین علائم - علامت " ام اس " چیه ؟
گفتم : تشخیص این بیماری با پزشکه . نه اینکه شما بیایی در خودت دنبال علائم بگردی .
گفت : دست و پام - پام ضعف میره می ترسم .
گفتم : نه . این نیست .
گفت : میتونه قبل از پریودی باشه ( به خاطر پریودی ) ؟
گفتم : بله . پریودی یه سری عوارض جسمی داره یه سری علائم روحی روانی ...
از نگرانی بدر آمد . تشکر کرد و خداحافظی .
پیرمرد : یه سرم بده .
نسخه پیچ : چه سرمی ؟ قندی ؟ نمکی ؟ قند و نمک ؟ رینگر ؟
پیرمرد گیج شده بود .
صدایش زدم و گفتم : رینگر رو دستی نمیدن . باید زیر نظر پزشک تزریق بشه . به خاطر پتاسیم و کلسیمی که داره .
گفت : قبلا که می دادن . بقیه رو نمی دادن ! ( سابقه ی کار در داروخانه ی دیگر رو داشت )
گفتم : شاید رو دستشون باد کرده بود !!!
نسخه پیچ : امروز پام در رفته ( توی فوتبال ) باید بشینم جایت مسئول فنی بشم !!!
تو نسخه ها رو بیار .
گفتم : ببینم سرت ضربه نخورده ؟!!
داشتم این مطلبو می نوشتم برای وب . گفتم : مطلب جهانی شد !
گفت : چقدر خودشو تحویل می گیره . وب سایتتو چهار تا نخودچی مثل خودت می خونن !
گفتم : عمرا اگه نخودچی باشن .
گفت : اه . نخودچی هم نیستن ؟!!
جوان به خاطر اینکه بهش ترامادول ندادیم شروع کرد به توهین کردن به من .
نسخه پیچ به حمایت من در اومد و گفت : درست صحبت کن آقا . نمی فهمین چیه ؟
جوان : من با تو صحبت کردم ؟!!
وقتی جوان رفت نسخه پیچ گفت : دکتر اگه دعوا میشد من نمی موندم خودت باید جوابشو میدادی!
گفتم : دعوا نمیشد . چون جوابشو ندادم دعوا نمیشد .
نسخه پیچ 2 گفت : دکتر جواب ابلهان خاموشی است . باید لامپ ها رو خاموش می کردیم !!!
جوان : گاباپنتین برای سردرد بود . آره ؟
گفتم : برای سردرد هم میدن .
گفت : بابام با خودش نیاورده ...
گفتم : چند میلی ؟ 100 ؟ 300 ؟
گفت : 200 !
گفتم : 200 نداره .
گفت : 200 پایین تر مثلا صده ؟
گفتم : آره .
فرستادمش اونور بگیره .
جوان : گاباپنتین دارین ؟
نسخه پیچ : چند میلی ؟
جوان : 200 !!!
از دور صداشونو شنیدم . گفتم : هه هه هه دوست داره 200 میلی ببره !!!
جوان نسخه ای به تاریخ 20 روز قبل رو ارائه داد که مهر داروخونه هم خورده بود .
توش 30 تا ترامادول نوشته شده بود .
نسخه پیچ : این نسخه مهر خورده .
جوان : من نگرفتم . همین امروز بردم داروخونه مهر که زد متوجه شد این دارو رو نداره !!!
نسخه پیچ : پس ببر داروخونه بنویسه که این دارو رو تحویل نداده .
جوان اصرار کرد .
نسخه پیچ : برو پیش دکتر ما .
گفتم : نسخه ات باطل شده .
همون حرفا رو برام تکرار کرد و گفت : قسم بخورم قبول می کنین ؟!!
گفتم : داروخونه که جای قسم نیست .
گفت : خدا ره قبول ندارین ؟ شما نمی فهمین .
گفتم : هر جور میخوای فکر کن .
گفت : نفهمین دیگه . نفهمین !!!
گفتم : هر جور میخوای فکر کن .
سوال تلفنی : خانم :
بچه ام دستمال کاغذی رو گلوله کرده . کرده تو دماغش ...
گفتم : خوب ببرش مطب یا بیمارستان در بیارن . خودتون دستکاری نکنین .
گفت : اگه در نیاریم خودش در نمیاد ؟
گفتم : شاید در بیاد . مثلا موقع گریه کردن . ممکنه هم با نفس کشیدن بالاتر بره .
گفت : بالاتر بره کجا میره ؟ میره تو مغزش ؟!!